۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</div> {{' به '</div> {{') |
جز (جایگزینی متن - 'سبکى' به 'سبکی ') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
==اساتید== | ==اساتید== | ||
بيهقى براى فراگيرى علوم و حديث به شهرهاى متعددى در خراسان، عراق، حجاز و جبال سفر كرد<ref>على بيهقى؛ذهبى، 1388-1390، همانجاها؛ | بيهقى براى فراگيرى علوم و حديث به شهرهاى متعددى در خراسان، عراق، حجاز و جبال سفر كرد<ref>على بيهقى؛ذهبى، 1388-1390، همانجاها؛ سبکی ، ج 4، ص8</ref> و از اساتيد بسيارى علم آموخت. شمار شيوخ و اساتيد وى را افزون از صد تن دانستهاند كه همگى از بزرگان قرن چهارم و نيمۀ اول قرن پنجم بودند. فقه را از ابوالفتح ناصر بن حسین عمرى (متوفى 444) و ابوالقاسم فورانى، كه خود شاگرد بيهقى در علم حديث بود، فراگرفت<ref>[[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، همانجا؛ سبکی ، ج 4، ص9؛ على بيهقى، ص184</ref>. | ||
از ديگر اساتيد و مشايخ او مىتوان از اينان نام برد: [[سلمی، محمد بن حسین |أبو عبدالرحمان سلمى]] (303-412)، مؤلف [[طبقات الصوفية (للسلمي)|طبقات الصوفيه]]؛[[خرگوشی، عبدالملک بن محمد|عبدالملك بن أبى عثمان خركوشى نيشابورى]] (متوفى 407)، مؤلف [[شرف النبي (ترجمه شرف المصطفی)|شرف النّبى]]؛ سهل بن محمد صعلوكى (متوفى 404)؛و [[ابن فورک، محمد بن حسن|ابن فورك انصارى اصفهانى]] (332-406)، فقيه، مفسّر، اصولى، اديب و نحوى و رجالى مشهور<ref>صريفينى، ص127- 128؛ احمد بيهقى، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص16- 31؛ذهبى، 1388-1390، ج 3، ص1132، همو، 1406، ج 18، ص164-165</ref>. بيهقى دانش اصول را نيز فراگرفته بود. وى حافظهاى بسيار قوى داشت و در حفظ حديث و استوارى در آن، يگانۀ روزگار خويش بود<ref>ذهبى، 1406، ج 18، ص167؛ همو، 1388-1390، ج 3، ص1133؛ على بيهقى، ص183؛ ياقوت حموى، همانجا</ref>. | از ديگر اساتيد و مشايخ او مىتوان از اينان نام برد: [[سلمی، محمد بن حسین |أبو عبدالرحمان سلمى]] (303-412)، مؤلف [[طبقات الصوفية (للسلمي)|طبقات الصوفيه]]؛[[خرگوشی، عبدالملک بن محمد|عبدالملك بن أبى عثمان خركوشى نيشابورى]] (متوفى 407)، مؤلف [[شرف النبي (ترجمه شرف المصطفی)|شرف النّبى]]؛ سهل بن محمد صعلوكى (متوفى 404)؛و [[ابن فورک، محمد بن حسن|ابن فورك انصارى اصفهانى]] (332-406)، فقيه، مفسّر، اصولى، اديب و نحوى و رجالى مشهور<ref>صريفينى، ص127- 128؛ احمد بيهقى، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص16- 31؛ذهبى، 1388-1390، ج 3، ص1132، همو، 1406، ج 18، ص164-165</ref>. بيهقى دانش اصول را نيز فراگرفته بود. وى حافظهاى بسيار قوى داشت و در حفظ حديث و استوارى در آن، يگانۀ روزگار خويش بود<ref>ذهبى، 1406، ج 18، ص167؛ همو، 1388-1390، ج 3، ص1133؛ على بيهقى، ص183؛ ياقوت حموى، همانجا</ref>. | ||
به نوشتۀ [[اسنوی، عبدالرحیم بن حسن|اسنوى]]<ref>همانجا</ref>، بيهقى در پايان سفرهاى علمى خود به خسروجرد رفت و اولين اثرش را در 406 نگاشت<ref>قس ذهبى، 1406، ج 18، ص165</ref>. سپس در 441، براى نشر علم به نيشابور دعوت شد و به املاى كتاب معرفة السنن و الآثار خود پرداخت و سرانجام در 458 در اين شهر درگذشت<ref> | به نوشتۀ [[اسنوی، عبدالرحیم بن حسن|اسنوى]]<ref>همانجا</ref>، بيهقى در پايان سفرهاى علمى خود به خسروجرد رفت و اولين اثرش را در 406 نگاشت<ref>قس ذهبى، 1406، ج 18، ص165</ref>. سپس در 441، براى نشر علم به نيشابور دعوت شد و به املاى كتاب معرفة السنن و الآثار خود پرداخت و سرانجام در 458 در اين شهر درگذشت<ref>سبکی ، ج 4، ص9، 11، [[سمعانی، عبدالکریم بن محمد |سمعانى]]؛[[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، همانجاها؛[[ابنکثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، ج 12، ص94؛ذهبى 1388-1390، ج 3، ص1134؛ قس ياقوت حموى، همانجا، كه تاريخ فوت او را 454 نوشته است</ref>. بيهقى شاگردان زيادى داشته است كه برخى از آنها عبارتند از: ابوعلى انصارى؛ نوۀ او ابوالحسن عبيدالله بن محمد بن احمد؛ ابوعبدالله فزارى؛ ابوالقاسم شحامى؛ ابوالمعالى محمد بن اسماعيل فارسی؛ عبدالمنعم قشيرى؛و پسر بزرگ بيهقى، اسماعيل كه مؤلف تاريخ بيهق (على بيهقى) از او حديث شنيده است<ref>[[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلّكان]]، ج 1، ص76؛ذهبى، 1388-1390، ج 3، ص1135؛همو، 1406، ج 18، ص169؛ على بيهقى، ص184</ref>. [[سمعانی، عبدالکریم بن محمد |سمعانى]] از جمله افرادى است كه ده نفر از شاگردان بيهقى را ديده و از آنها حديث شنيده است<ref>همانجا</ref>. برخى اسناد روايى ذهبى (متوفى 748) نيز به بيهقى منتهى مىشود<ref>ذهبى، 1388-1390، ج 3، ص1134؛ براى آگاهى از تأثير آثار بيهقى در نوشتههاى بعد از وى نهایة الارب نويرى؛طبقات الشافعيه سبکی ؛ السيرة النبوية [[ابنکثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]؛ الروضة رافعى؛صبح الاعشى قلقشندى؛ مفتاح السعادة طاشكوپرى زاده؛ تاريخ ابنوردى؛ ابجد العلوم قنّوجى</ref>. | ||
بيهقى در عين وسعت دايرۀ حديث شناسى از برخى آثار برجستۀ اهل سنت مانند [[المجتبی من السنن (المشهور بسنن النسائی)|سنن نسائى]]، [[ابن ماجه، محمد بن یزید|ابن ماجه]] و ترمذى بى بهره بوده، اگر چه از سنن أبى داوود، با اسناد عالى مطلع بوده است<ref>ذهبى، 1406، ج 18، ص165؛ | بيهقى در عين وسعت دايرۀ حديث شناسى از برخى آثار برجستۀ اهل سنت مانند [[المجتبی من السنن (المشهور بسنن النسائی)|سنن نسائى]]، [[ابن ماجه، محمد بن یزید|ابن ماجه]] و ترمذى بى بهره بوده، اگر چه از سنن أبى داوود، با اسناد عالى مطلع بوده است<ref>ذهبى، 1406، ج 18، ص165؛ سبکی ، ج 4، ص9</ref>. | ||
بيهقى از عالمان بزرگ و برجستۀ شافعى است<ref>[[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]]، ص266؛[[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلّكان]]، همانجا؛ذهبى، 1406، ج 18، ص168، قس ياقوت حموى، ج 1، ص804، خوانسارى، ج 1، ص252- 253، امين، ج 2، ص568؛كه به دلايلى احتمال دادهاند كه وى شيعه بوده است</ref>. به نوشتۀ ذهبى<ref>1406، ج 18، ص169</ref>، اگر بيهقى مىخواست مذهب و شيوهاى ايجاد كند كه بر مبناى اجتهاد و نظر خويش باشد، بر آن كار توانايى داشت، زيرا دانش او از اختلافات مذاهب و نظريات، بسيار گسترده بود. | بيهقى از عالمان بزرگ و برجستۀ شافعى است<ref>[[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]]، ص266؛[[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلّكان]]، همانجا؛ذهبى، 1406، ج 18، ص168، قس ياقوت حموى، ج 1، ص804، خوانسارى، ج 1، ص252- 253، امين، ج 2، ص568؛كه به دلايلى احتمال دادهاند كه وى شيعه بوده است</ref>. به نوشتۀ ذهبى<ref>1406، ج 18، ص169</ref>، اگر بيهقى مىخواست مذهب و شيوهاى ايجاد كند كه بر مبناى اجتهاد و نظر خويش باشد، بر آن كار توانايى داشت، زيرا دانش او از اختلافات مذاهب و نظريات، بسيار گسترده بود. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
بيهقى در گردآورى آثار شافعى بر ديگران پيشى گرفت، و كاملترين شرح از آراى شافعى، در آثار وى يافت مىشود. | بيهقى در گردآورى آثار شافعى بر ديگران پيشى گرفت، و كاملترين شرح از آراى شافعى، در آثار وى يافت مىشود. | ||
بدين جهت [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلّكان]]<ref>همانجا</ref> و | بدين جهت [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلّكان]]<ref>همانجا</ref> و سبکی <ref>ج 4، ص10</ref> به نقل از ذهبى، وى را اولين گردآورندۀ آثار شافعى مىدانند و شايد منظور اين بوده كه هيچكس قبل از بيهقى، آثار شافعى را در يك مجموعۀ عظيم جمع نكرده است. | ||
بيهقى روايات و اخبار را از طريق سماع از اساتيد و مشايخ خويش نقل كرده و هر جا طرق ديگرى، غير از طريق خويش، يافته با ذكر مأخذ و طريق، به دنبال نقل خود افزوده است. به نوشتۀ كتّانى<ref>ص 30</ref>، او خود را ملزم مىدانست كه روايتى را كه به جعلى بودن آن يقين داشت نقل نكند. برخى از كتب بيهقى به طبع رسيده و پارهاى به صورت خطى باقى مانده است. | بيهقى روايات و اخبار را از طريق سماع از اساتيد و مشايخ خويش نقل كرده و هر جا طرق ديگرى، غير از طريق خويش، يافته با ذكر مأخذ و طريق، به دنبال نقل خود افزوده است. به نوشتۀ كتّانى<ref>ص 30</ref>، او خود را ملزم مىدانست كه روايتى را كه به جعلى بودن آن يقين داشت نقل نكند. برخى از كتب بيهقى به طبع رسيده و پارهاى به صورت خطى باقى مانده است. | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
#السنن الكبرى. مهمترين اثر بيهقى مشتمل بر احاديث رسول خدا صلّىاللّهعليهوآلهوسلم و افعال و تقريرات آن حضرت و گفتهها و احوال صحابه و برخى از تابعين به صورت موضوعى همراه با برخى توضيحات است. اين كتاب در حقيقت دايرةالمعارف بزرگى در حديث است كه بر مبناى ابواب فقه، دستهبندى شده است<ref>احمد بيهقى، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص37</ref>. حاجى خليفه از اين اثر به نام السنن الكبير ياد كرده است. ابن عبدالحق دمشقى (متوفى 744)، [[ذهبی، محمد بن احمد|شمسالدين ذهبى]] (متوفى 748) و [[شعرانی، عبدالوهاب بن احمد|عبدالوهاب شعرانى]] (متوفى 974)، هر يك جداگانه آن را خلاصه كردهاند. ابن تركمانى حنفى (متوفى 750)، كتاب بزرگى در ردّ سنن بيهقى نوشت و آن را الجوهر النقىّ في الرّد على البيهقى ناميد و زينالدين قاسم بن قطلوبغاى حنفى (متوفى 879)، اين اثر را با نام ترجيع الجوهر النقى تلخيص و به صورت الفبايى، تا حروف ميم، تنظيم كرد<ref>حاجى خليفه، ج 2، ستون 1007؛كتانى، همانجا</ref>. اين اثر در ده جلد است و اولين بار در نيمۀ اول قرن سيزدهم، همراه با اثر ابن تركمانى، در حيدر آباد دكن به چاپ رسيده است<ref>احمد بيهقى، 1361 ش، مقدمۀ مهدوى دامغانى، ج 1، ص17-18</ref>. | #السنن الكبرى. مهمترين اثر بيهقى مشتمل بر احاديث رسول خدا صلّىاللّهعليهوآلهوسلم و افعال و تقريرات آن حضرت و گفتهها و احوال صحابه و برخى از تابعين به صورت موضوعى همراه با برخى توضيحات است. اين كتاب در حقيقت دايرةالمعارف بزرگى در حديث است كه بر مبناى ابواب فقه، دستهبندى شده است<ref>احمد بيهقى، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص37</ref>. حاجى خليفه از اين اثر به نام السنن الكبير ياد كرده است. ابن عبدالحق دمشقى (متوفى 744)، [[ذهبی، محمد بن احمد|شمسالدين ذهبى]] (متوفى 748) و [[شعرانی، عبدالوهاب بن احمد|عبدالوهاب شعرانى]] (متوفى 974)، هر يك جداگانه آن را خلاصه كردهاند. ابن تركمانى حنفى (متوفى 750)، كتاب بزرگى در ردّ سنن بيهقى نوشت و آن را الجوهر النقىّ في الرّد على البيهقى ناميد و زينالدين قاسم بن قطلوبغاى حنفى (متوفى 879)، اين اثر را با نام ترجيع الجوهر النقى تلخيص و به صورت الفبايى، تا حروف ميم، تنظيم كرد<ref>حاجى خليفه، ج 2، ستون 1007؛كتانى، همانجا</ref>. اين اثر در ده جلد است و اولين بار در نيمۀ اول قرن سيزدهم، همراه با اثر ابن تركمانى، در حيدر آباد دكن به چاپ رسيده است<ref>احمد بيهقى، 1361 ش، مقدمۀ مهدوى دامغانى، ج 1، ص17-18</ref>. | ||
#معرفة السنن و الآثار. از منابع فقه تطبيقى است كه به گفتۀ | #معرفة السنن و الآثار. از منابع فقه تطبيقى است كه به گفتۀ سبکی <ref>ج 4، ص9</ref>، هيچ فقيه شافعى از آن بىنياز نيست. | ||
#:بيهقى در اين كتاب، به ردّ سخنان احمد بن سلامة طحاوى حنفى، كه بر شافعى و اصحاب او ايراد وارد كرده است، پرداخته و احاديث مسندى را كه شافعى در موضوع اصول و فروع دين آورده نقل كرده و، به جرح و تعديل سند و بيان صحّت و ضعف آنها پرداخته است. همچنين با نظر و اجتهاد خود، برخى از راويانى را كه ديگران مورد وثوق ندانستهاند توثيق كرده است<ref>بيهقى، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص38-39</ref>. اين كتاب، در 1348 ش1969/ در مصر به چاپ رسيده است. | #:بيهقى در اين كتاب، به ردّ سخنان احمد بن سلامة طحاوى حنفى، كه بر شافعى و اصحاب او ايراد وارد كرده است، پرداخته و احاديث مسندى را كه شافعى در موضوع اصول و فروع دين آورده نقل كرده و، به جرح و تعديل سند و بيان صحّت و ضعف آنها پرداخته است. همچنين با نظر و اجتهاد خود، برخى از راويانى را كه ديگران مورد وثوق ندانستهاند توثيق كرده است<ref>بيهقى، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص38-39</ref>. اين كتاب، در 1348 ش1969/ در مصر به چاپ رسيده است. | ||
#المبسوط. اين كتاب-كه از بزرگترين و گستردهترين آثار بيهقى است-شامل اقوال شافعى است<ref> | #المبسوط. اين كتاب-كه از بزرگترين و گستردهترين آثار بيهقى است-شامل اقوال شافعى است<ref>سبکی ، همانجا؛ حاجى خليفه، ج 2، ستون 1582</ref>. پيش از بيهقى افرادى چون بويطى، از شاگردان شافعى، سخنان شافعى را جمعآورى كردهاند<ref>سزگين، ج 1، جزء 3، ص184، 191-192؛غزالى، ج 2، ص279-280</ref>، اما بيهقى كارى گستردهتر در اين كتاب انجام داده است. [[سمعانی، عبدالکریم بن محمد |سمعانى]]<ref>ج 1، ص438</ref>، ضمن تأييد كوشش بيهقى در جمع آوردن آثار شافعى، نام آن را المبسوط ذكر مىكند. | ||
#:بعضى منابع، از اين نوشته، به دليل محتواى آن، به نام نصوص الشافعى ياد كردهاند<ref>[[ابنکثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، ج 12، ص94؛ذهبى، 1406، ج 18، ص166؛همو، 1388-1390، ج 3، ص1133؛ [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلّكان]]، همانجا؛ حاجى خليفه، ج 2، ستون 1957</ref>. | #:بعضى منابع، از اين نوشته، به دليل محتواى آن، به نام نصوص الشافعى ياد كردهاند<ref>[[ابنکثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، ج 12، ص94؛ذهبى، 1406، ج 18، ص166؛همو، 1388-1390، ج 3، ص1133؛ [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلّكان]]، همانجا؛ حاجى خليفه، ج 2، ستون 1957</ref>. | ||
#الاسماء و الصفات. در معرفى برخى از اسماء و صفات خداوند و معانى آنهاست با دلايلى از كتاب و سنت و اجماع<ref>احمد بيهقى، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص39</ref>. | #الاسماء و الصفات. در معرفى برخى از اسماء و صفات خداوند و معانى آنهاست با دلايلى از كتاب و سنت و اجماع<ref>احمد بيهقى، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص39</ref>. | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
#[[شعب الإيمان]] (الجامع المصنف في شعب الايمان). | #[[شعب الإيمان]] (الجامع المصنف في شعب الايمان). | ||
#:نوشتهاى فراگير كه بيهقى آن را بر شيوۀ منهاجالدين في [[شعب الإيمان]] حسین بن حسن حليمى (متوفى 403)، در بيان شاخههاى ايمانى به رشتۀ تحرير درآورده است. اساس اين كتاب، بر مبناى حديثى از رسول خدا صلىاللّهعليهوآلهوسلّم است. ابوجعفر عمر قزوينى (متوفى 699)، آن را تلخيص كرده و مختصر شعب الايمان، نام نهاده است. اين كتاب در شش مجلد و در بعضى نسخههاى خطى سه مجلد است<ref>احمد بيهقى، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص41-42؛همو، 1408 الف، مقدمۀ ابيانى، ص6</ref>. | #:نوشتهاى فراگير كه بيهقى آن را بر شيوۀ منهاجالدين في [[شعب الإيمان]] حسین بن حسن حليمى (متوفى 403)، در بيان شاخههاى ايمانى به رشتۀ تحرير درآورده است. اساس اين كتاب، بر مبناى حديثى از رسول خدا صلىاللّهعليهوآلهوسلّم است. ابوجعفر عمر قزوينى (متوفى 699)، آن را تلخيص كرده و مختصر شعب الايمان، نام نهاده است. اين كتاب در شش مجلد و در بعضى نسخههاى خطى سه مجلد است<ref>احمد بيهقى، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص41-42؛همو، 1408 الف، مقدمۀ ابيانى، ص6</ref>. | ||
#احكام القرآن. بيهقى سخنان شافعى در بيان معانى قرآن را در اين اثر گردآورده است. اين كتاب همانند [[أحكام القرآن (جصاص)|احكام القرآن احمد بن على رازى جصّاص]] است و | #احكام القرآن. بيهقى سخنان شافعى در بيان معانى قرآن را در اين اثر گردآورده است. اين كتاب همانند [[أحكام القرآن (جصاص)|احكام القرآن احمد بن على رازى جصّاص]] است و سبکی <ref>ج 2، ص97</ref> آن را از آثار بديع بيهقى دانسته است. احكام القرآن در مصر به چاپ رسيده است<ref>احمد بيهقى، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص43؛همو، 1408 الف، مقدمۀ ابيانى، ص7</ref>. | ||
#البعث و النشور. محتواى اين كتاب آيات و اخبارى است دربارۀ معاد. اين اثر در كويت و بيروت به چاپ رسيده است<ref>همو، 1408 الف، مقدمۀ ابيانى، همانجا</ref>. | #البعث و النشور. محتواى اين كتاب آيات و اخبارى است دربارۀ معاد. اين اثر در كويت و بيروت به چاپ رسيده است<ref>همو، 1408 الف، مقدمۀ ابيانى، همانجا</ref>. | ||
#كتاب الزهد الكبير. دربارۀ موعظه، در پنج بخش و شامل 989 قول و روايت از حضرت محمد صلىاللّهعليهوآلهوسلم، صحابه، تابعين و جز ايشان است. پيش از بيهقى نيز بيش از شصت كتاب و نوشته در باب زهد و با همين نام نوشته شده است<ref>همو، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص47-56</ref>. | #كتاب الزهد الكبير. دربارۀ موعظه، در پنج بخش و شامل 989 قول و روايت از حضرت محمد صلىاللّهعليهوآلهوسلم، صحابه، تابعين و جز ايشان است. پيش از بيهقى نيز بيش از شصت كتاب و نوشته در باب زهد و با همين نام نوشته شده است<ref>همو، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص47-56</ref>. | ||
#خلافيّات. بيهقى در اين اثر مسائل مورد اختلاف ميان فقه شافعى و حنفى را بررسى كرده است<ref>همو، 1361 ش، مقدمۀ مهدوى دامغانى، ج 1، ص19</ref>. اين كتاب را از آثار برجسته، ابتكارى، و بى نظير بيهقى دانستهاند<ref>يافعى، ج 3، ص63؛[[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، ج 6، ص354؛ | #خلافيّات. بيهقى در اين اثر مسائل مورد اختلاف ميان فقه شافعى و حنفى را بررسى كرده است<ref>همو، 1361 ش، مقدمۀ مهدوى دامغانى، ج 1، ص19</ref>. اين كتاب را از آثار برجسته، ابتكارى، و بى نظير بيهقى دانستهاند<ref>يافعى، ج 3، ص63؛[[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، ج 6، ص354؛ سبکی ، ج 4، ص9</ref>. | ||
#المدخل الى السنن الكبرى. مقدمهاى است بر السنن الكبرى. نسخۀ خطى اين كتاب، به سماع و تأييد برخى از بزرگان اهل سنت همچون ابن صلاح و حافظ مزّى رسيده است<ref>احمد بيهقى، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص43-44</ref>. اين كتاب در كويت به چاپ رسيده است<ref>همو، 1408 الف، مقدمۀ ابيانى، ص6</ref>. كتابى به نام معرفة علوم الحديث<ref>على بيهقى، ص183؛ یاقوت حموى، ج 1، ص805</ref>، نيز به او منسوب است. | #المدخل الى السنن الكبرى. مقدمهاى است بر السنن الكبرى. نسخۀ خطى اين كتاب، به سماع و تأييد برخى از بزرگان اهل سنت همچون ابن صلاح و حافظ مزّى رسيده است<ref>احمد بيهقى، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص43-44</ref>. اين كتاب در كويت به چاپ رسيده است<ref>همو، 1408 الف، مقدمۀ ابيانى، ص6</ref>. كتابى به نام معرفة علوم الحديث<ref>على بيهقى، ص183؛ یاقوت حموى، ج 1، ص805</ref>، نيز به او منسوب است. | ||
#:برخى ديگر از آثار چاپ شدۀ او عبارتند از: الآداب؛ القراءة خلف الامام؛ مناقب الشافعى؛ الاربعون الصغرى؛ حيات الانبياء في قبورهم؛ اثبات عذاب القبر؛ بيان خطأ من أخطأ على الشافعى<ref>احمد بيهقى، 1408 الف، مقدمۀ ابيانى، ص6-7؛ براى آگاهى از ديگر آثار بيهقى زركلى، ج 1، ص116؛ سركيس، ج 1، ستون 620-621</ref>. | #:برخى ديگر از آثار چاپ شدۀ او عبارتند از: الآداب؛ القراءة خلف الامام؛ مناقب الشافعى؛ الاربعون الصغرى؛ حيات الانبياء في قبورهم؛ اثبات عذاب القبر؛ بيان خطأ من أخطأ على الشافعى<ref>احمد بيهقى، 1408 الف، مقدمۀ ابيانى، ص6-7؛ براى آگاهى از ديگر آثار بيهقى زركلى، ج 1، ص116؛ سركيس، ج 1، ستون 620-621</ref>. | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
[[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]]، [[الكامل في التاريخ]]، بيروت 1385-1965/1386-1966؛ [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلّكان]]، وفيات الاعيان، چاپ [[عباس، احسان|احسان عباس]]، بيروت[بىتا. ]؛ [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]]، تبيين كذب المفترى فيما نسب الى الامام ابى الحسن الاشعرى، بيروت 1984/1404؛ ابن عماد، شذرات الذّهب في اخبار من ذهب، بيروت 1979/1399؛[[ابنکثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، [[البداية و النهایة (دارالفکر)|البداية و النهایة]]، بيروت 1990/1411؛ عبدالرحيم بن حسن اسنوى، طبقات الشافعية، چاپ كمال يوسف حوت، بيروت 1987/1407؛ محسن امين، اعيان الشيعة، چاپ حسن امين، بيروت 1983/1403، احمد بن حسین بيهقى، الاعتقاد و الهداية الى سبيل الرشاد على مذهب السلف و اصحاب الحديث، چاپ احمد عصام كاتب، بيروت 1981/1401؛همو، دلائل النبوة، ترجمۀ [[مهدوی دامغانی، محمود|محمود مهدوى دامغانى]]، تهران 1361 ش؛همو، كتاب البعث و النشور، چاپ محمد سعيد ابيانى، بيروت 1408 الف؛همو، كتاب الزهد الكبير، چاپ عامر احمد حيدر، بيروت 1408 ب؛[[بیهقی، علی بن زید|على بن زيد بيهقى]]، تاريخ بيهقى، چاپ [[بهمنیار، احمد|احمد بهمنيار]]، تهران 1345 ش، چاپ افست تهران 1361 ش؛ مصطفى بن عبداللّه حاجى خليفه، [[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]]، بيروت 1990/1410؛ محمدباقربن زينالعابدين خوانسارى، [[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]] في احوال العلماء و السادات، چاپ اسد اللّه اسماعيليان، قم 1390-1392؛ محمد بن احمد ذهبى، سير اعلام النبلاء، ج 18، چاپ شعيب ارنؤوط و محمد نعيم عرقسوسى، بيروت 1986/1406؛همو، كتاب تذكرة الحفاظ، حيدر آباد دكن 1388-1968/1390-1970؛ خيرالدين زركلى، الاعلام، بيروت 1986؛ عبدالوهاب بن على | [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]]، [[الكامل في التاريخ]]، بيروت 1385-1965/1386-1966؛ [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلّكان]]، وفيات الاعيان، چاپ [[عباس، احسان|احسان عباس]]، بيروت[بىتا. ]؛ [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]]، تبيين كذب المفترى فيما نسب الى الامام ابى الحسن الاشعرى، بيروت 1984/1404؛ ابن عماد، شذرات الذّهب في اخبار من ذهب، بيروت 1979/1399؛[[ابنکثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، [[البداية و النهایة (دارالفکر)|البداية و النهایة]]، بيروت 1990/1411؛ عبدالرحيم بن حسن اسنوى، طبقات الشافعية، چاپ كمال يوسف حوت، بيروت 1987/1407؛ محسن امين، اعيان الشيعة، چاپ حسن امين، بيروت 1983/1403، احمد بن حسین بيهقى، الاعتقاد و الهداية الى سبيل الرشاد على مذهب السلف و اصحاب الحديث، چاپ احمد عصام كاتب، بيروت 1981/1401؛همو، دلائل النبوة، ترجمۀ [[مهدوی دامغانی، محمود|محمود مهدوى دامغانى]]، تهران 1361 ش؛همو، كتاب البعث و النشور، چاپ محمد سعيد ابيانى، بيروت 1408 الف؛همو، كتاب الزهد الكبير، چاپ عامر احمد حيدر، بيروت 1408 ب؛[[بیهقی، علی بن زید|على بن زيد بيهقى]]، تاريخ بيهقى، چاپ [[بهمنیار، احمد|احمد بهمنيار]]، تهران 1345 ش، چاپ افست تهران 1361 ش؛ مصطفى بن عبداللّه حاجى خليفه، [[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]]، بيروت 1990/1410؛ محمدباقربن زينالعابدين خوانسارى، [[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]] في احوال العلماء و السادات، چاپ اسد اللّه اسماعيليان، قم 1390-1392؛ محمد بن احمد ذهبى، سير اعلام النبلاء، ج 18، چاپ شعيب ارنؤوط و محمد نعيم عرقسوسى، بيروت 1986/1406؛همو، كتاب تذكرة الحفاظ، حيدر آباد دكن 1388-1968/1390-1970؛ خيرالدين زركلى، الاعلام، بيروت 1986؛ عبدالوهاب بن على سبکی ، طبقات الشافعية الكبرى، چاپ محمود محمد طناحى و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره 1964-1967؛ یوسف اليان سركيس، معجم المطبوعات العربية و المعربة، قاهره 1928/1346، چاپ افست قم 1410؛[[سزگین، فؤاد|فؤاد سزگين]]، تاريخ التراث العربى، ج 1، جزء 3، نقله الى العربية محمود فهمى حجازى، رياض 1983/1403؛ عبدالكريم بن محمد [[سمعانی، عبدالکریم بن محمد |سمعانى]]، الانساب، چاپ عبداللّه عمر بارودى، بيروت 1988/1408؛ ابراهیم بن محمد صريفينى، تاريخ نيسابور: المنتخب من السياق، چاپ [[محمودی، محمدکاظم|محمد كاظم محمودى]]، قم 1362 ش؛ خليل بن ايبك [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، كتاب الوافى بالوفيات، چاپ س. ددرينگ، و يسبادن 1972/1392؛ محمد بن محمد غزالى، [[إحياء علوم الدين]]، بيروت 1417؛ محمد بن جعفر كتانى، الرسالة المستطرفة، كراچى 1960/1379؛ عبداللّه بن اسعد يافعى، مرآة الجنان و عبرة اليقظان، بيروت 1997/1417؛ یاقوت حموى، [[معجم البلدان]]، چاپ فردیناند و وستنفلد، لايپزيگ 1866-1873، چاپ افست تهران 1965. | ||
ترجمۀ ابوبكر بيهقى (صاحب دلائل النبوة) از دانشنامۀ جهان اسلام ج 5 | ترجمۀ ابوبكر بيهقى (صاحب دلائل النبوة) از دانشنامۀ جهان اسلام ج 5 |
ویرایش