۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(←ساختار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
کتاب الاضداد [[ابوحاتم سجستانی، سهل بن محمد|ابوحاتم سجستانی]] یکی از کتابهایی است که در تناول الفاظ اضداد و تمییز میان آنها و میان الفاظی که به «المقلوب لفظه» و «المزال عن جهته» معروفند، بسیار دقیق عمل کرده است. خود ابوحاتم نیز در جایی که در مقدمه کتابش میگوید: «کتاب المقلوب لفظه فی کلام العرب و المزال عن جهته و الاضداد» به این موارد اشاره کرده است. | کتاب الاضداد [[ابوحاتم سجستانی، سهل بن محمد|ابوحاتم سجستانی]] یکی از کتابهایی است که در تناول الفاظ اضداد و تمییز میان آنها و میان الفاظی که به «المقلوب لفظه» و «المزال عن جهته» معروفند، بسیار دقیق عمل کرده است. خود ابوحاتم نیز در جایی که در مقدمه کتابش میگوید: «کتاب المقلوب لفظه فی کلام العرب و المزال عن جهته و الاضداد» به این موارد اشاره کرده است. | ||
اولین چیزی که خواننده این کتاب ملاحظه میکند مقدمه مختصری است که ابوحاتم بر آن نوشته و در آن، انگیزههای تألیف این کتاب را شرح داده است. ابوحاتم پس از بیان انگیزهاش تعریفی از اضداد ارائه میدهد و میگوید: برخی گمان کردهاند که بعضی از اعراب «ضد» را مانند «ند» میشمرند و ازاینروست که میگویند: هو یضادنی فی ذلک المعنی. [[ابوحاتم سجستانی، سهل بن محمد|سجستانی]] این تعریف را رد میکند و میگوید من این حرف را قبول ندارم و معروف در ضد در کلام عرب عبارت است از «خلاف الشئ».<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص57</ref> | اولین چیزی که خواننده این کتاب ملاحظه میکند مقدمه مختصری است که ابوحاتم بر آن نوشته و در آن، انگیزههای تألیف این کتاب را شرح داده است. ابوحاتم پس از بیان انگیزهاش تعریفی از اضداد ارائه میدهد و میگوید: برخی گمان کردهاند که بعضی از اعراب «ضد» را مانند «ند» میشمرند و ازاینروست که میگویند: هو یضادنی فی ذلک المعنی. [[ابوحاتم سجستانی، سهل بن محمد|سجستانی]] این تعریف را رد میکند و میگوید من این حرف را قبول ندارم و معروف در ضد در کلام عرب عبارت است از «خلاف الشئ».<ref>[https://noorlib.ir/book/view/24852/%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B6%D8%AF%D8%A7%D8%AF?pageNumber=57&viewType=pdf ر.ک: مقدمه کتاب، ص57]</ref> | ||
ابوحاتم هنگامی که به الفاظ اضداد میپرداخت -مانند سایر علمایی که به این موضوع پرداختهاند- به ترتیب هجایی این الفاظ توجهی نداشت، همچنان که به این توجه نداشت که اول الفاظ اضداد را ذکر کند و سپس المقلوب لفظه را و سپس المزال عن جهته را... بلکه وی صرفاً در جمعآوری این الفاظ کوشیده است. ازاینرو مثلاً پس از ذکر لفظ «المنین» و ذکر ضدهای آن و استشهاد به شعر ابن حلزة، «الاهباء» را معنی کرده و گفته الاهباء من الهبوة من الغبار... و بعد گفته من گمان میکنم این لفظ از الفاظ مقلوب است... .<ref>ر.ک: همان، ص57-58</ref> | ابوحاتم هنگامی که به الفاظ اضداد میپرداخت -مانند سایر علمایی که به این موضوع پرداختهاند- به ترتیب هجایی این الفاظ توجهی نداشت، همچنان که به این توجه نداشت که اول الفاظ اضداد را ذکر کند و سپس المقلوب لفظه را و سپس المزال عن جهته را... بلکه وی صرفاً در جمعآوری این الفاظ کوشیده است. ازاینرو مثلاً پس از ذکر لفظ «المنین» و ذکر ضدهای آن و استشهاد به شعر ابن حلزة، «الاهباء» را معنی کرده و گفته الاهباء من الهبوة من الغبار... و بعد گفته من گمان میکنم این لفظ از الفاظ مقلوب است... .<ref>[https://noorlib.ir/book/view/24852/%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B6%D8%AF%D8%A7%D8%AF?pageNumber=57&viewType=pdf ر.ک: همان، ص57-58]</ref> | ||
از دیگر ملاحظات بر روش [[ابوحاتم سجستانی، سهل بن محمد|ابوحاتم]] در این کتاب این است که بر خلاف ابنسکیت و اصمعی هنگام ذکر لفظی از اضداد، آن را به لفظ مجردش برنمیگرداند، بلکه فقط خود لفظ و معانی متضاد آن را ذکر کرده و برای آنچه نقل کرده، به شواهد قرآنی و شعری و... استشهاد مینماید. الفاظی نیز هست که ابوحاتم شواهدی بر آنها نیاورده که در این کتاب به حدود 27 لفظ میرسد. علاوه بر این، حروفی در این کتاب هست که ابوحاتم به صرف سماع آن از اصحابش آنها را نقل کرده و خودش نیز گفته که علم به این موارد ندارد.<ref>ر.ک: همان، ص58</ref> | از دیگر ملاحظات بر روش [[ابوحاتم سجستانی، سهل بن محمد|ابوحاتم]] در این کتاب این است که بر خلاف ابنسکیت و اصمعی هنگام ذکر لفظی از اضداد، آن را به لفظ مجردش برنمیگرداند، بلکه فقط خود لفظ و معانی متضاد آن را ذکر کرده و برای آنچه نقل کرده، به شواهد قرآنی و شعری و... استشهاد مینماید. الفاظی نیز هست که ابوحاتم شواهدی بر آنها نیاورده که در این کتاب به حدود 27 لفظ میرسد. علاوه بر این، حروفی در این کتاب هست که ابوحاتم به صرف سماع آن از اصحابش آنها را نقل کرده و خودش نیز گفته که علم به این موارد ندارد.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/24852/%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B6%D8%AF%D8%A7%D8%AF?pageNumber=58&viewType=pdf ر.ک: همان، ص58]</ref> | ||
[[ابوحاتم سجستانی، سهل بن محمد|ابوحاتم]] فرزدق را تخطئه کرده و درباره وی مینویسد: من به قول فرزدق درباره قرآن اعتماد ندارم زیرا وی کثیر التخلیط در شعرش است. درهرحال کتاب الاضداد ابوحاتم، سرشار از شواهد قرآنی است که برای الفاظ اضداد به آنها استدلال میکند. وی پس از ذکر لفظ و معانی متضاد آن، تا حد امکان، دست به دامان آیات قرآنی شده و برای گفتههایش به آنها استدلال مینماید؛ البته به این شرط که آیات مورد نظر غیر ملبس و خالی از تأویل باشند. این امر در تعریفش درباره مفهوم ضد که در فوق بیان شد(خلاف الشئ) واضح است. وی میگوید: ایمان ضد کفر است و عقل ضد حُمق. در آیه 19 سوره مریم در قرآن کریم نیز آمده: «و یکونون علیهم ضدا» و در جای دیگر بیان میکند: «الظن فی القرآن: شک و الظن یقین» و سپس به بیان مواردی از آیات قرآن کریم که میتوان به آنها استدلال کرد، میپردازد. البته پذیرش استدلال فراوان وی به آیات قرآنی در هنگامی که ما بدانیم که او امام مسجد بصره بوده و بهجز کتابی که در قرائات نگاشت، کتابهای زیادی در ارتباط با مسائل قرآنی نگاشته، سهل است.<ref>ر.ک: همان، ص59-60</ref> | [[ابوحاتم سجستانی، سهل بن محمد|ابوحاتم]] فرزدق را تخطئه کرده و درباره وی مینویسد: من به قول فرزدق درباره قرآن اعتماد ندارم زیرا وی کثیر التخلیط در شعرش است. درهرحال کتاب الاضداد ابوحاتم، سرشار از شواهد قرآنی است که برای الفاظ اضداد به آنها استدلال میکند. وی پس از ذکر لفظ و معانی متضاد آن، تا حد امکان، دست به دامان آیات قرآنی شده و برای گفتههایش به آنها استدلال مینماید؛ البته به این شرط که آیات مورد نظر غیر ملبس و خالی از تأویل باشند. این امر در تعریفش درباره مفهوم ضد که در فوق بیان شد(خلاف الشئ) واضح است. وی میگوید: ایمان ضد کفر است و عقل ضد حُمق. در آیه 19 سوره مریم در قرآن کریم نیز آمده: «و یکونون علیهم ضدا» و در جای دیگر بیان میکند: «الظن فی القرآن: شک و الظن یقین» و سپس به بیان مواردی از آیات قرآن کریم که میتوان به آنها استدلال کرد، میپردازد. البته پذیرش استدلال فراوان وی به آیات قرآنی در هنگامی که ما بدانیم که او امام مسجد بصره بوده و بهجز کتابی که در قرائات نگاشت، کتابهای زیادی در ارتباط با مسائل قرآنی نگاشته، سهل است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/24852/%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B6%D8%AF%D8%A7%D8%AF?pageNumber=59&viewType=pdf ر.ک: همان، ص59-60]</ref> | ||
ابوحاتم، بسیار به اختلاف لهجهها آگاه است و برای این موارد در این کتاب میتوان به آنچه درباره لفظ «مشیح» در لهجه تمیم، و لفظ «عُنوة» در لهجه حجاز، و «السامد» در لهجههای طیئ و یمن، و یا «لمق» در دو لهجه قیس و بنیعقیل، ذکر کرده، مثال زد.<ref>ر.ک: همان، ص60-61</ref> | ابوحاتم، بسیار به اختلاف لهجهها آگاه است و برای این موارد در این کتاب میتوان به آنچه درباره لفظ «مشیح» در لهجه تمیم، و لفظ «عُنوة» در لهجه حجاز، و «السامد» در لهجههای طیئ و یمن، و یا «لمق» در دو لهجه قیس و بنیعقیل، ذکر کرده، مثال زد.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/24852/%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B6%D8%AF%D8%A7%D8%AF?pageNumber=60&viewType=pdf ر.ک: همان، ص60-61]</ref> | ||
وی در آخر این کتاب، فصلی را به اضداد حروفی که معلوم نیستند، اختصاص داده است.<ref>ر.ک: همان، ص61</ref> [[ابوحاتم سجستانی، سهل بن محمد|سجستانی]] در نگارش این اثر بسیار تحت تأثیر اساتیدی مانند [[اصمعی]] و ابوعبیده و ابوزید و دیگرانی است که از آنها روایت کرده و نظراتشان را نقل است.<ref>ر.ک: همان</ref> آنچه وی از اصمعی در اضداد نقل کرده، به 19 نظر میرسد. وی در 25 موضع از ابوعبیده نقل کرده است ولی درعینحال از اینکه با نظرات وی مخالفت کند، ابایی ندارد و در این موارد با عباراتی مانند: «قد تقلد ابوعبیده امرا عظیما» یا «و لا اثق بقوله فی هذا و الله اعلم» و یا «و لیس قول ابی عبیدة... بشئ» مخالفت خودش را اعلام کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص62</ref> | وی در آخر این کتاب، فصلی را به اضداد حروفی که معلوم نیستند، اختصاص داده است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/24852/%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B6%D8%AF%D8%A7%D8%AF?pageNumber=61&viewType=pdf ر.ک: همان، ص61]</ref> [[ابوحاتم سجستانی، سهل بن محمد|سجستانی]] در نگارش این اثر بسیار تحت تأثیر اساتیدی مانند [[اصمعی]] و ابوعبیده و ابوزید و دیگرانی است که از آنها روایت کرده و نظراتشان را نقل است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/24852/%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B6%D8%AF%D8%A7%D8%AF?pageNumber=60&viewType=pdf ر.ک: همان]</ref> آنچه وی از اصمعی در اضداد نقل کرده، به 19 نظر میرسد. وی در 25 موضع از ابوعبیده نقل کرده است ولی درعینحال از اینکه با نظرات وی مخالفت کند، ابایی ندارد و در این موارد با عباراتی مانند: «قد تقلد ابوعبیده امرا عظیما» یا «و لا اثق بقوله فی هذا و الله اعلم» و یا «و لیس قول ابی عبیدة... بشئ» مخالفت خودش را اعلام کرده است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/24852/%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B6%D8%AF%D8%A7%D8%AF?pageNumber=62&viewType=pdf ر.ک: همان، ص62]</ref> | ||
از دیگرانی که ابوحاتم از آنان روایت کرده، ابوزید انصاری است بخصوص در مواردی که به شعر استشهاد میکند. روایات وی از ابوزید، به 13 رأی میرسد. [[ابوحاتم سجستانی، سهل بن محمد|سجستانی]]، همچنین در یک مورد از ابن سلام، روایت کرده است و از دیگر فصحای عرب مانند ابومسعود حرمازی، و ابن مروان نیز نقل کرده است. او در دو مورد از اخفش نقل کرده و روایاتی نیز از ابوعامر عقدی، یعقوب قاری، و ابو عبدالرحمن مقری، در این کتاب دارد.<ref>ر.ک: همان، ص62-63</ref> | از دیگرانی که ابوحاتم از آنان روایت کرده، ابوزید انصاری است بخصوص در مواردی که به شعر استشهاد میکند. روایات وی از ابوزید، به 13 رأی میرسد. [[ابوحاتم سجستانی، سهل بن محمد|سجستانی]]، همچنین در یک مورد از ابن سلام، روایت کرده است و از دیگر فصحای عرب مانند ابومسعود حرمازی، و ابن مروان نیز نقل کرده است. او در دو مورد از اخفش نقل کرده و روایاتی نیز از ابوعامر عقدی، یعقوب قاری، و ابو عبدالرحمن مقری، در این کتاب دارد.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/24852/%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B6%D8%AF%D8%A7%D8%AF?pageNumber=62&viewType=pdf ر.ک: همان، ص62-63]</ref> | ||
دیگرانی که پس از [[ابوحاتم سجستانی، سهل بن محمد|ابوحاتم سجستانی]] کتاب اضداد نگاشتند بسیار از کتاب الاضداد ابوحاتم، استفاده کردند. از این موارد میتوان به ابوطیب عبدالواحد بن علی لغوی(متوفی 351 ه.) اشاره کرد که «الاضداد فی کلام العرب» را نگاشت. در «الاضداد فی کلام العرب» در برخی از اضدادی که از ابوحاتم نقل کرده، شروحی را میبینیم که در خود کتاب ابوحاتم نیست و این ممکن است به خاطر فراموشی برخی از راویان در کتاب ابوحاتم رخ داده باشد.<ref>ر.ک: همان، ص63</ref> ابن انباری نیز از دیگر کسانی است که از این کتاب، تأثیر پذیرفته البته تأثیر وی در حد کمی است.<ref>ر.ک: همان، ص64</ref> | دیگرانی که پس از [[ابوحاتم سجستانی، سهل بن محمد|ابوحاتم سجستانی]] کتاب اضداد نگاشتند بسیار از کتاب الاضداد ابوحاتم، استفاده کردند. از این موارد میتوان به ابوطیب عبدالواحد بن علی لغوی(متوفی 351 ه.) اشاره کرد که «الاضداد فی کلام العرب» را نگاشت. در «الاضداد فی کلام العرب» در برخی از اضدادی که از ابوحاتم نقل کرده، شروحی را میبینیم که در خود کتاب ابوحاتم نیست و این ممکن است به خاطر فراموشی برخی از راویان در کتاب ابوحاتم رخ داده باشد.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/24852/%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B6%D8%AF%D8%A7%D8%AF?pageNumber=63&viewType=pdf ر.ک: همان، ص63]</ref> ابن انباری نیز از دیگر کسانی است که از این کتاب، تأثیر پذیرفته البته تأثیر وی در حد کمی است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/24852/%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B6%D8%AF%D8%A7%D8%AF?pageNumber=64&viewType=pdf ر.ک: همان، ص64]</ref> | ||
کتاب الاضداد [[ابوحاتم سجستانی، سهل بن محمد|ابوحاتم سجستانی]]، اثر غیرمباشری نیز در کتابهای لغت و ادب داشته مانند آنچه صاحب «دیوان الأدب» یا ابن قتیبه در «أدب الکاتب» _البته بدون ارجاع آن به ابوحاتم_ نقل کردهاند.<ref>ر.ک: همان، ص65</ref> | کتاب الاضداد [[ابوحاتم سجستانی، سهل بن محمد|ابوحاتم سجستانی]]، اثر غیرمباشری نیز در کتابهای لغت و ادب داشته مانند آنچه صاحب «دیوان الأدب» یا ابن قتیبه در «أدب الکاتب» _البته بدون ارجاع آن به ابوحاتم_ نقل کردهاند.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/24852/%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B6%D8%AF%D8%A7%D8%AF?pageNumber=65&viewType=pdf ر.ک: همان، ص65]</ref> | ||
در صفحات 6 و 7 مقدمه دکتر [[عبدالتواب، رمضان|رمضان عبدالتواب]] بر کتاب، توضیحاتی درباره اهمیت کتاب و اهمیت تصحیح دکتر [[ابوجری، محمد عودة|محمد عودة ابوجری]] بر آن داده شده. همچنین در صفحات 39 تا 56 توضیح مفصلی درباره اضداد داده شده که از صفحه 46 به بعد آن به ذکر علل و عوامل وجود تضاد در لغت پرداخته شده است، که به علت عدم گنجایش حجم این مقاله خواننده گرامی را به مطالعه این صفحات دعوت میکنیم. | در صفحات 6 و 7 مقدمه دکتر [[عبدالتواب، رمضان|رمضان عبدالتواب]] بر کتاب، توضیحاتی درباره اهمیت کتاب و اهمیت تصحیح دکتر [[ابوجری، محمد عودة|محمد عودة ابوجری]] بر آن داده شده. همچنین در صفحات 39 تا 56 توضیح مفصلی درباره اضداد داده شده که از صفحه 46 به بعد آن به ذکر علل و عوامل وجود تضاد در لغت پرداخته شده است، که به علت عدم گنجایش حجم این مقاله خواننده گرامی را به مطالعه این صفحات دعوت میکنیم. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
برای اطلاع از نحوه تحقیق محقق بر روی کتاب به صفحات 9 تا 11 از مقدمه دکتر [[ابوجری، محمد عودة|محمد عودة ابوجری]]، بر کتاب مراجعه کنید. | برای اطلاع از نحوه تحقیق محقق بر روی کتاب به صفحات 9 تا 11 از مقدمه دکتر [[ابوجری، محمد عودة|محمد عودة ابوجری]]، بر کتاب مراجعه کنید. | ||
فهارس فنی کتاب به ترتیب فهرستهای آیات قرآنی، حدیث و اثر، اقوال عرب، قوافی، لغة(زبان)، أعلام، قبائل و شهرها، و الفاظ اضداد و مواردی که لفظشان مقلوب شده، و همچنین مراجع و منابع تحقیق، در انتهای کتاب پس از پایان محتوای مطالب ذکر شده است.<ref>ر.ک: فهارس فنی کتاب، ص181-248</ref> | فهارس فنی کتاب به ترتیب فهرستهای آیات قرآنی، حدیث و اثر، اقوال عرب، قوافی، لغة(زبان)، أعلام، قبائل و شهرها، و الفاظ اضداد و مواردی که لفظشان مقلوب شده، و همچنین مراجع و منابع تحقیق، در انتهای کتاب پس از پایان محتوای مطالب ذکر شده است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/24852/%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B6%D8%AF%D8%A7%D8%AF?pageNumber=181&viewType=pdf ر.ک: فهارس فنی کتاب، ص181-248]</ref> | ||
ص67 تا 70، وصف نسخ خطی مورد اعتماد محقق. صفحات 71، 73 و 75 کتاب حاوی رونوشت تصاویری از صفحه جلد، صفحه اول و صفحه آخر نسخه خطی «ک» کتاب است. | ص67 تا 70، وصف نسخ خطی مورد اعتماد محقق. صفحات 71، 73 و 75 کتاب حاوی رونوشت تصاویری از صفحه جلد، صفحه اول و صفحه آخر نسخه خطی «ک» کتاب است. |
ویرایش