۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR10365J1.jpg | عنوان =فرهنگ نفیسی | عنوانهای دیگر = |پد...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
}} | }} | ||
'''فرهنگ نفیسی'''، اثر علیاکبر نفیسی (ناظم الاطبا) (متوفی 1303ش)، فرهنگ لغات فارسی و عربی رایج در زبان فارسی و نخستین فرهنگ فارسی است که از حروف لاتین برای نشان دادن تلفظ کلمات (آوانگاری) استفاده کرده است. | '''فرهنگ نفیسی'''، اثر [[نفیسی، علیاکبر|علیاکبر نفیسی]] (ناظم الاطبا) (متوفی 1303ش)، فرهنگ لغات فارسی و عربی رایج در زبان فارسی و نخستین فرهنگ فارسی است که از حروف لاتین برای نشان دادن تلفظ کلمات (آوانگاری) استفاده کرده است. | ||
==نامهای دیگر کتاب== | ==نامهای دیگر کتاب== | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب با دو مقدمه از محمدعلی فروغی ذکاءالملک و سعید نفیسی (فرزند مؤلف) آغاز و مطالب در پنج جلد، تنظیم شده است. | کتاب با دو مقدمه از [[فروغی، محمدعلی|محمدعلی فروغی ذکاءالملک]] و [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] (فرزند مؤلف) آغاز و مطالب در پنج جلد، تنظیم شده است. | ||
کتاب، دارای 99552 لغت عربی و 58879 لغت فارسی است؛ یعنی رویهمرفته، 158431 لغت در این فرهنگ وجود دارد. لغات بر اساس حروف الفبای فارسی فهرستبندی شده و ترتیب قرار گرفتن تمامی حرفهای لغت (اول، دوم، سوم و...) مراعات شده و بهاینترتیب، همه لغات این فرهنگ، کاملاً طبق حروف الفباء آمده است<ref>ر.ک: نجمی، شمسالدین، ص196</ref>. | کتاب، دارای 99552 لغت عربی و 58879 لغت فارسی است؛ یعنی رویهمرفته، 158431 لغت در این فرهنگ وجود دارد. لغات بر اساس حروف الفبای فارسی فهرستبندی شده و ترتیب قرار گرفتن تمامی حرفهای لغت (اول، دوم، سوم و...) مراعات شده و بهاینترتیب، همه لغات این فرهنگ، کاملاً طبق حروف الفباء آمده است<ref>ر.ک: نجمی، شمسالدین، ص196</ref>. | ||
===منابع کتاب=== | ===منابع کتاب=== | ||
بهنظر میرسد که مؤلف در معانی لغات، بیشتر از | بهنظر میرسد که مؤلف در معانی لغات، بیشتر از «[[فرهنگ جهانگیری]]» بهره برده است، زیرا معانی واژهها و لغاتی که آورده، تقریباً با اندک تغییراتی یا بدون تغییر، مطابق با «فرهنگ جهانگیری» است. غیرازآن، از فرهنگ «[[فرهنگ فارسی برهان قاطع|برهان قاطع]]» نیز در موارد بسیار، استفاده شده است<ref>ر.ک: همان، ص199- 200</ref>. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه اول، شرححال مختصری از مؤلف ارائه گردیده<ref>مقدمه اول، صفحه الف- ب</ref> و در مقدمه دوم، به تاریخ خاندان نفیسی، آثار مؤلف و سیر نگارش کتاب، اشاره شده است<ref>مقدمه دوم، صفحه پ- چ</ref>. | در مقدمه اول، شرححال مختصری از مؤلف ارائه گردیده<ref>مقدمه اول، صفحه الف- ب</ref> و در مقدمه دوم، به تاریخ خاندان نفیسی، آثار مؤلف و سیر نگارش کتاب، اشاره شده است<ref>مقدمه دوم، صفحه پ- چ</ref>. | ||
به دلیل آمدن لغات عربی در کتاب، (تقریباً دوسوم حجم کتاب) در واقع میتوان آن را هم فرهنگ فارسی و هم قاموس عربی دانست؛ از جهت لغات فارسی، آنچه در فرهنگهای دیگر، اعم از داخلی و خارجی مانند «برهان قاطع»، «برهان جامع»، «فرهنگ انجمنآرا»، «فرهنگ جهانگیری»، «فرهنگ سروری»، «فرهنگ رشیدی» و فرهنگهای استینکاس، جانسن، ریجاردسن، ولاستن و... وجود دارد، در این کتاب هم آمده و از جهت لغات عربی، جامع همه موادی است که در کتابهایی مانند «قاموس»، «صراح»، «صحاح»، | به دلیل آمدن لغات عربی در کتاب، (تقریباً دوسوم حجم کتاب) در واقع میتوان آن را هم فرهنگ فارسی و هم قاموس عربی دانست؛ از جهت لغات فارسی، آنچه در فرهنگهای دیگر، اعم از داخلی و خارجی مانند «برهان قاطع»، «برهان جامع»، «فرهنگ انجمنآرا»، «فرهنگ جهانگیری»، «فرهنگ سروری»، «فرهنگ رشیدی» و فرهنگهای استینکاس، جانسن، ریجاردسن، ولاستن و... وجود دارد، در این کتاب هم آمده و از جهت لغات عربی، جامع همه موادی است که در کتابهایی مانند «قاموس»، «صراح»، «صحاح»، «[[منتهی الارب]]»، «[[مجمع البحرين|مجمع البحرین]]»، «غیاث اللغات» و... آمده است، چنانکه میتوان گفت این کتاب ما را از آنها بینیاز میکند. علاوه بر آن، این کتاب، شامل کلمات زبانهای دیگر که در فارسی بهکار رفته نیز بوده و در آن، صرفاً به مفردات اکتفا نشده و مرکبات، اصطلاحات و استعمالات مختلف الفاظ هم در آن آمده است. افزون بر این، افادات علمی، تاریخی و جغرافیایی نیز بهوفور در آن دیده میشود که از این لحاظ، تا اندازهای جنبه دایرةالمعارفی را نیز به خود گرفته است<ref>ر.ک: مقدمه، ج1، صفحه ب</ref>. | ||
این کتاب، مهمترین تألیف ناظمالاطباست که بیش از 25 سال از عمر خویش را صرف آن نموده و تا پایان زندگی خود، بدان مشغول بود. وی در نوشتن این کتاب، پشتکار و ابرام و حوصله فوقالعادهای نشان داد و در تمام مدت تألیف آن، همینکه از وظایف پزشکی خود، فارغ میشد، دنباله کار آن را میگرفت. برای اینکه نمونهای از شور و دلبستگی وی نسبت به این کار، بهدست آید، همین بس است که چون دست بهکار تألیف کتاب شد، چون بعضی از مراجع وی، کتابهای لغت فارسی به انگلیسی بود، خود را به دانستن زبان انگلیسی نیازمند دید و در سن پنجاهوپنج سالگی، به آموختن این زبان پرداخت و نیز وقتی از بس در پی این کار، شب و روز نشسته و حرکت را بر خود حرام کرده بود، در پاهای وی، اثر قانقاریا، ظاهر گردید<ref>ر.ک: همان، صفحه ج</ref>. | این کتاب، مهمترین تألیف ناظمالاطباست که بیش از 25 سال از عمر خویش را صرف آن نموده و تا پایان زندگی خود، بدان مشغول بود. وی در نوشتن این کتاب، پشتکار و ابرام و حوصله فوقالعادهای نشان داد و در تمام مدت تألیف آن، همینکه از وظایف پزشکی خود، فارغ میشد، دنباله کار آن را میگرفت. برای اینکه نمونهای از شور و دلبستگی وی نسبت به این کار، بهدست آید، همین بس است که چون دست بهکار تألیف کتاب شد، چون بعضی از مراجع وی، کتابهای لغت فارسی به انگلیسی بود، خود را به دانستن زبان انگلیسی نیازمند دید و در سن پنجاهوپنج سالگی، به آموختن این زبان پرداخت و نیز وقتی از بس در پی این کار، شب و روز نشسته و حرکت را بر خود حرام کرده بود، در پاهای وی، اثر قانقاریا، ظاهر گردید<ref>ر.ک: همان، صفحه ج</ref>. |
ویرایش