پرش به محتوا

التنزلات اللیلیة فی الأحکام الإلهیة: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:
}}
}}


'''التنزلات اللیلیة فی الأحکام الإلهیة'''، تألیف محیی‌الدین ابن‌عربی (متوفی 638ق) کتابی است مشتمل بر 51 مسئله در نقد افکار فلاسفه و تبیین عقاید عرفاست. این کتاب به همراه رساله «نسب الخرقة» با مقدمه و تعلیقات عبدالرحمن حسن محمود به زبان عربی منتشر شده است.
'''التنزلات اللیلیة فی الأحکام الإلهیة'''، تألیف [[ابن عربی، محمد بن علی|محیی‌الدین ابن‌عربی]] (متوفی 638ق) کتابی است مشتمل بر 51 مسئله در نقد افکار فلاسفه و تبیین عقاید عرفاست. این کتاب به همراه رساله «نسب الخرقة» با مقدمه و تعلیقات [[محمود، عبدالرحمن حسن|عبدالرحمن حسن محمود]] به زبان عربی منتشر شده است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۶: خط ۳۶:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
عبدالرحمن حسن محمود در مقدمه‌اش بر کتاب به دفاع از عقاید صوفیه پرداخته و گفته‌های گروهی که معتقدند تصوف در زمان رسول‌الله(ص) نبوده و در قرون بعد ایجاد شده و نیز اینکه تصوف کلمه یونانی است و مانند آن را، به‌قصد مبارزه با تصوفی می‌داند که به کتاب و سنت خالص دعوت می‌کند و به‌دوراز مادیت هولناکی است که بر مسلمین سیطره یافته و آنها را چون عبید ذلیل کرده است.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص11</ref>‏
[[محمود، عبدالرحمن حسن|عبدالرحمن حسن محمود]] در مقدمه‌اش بر کتاب به دفاع از عقاید صوفیه پرداخته و گفته‌های گروهی که معتقدند تصوف در زمان رسول‌الله(ص) نبوده و در قرون بعد ایجاد شده و نیز اینکه تصوف کلمه یونانی است و مانند آن را، به‌قصد مبارزه با تصوفی می‌داند که به کتاب و سنت خالص دعوت می‌کند و به‌دوراز مادیت هولناکی است که بر مسلمین سیطره یافته و آنها را چون عبید ذلیل کرده است.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص11</ref>‏


سپس اشاره می‌کند که ابن‌عربی در این رساله به طرح و دفع افکار فلاسفه پرداخته و با حجت و برهان استدلالات آنها را باطل کرده است<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>‏.
سپس اشاره می‌کند که [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن‌عربی]] در این رساله به طرح و دفع افکار فلاسفه پرداخته و با حجت و برهان استدلالات آنها را باطل کرده است<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>‏.


در اولین مسأله کتاب به موضوع رابطه حق که واجب‌الوجود به ذات است با مخلوقات که ممکنات هستند اشاره شده است. نویسنده پس از توضیح این مطلب، تعقل در ذات الهی را فرو رفتن در دریایی می‌داند که ساحلی نداشته و کسی که در آن واقع شود نمی‌تواند شنا کند و هلاک می‌شود و لذا تفکر و تعقل در ذات الهی ممکن نیست<ref>ر.ک: متن کتاب، ص22-21</ref>‏
در اولین مسأله کتاب به موضوع رابطه حق که واجب‌الوجود به ذات است با مخلوقات که ممکنات هستند اشاره شده است. نویسنده پس از توضیح این مطلب، تعقل در ذات الهی را فرو رفتن در دریایی می‌داند که ساحلی نداشته و کسی که در آن واقع شود نمی‌تواند شنا کند و هلاک می‌شود و لذا تفکر و تعقل در ذات الهی ممکن نیست<ref>ر.ک: متن کتاب، ص22-21</ref>‏
خط ۴۸: خط ۴۸:
در مسأله 48، عقل و ایمان به نور تشبیه شده است: عقل نوری دارد که به آن نور، به معرفت وجود الله تعالی می‌رسیم. و اینکه قادر و سمیع و بصیر و عالم است. و به نور ایمان ذات حق و آنچه خود را به آن وصف کرده از تشبیه و تنزیه شناخته می‌شود.<ref>ر.ک: همان، ص71-70</ref>‏
در مسأله 48، عقل و ایمان به نور تشبیه شده است: عقل نوری دارد که به آن نور، به معرفت وجود الله تعالی می‌رسیم. و اینکه قادر و سمیع و بصیر و عالم است. و به نور ایمان ذات حق و آنچه خود را به آن وصف کرده از تشبیه و تنزیه شناخته می‌شود.<ref>ر.ک: همان، ص71-70</ref>‏


ابن‌عربی جنبه‌های پنهان‌ و آشکار‌ تجلی‌ خداوند را تنزیه‌ و تشبیه می‌خواند و این هر دو از مفاهیم کلیدی‌ اوسـت‌. تـنزیه بـه معنای منزه و مبرا داشتن خداوند به‌طور مطلق از هر صفت یـا عـرَضِ انسانی‌ حتی‌ در‌ کمترین و ضعیف‌ترین‌ شکل آن و برعکس تشبیه متصف‌کردن خداوند به صفات‌ انسانی‌ و شباهت‌ دادن‌ بـه جـنبه‌های انـسانی است.<ref>ر.ک: شیوا (منصوره) کاویانی، ص20</ref>‏
[[ابن عربی، محمد بن علی|ابن‌عربی]] جنبه‌های پنهان‌ و آشکار‌ تجلی‌ خداوند را تنزیه‌ و تشبیه می‌خواند و این هر دو از مفاهیم کلیدی‌ اوسـت‌. تـنزیه بـه معنای منزه و مبرا داشتن خداوند به‌طور مطلق از هر صفت یـا عـرَضِ انسانی‌ حتی‌ در‌ کمترین و ضعیف‌ترین‌ شکل آن و برعکس تشبیه متصف‌کردن خداوند به صفات‌ انسانی‌ و شباهت‌ دادن‌ بـه جـنبه‌های انـسانی است.<ref>ر.ک: شیوا (منصوره) کاویانی، ص20</ref>‏


از صفحه 79 کتاب، رساله خرقه با این عبارت آغاز شده است. این رساله از مجله «لواء الاسلام» احمد پاشا حمزه نقل شده که در ضمن موضوعی به‌عنوان «آل البیت رسول‌الله(ص) در عهد نبوت» نوشته احمد بن محمد بن صدیق ذکر شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص79</ref>‏
از صفحه 79 کتاب، رساله خرقه با این عبارت آغاز شده است. این رساله از مجله «لواء الاسلام» احمد پاشا حمزه نقل شده که در ضمن موضوعی به‌عنوان «آل البیت رسول‌الله(ص) در عهد نبوت» نوشته احمد بن محمد بن صدیق ذکر شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص79</ref>‏


ابن‌عربی، رساله خرقه را با این عبارت آغاز کرده که خرقه و مانند آن، مقصود اصلی از راه نیست؛ بلکه اصل طریق مجاهده نفس و الزام آن به شریعت و سنت محمدی در باطن و ظاهر است.<ref>ر.ک: همان ص81</ref>‏
[[ابن عربی، محمد بن علی|ابن‌عربی]]، رساله خرقه را با این عبارت آغاز کرده که خرقه و مانند آن، مقصود اصلی از راه نیست؛ بلکه اصل طریق مجاهده نفس و الزام آن به شریعت و سنت محمدی در باطن و ظاهر است.<ref>ر.ک: همان ص81</ref>‏


از دیدگاه ابن‌عربی بدی کذب با لباس صدق، بدی خیانت با لباس امانت، بدی بی‌وفایی با وفا، بدی ریا با اخلاص و کفر نعمت با شکر منعم پوشانده می‌شود.<ref>ر.ک: همان ص85</ref>‏
از دیدگاه [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن‌عربی]] بدی کذب با لباس صدق، بدی خیانت با لباس امانت، بدی بی‌وفایی با وفا، بدی ریا با اخلاص و کفر نعمت با شکر منعم پوشانده می‌شود.<ref>ر.ک: همان ص85</ref>‏


هم و غم فی الله، حب و بغض فی الله، مودت در قرابت رسول‌الله(ص)، مولات صالحین، ابتهال در شب و روز، تعاون بر برّ و تقوی، یاری مظلوم، شب‌زنده‌داری، زیارت قبور، مسح سر یتیم، عیادت مریض، مراقبه و محاسبه نفس از جمله لباس‌هایی است که صوفی باید به تن کند.<ref>ر.ک: همان ص94</ref>‏ و زمانی که این لباس‌ها را به تن کرد می‌تواند در صدر مجالس عندالله بنشیند و از اهل صفوف اول باشد.<ref>ر.ک: همان ص96</ref>‏
هم و غم فی الله، حب و بغض فی الله، مودت در قرابت رسول‌الله(ص)، مولات صالحین، ابتهال در شب و روز، تعاون بر برّ و تقوی، یاری مظلوم، شب‌زنده‌داری، زیارت قبور، مسح سر یتیم، عیادت مریض، مراقبه و محاسبه نفس از جمله لباس‌هایی است که صوفی باید به تن کند.<ref>ر.ک: همان ص94</ref>‏ و زمانی که این لباس‌ها را به تن کرد می‌تواند در صدر مجالس عندالله بنشیند و از اهل صفوف اول باشد.<ref>ر.ک: همان ص96</ref>‏
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش