پرش به محتوا

أكذوبتان... حول الشريف الرضي التقي الزاهد: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲: خط ۳۲:


==ساختار==
==ساختار==
کتاب با یک مقدمه و تمهيد آغاز شده است. مطالب کتاب در دو فصل كلى تنظيم شده است كه فصل اول در ضمن یک بخش و فصل دوم در ضمن دو بخش به بررسى اتهامات مذكور پرداخته است. در آخر نيز مطلب مختصرى به عنوان خاتمه آمده است.
کتاب با یک مقدمه<ref>[https://noorlib.ir/book/view/3403/%D8%A3%DA%A9%D8%B0%D9%88%D8%A8%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%AD%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D9%81-%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%B6%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D8%AA%D9%82%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D8%B2%D8%A7%D9%87%D8%AF-:-%D8%A7%D8%B3%D8 ر.ک: مقدمه، ص5]</ref> و تمهيد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/3403/%D8%A3%DA%A9%D8%B0%D9%88%D8%A8%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%AD%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D9%81-%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%B6%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D8%AA%D9%82%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D8%B2%D8%A7%D9%87%D8%AF-:-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AF%D9%84%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%A9?pageNumber=8&viewType=html ر.ک: تمهید، ص8]</ref> آغاز شده است. مطالب کتاب در دو فصل كلى تنظيم شده است كه فصل اول در ضمن یک بخش<ref>[https://noorlib.ir/book/view/3403/%D8%A3%DA%A9%D8%B0%D9%88%D8%A8%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%AD%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D9%81-%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%B6%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D8%AA%D9%82%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D8%B2%D8%A7%D9%87%D8%AF-:-%D8%A7%D8%B3%D8 ر.ک: همان، ص11]</ref> و فصل دوم <ref>[https://noorlib.ir/book/view/3403/%D8%A3%DA%A9%D8%B0%D9%88%D8%A8%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%AD%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D9%81-%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%B6%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D8%AA%D9%82%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D8%B2%D8%A7%D9%87%D8%AF-:-%D8%A7%D8%B3%D8 ر.ک: همان، ص23]</ref>در ضمن دو بخش به بررسى اتهامات مذكور پرداخته است. در آخر نيز مطلب مختصرى به عنوان خاتمه آمده است.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
خط ۴۱: خط ۴۱:
در ادامه به ترتيب خلاصه‌اى از مطالب کتاب ارائه مى‌شود:
در ادامه به ترتيب خلاصه‌اى از مطالب کتاب ارائه مى‌شود:


1-اولین دروغى كه به [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد‌ ‎رضى]] نسبت داده شده، كلامى از ابن‌عتبه است: «و در بعضى از كتب يافتم كه رضى زيدى مذهب بوده است و...».
1-اولین دروغى كه به [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد‌ ‎رضى]] نسبت داده شده، كلامى از ابن‌عتبه است: «و در بعضى از كتب يافتم كه رضى زيدى مذهب بوده است و...»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/486/269 ر.ک: عاملی، سید جعفر مرتضی، ص269]</ref>.


نویسنده ابتدا در استدلال به شيعه بودن [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد‌ ‎رضى]](ره)، بخشى‌هایى از قصيده مشهور او را كه نام ائمه اطهار(ع) را در ضمن آن آورده ذكر مى‌كند.
نویسنده ابتدا در استدلال به شيعه بودن [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد‌ ‎رضى]](ره)، بخشى‌هایى از قصيده مشهور او را كه نام ائمه اطهار(ع) را در ضمن آن آورده ذكر مى‌كند.


در ادامه مطلب نویسنده به زمینه‌هاى اتهام مذكور اشاره كرده و به نقل از شيخ عبدالحسين حلى مى‌نویسد: «آن تهمت زيديه قبلاً به حسن اطروش جد مادريش و فرزندان او هم نسبت داده شده بود، لكن نزد علماى رجال امامیه ثابت است و شريف مرتضى هم در کتابش، «شرح المسائل الناصريه» پاکى عقيده وى و جمیع فرزندانش را متذكر شده است. نویسنده در انتها به این نتيجه مى‌رسد كه اتهام مذكور از یک اشتباه ناشى شده است. در حقيقت نام ناصر امام زيديه كه ملقب به الداعى‌للحق بوده است، با نام حسن بن على اطروش كه ملقب به الناصرللحق بوده است، مشتبه شده است.
در ادامه مطلب نویسنده به زمینه‌هاى اتهام مذكور اشاره كرده و به نقل از شيخ [[عبدالحسين حلى]] مى‌نویسد: «آن تهمت زيديه قبلاً به حسن اطروش جد مادريش و فرزندان او هم نسبت داده شده بود، لكن نزد علماى رجال امامیه ثابت است و [[علم‌الهدی، علی بن حسین|شريف مرتضى]] هم در کتابش، «[[مسائل الناصريات|شرح المسائل الناصريه]]» پاکى عقيده وى و جمیع فرزندانش را متذكر شده است. نویسنده در انتها به این نتيجه مى‌رسد كه اتهام مذكور از یک اشتباه ناشى شده است. در حقيقت نام ناصر امام زيديه كه ملقب به الداعى‌للحق بوده است، با نام [[حسن بن على اطروش]] كه ملقب به الناصرللحق بوده است، مشتبه شده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/486/269 ر.ک: همان، ص270]</ref>.


2-اتهام ديگرى كه به [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد‌ ‎رضى]](ره) وارد شده است، مطلبى به نقل از «حصرى» است كه [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد‌ ‎رضى]] در مجلسى كه كوران مغنى شراب مى‌نوشيده است، متهم به سرقت ردا مى‌شود و...
2-اتهام ديگرى كه به [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد‌ ‎رضى]](ره) وارد شده است، مطلبى به نقل از «حصرى» است كه [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد‌ ‎رضى]] در مجلسى كه كوران مغنى شراب مى‌نوشيده است، متهم به سرقت ردا مى‌شود و...<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/486/271 ر.ک: همان، ص271]</ref>


نویسنده در نقد این سخن به دو طريق مناقشه مى‌كند:
نویسنده در نقد این سخن به دو طريق مناقشه مى‌كند:


الف: مناقشات قابل رد؛ از جمله عبارتند از: 1- حصرى سند این روايت را ذكر نكرده و مشخص نمى‌كند كه این قصه را از چه كسى شنيده است. 2- [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] از طائفه امامیه است كه تمامى انواع خمر را حرام مى‌دانند. 3- نص از مشاركت [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]](ره) در شرب خمر حكايت نمى‌كند و.... نویسنده در آخر موارد مذكور را منافى با حضور سيد‌ ‎در آن مجلس و عيب و مخلّ به مروّت نمى‌داند. وى تشكيل چنين مجالسى را در حضور خلفا و اعيان و اشراف امرى عادى تلقّى مى‌كند؛ بنابراین در ردّ این اتهام به مناقشه ديگرى مبادرت مى‌نمايد.
الف: مناقشات قابل رد؛ از جمله عبارتند از: 1- حصرى سند این روايت را ذكر نكرده و مشخص نمى‌كند كه این قصه را از چه كسى شنيده است. 2- [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] از طائفه امامیه است كه تمامى انواع خمر را حرام مى‌دانند. 3- نص از مشاركت [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]](ره) در شرب خمر حكايت نمى‌كند و.... نویسنده در آخر موارد مذكور را منافى با حضور سيد‌ ‎در آن مجلس و عيب و مخلّ به مروّت نمى‌داند. وى تشكيل چنين مجالسى را در حضور خلفا و اعيان و اشراف امرى عادى تلقّى مى‌كند؛ بنابراین در ردّ این اتهام به مناقشه ديگرى مبادرت مى‌نمايد.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/3403/%D8%A3%DA%A9%D8%B0%D9%88%D8%A8%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%AD%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D9%81-%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%B6%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D8%AA%D9%82%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D8%B2%D8%A7%D9%87%D8%AF-:-%D8%A7%D8%B3%D8 ر.ک: متن کتاب، ص13]</ref>


ب: مناقشه معقوله: علامه در ادامه پس از استناد به منابع مختلف و متعددى كه همگى به ورع و تدين [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد‌ ‎رضى]](ره) اعتراف دارند، صدور این گونه اعمال را در شأن عالم پرهيزگار و باتقوايى؛ مانند [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]](ره) نمى‌داند. وى سپس به مراجعه به اشعار [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد‌ ‎رضى]](ره)، دلائل مختلفى را ذكر مى‌كند كه با توجه به آن‌ها قبول روايت حصرى امرى دشوار به نظر مى‌رسد. این شخصيت بزرگ عالم اسلام حتى از ايراد كلمات زشت و اشعار هجو و وصف خمر و مجالس لهو و غنا پرهيز مى‌كرده است. در ادامه این بحث به كلام قال دكتر [[حلو، عبدالفتاح محمد|عبدالفتاح محمد الحلو]] بر ديوان اشعار [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد‌ ‎رضى]](ره) و همچنين سخن معتزلى حنفى در شرح نهج‌البلاغة در نقل داستان چگونگى پذيرش سرپرستى و آموزش آن‌ها توسط [[شيخ مفيد]](ره) اشاره كرده است.
ب: مناقشه معقوله: علامه در ادامه پس از استناد به منابع مختلف و متعددى كه همگى به ورع و تدين [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد‌ ‎رضى]](ره) اعتراف دارند، صدور این گونه اعمال را در شأن عالم پرهيزگار و باتقوايى؛ مانند [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]](ره) نمى‌داند<ref>[https://noorlib.ir/book/view/3403/%D8%A3%DA%A9%D8%B0%D9%88%D8%A8%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%AD%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D9%81-%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%B6%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D8%AA%D9%82%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D8%B2%D8%A7%D9%87%D8%AF-:-%D8%A7%D8%B3%D8 ر.ک: همان، ص18]</ref>. وى سپس به مراجعه به اشعار [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد‌ ‎رضى]](ره)، دلائل مختلفى را ذكر مى‌كند كه با توجه به آن‌ها قبول روايت حصرى امرى دشوار به نظر مى‌رسد. این شخصيت بزرگ عالم اسلام حتى از ايراد كلمات زشت و اشعار هجو و وصف خمر و مجالس لهو و غنا پرهيز مى‌كرده است. در ادامه این بحث به كلام قال دكتر [[حلو، عبدالفتاح محمد|عبدالفتاح محمد الحلو]] بر ديوان اشعار [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد‌ ‎رضى]](ره) و همچنين سخن معتزلى حنفى در شرح نهج‌البلاغة در نقل داستان چگونگى پذيرش سرپرستى و آموزش آن‌ها توسط [[شيخ مفيد]](ره) اشاره كرده است.


نویسنده در پایان چنين نتيجه‌گيرى مى‌كند كه روايت كوران مغنى بى‌اساس بوده و آن را ناشى از حسد و بغى مى‌داند.
نویسنده در پایان چنين نتيجه‌گيرى مى‌كند كه روايت كوران مغنى بى‌اساس بوده و آن را ناشى از حسد و بغى مى‌داند.


==وضعيت کتاب==
==وضعيت کتاب==


پاورقى‌هاى مختصر کتاب كه بيشتر آدرس منابع است، به قلم نویسنده آمده است.
پاورقى‌هاى مختصر کتاب كه بيشتر آدرس منابع است، به قلم نویسنده آمده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش