پرش به محتوا

أصول السرخسي: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۱۳۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فـ' به 'ف')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۹: خط ۱۹:
| شابک =
| شابک =
| تعداد جلد =2
| تعداد جلد =2
| کتابخانۀ دیجیتال نور =
| کتابخانۀ دیجیتال نور =56804
| کتابخوان همراه نور =56804
| کتابخوان همراه نور =56804
| کد پدیدآور =15080
| کد پدیدآور =15080
خط ۳۲: خط ۳۲:
در راه استنباط احکام فقهی به‌ویژه در مذهب‌ ابو‌حنیفه‌ که‌ رأی و قیاس را حجت می‌دانست، پیدایش قواعد علمی استنباط، طبیعی بود.  
در راه استنباط احکام فقهی به‌ویژه در مذهب‌ ابو‌حنیفه‌ که‌ رأی و قیاس را حجت می‌دانست، پیدایش قواعد علمی استنباط، طبیعی بود.  


[[سرخسی، محمد بن احمد|سرخسی]] در مقدمه کتابش می‌گوید: این مطالب‌ را‌ در حصار شهر اوزگند املا کرده تا فهم و استنباط فروع فقهی برای‌ طلاب‌ آسان شود<ref>ر.ک: باغستانی، محمد، ص50-49</ref>‏.  
[[سرخسی، محمد بن احمد|سرخسی]] در مقدمه کتابش می‌گوید: این مطالب‌ را‌ در حصار شهر اوزگند املا کرده تا فهم و استنباط فروع فقهی برای‌ طلاب‌ آسان شود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3759/49 ر.ک: باغستانی، محمد، ص50-49]</ref>‏.  
   
   
==ساختار==
==ساختار==
خط ۴۰: خط ۴۰:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
محقق کتاب در مقدمه، تاریخچه مختصری از علم اصول را ذکر کرده است. او [[ابوحنیفه، نعمان بن ثابت|ابوحنیفه]] را اولین نویسنده در علم اصول می‌داند که طرق استنباط را در «كتاب الرأي» تبیین کرده است. پس از او [[قاضی ابویوسف انصاری]]، [[محمد بن حسن شیبانی]] و [[شافعی، محمد بن ادریس|محمد بن ادریس شافعی]] آثاری نوشتند. پس از ایشان [[ماتریدی، محمد بن محمد|ابومنصور ماتریدی]] کتاب «مآخذ الشرائع» و [[جصاص، احمد بن علی|احمد بن علی جصاص رازی]] کتاب معروف «[[أصول الجصاص]]» را نوشتند. پس از آن آثار بسیاری نوشته شد؛ به‌عنوان مثال [[عبیدالله بن عمر دبوسی]] «[[تقويم الأدلة]]» و «[[تأسيس النظر]]» را نوشت. همچنین [[فخرالاسلام بزدوی]] و شمس‌الائمه سرخسی با تألیف دو کتاب ارزشمند خود در علم اصول، این علم را سامان داده و تنقیح کردند. این دو کتاب معتمد فقها شد، تاآنجاکه اصولیین هرگاه این دو نفر اتفاق بر مسئله‌ای کنند می‌گویند شیخان بر این قول اتفاق کردند<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ج1، ص3</ref>‏.  
محقق کتاب در مقدمه، تاریخچه مختصری از علم اصول را ذکر کرده است. او [[ابوحنیفه، نعمان بن ثابت|ابوحنیفه]] را اولین نویسنده در علم اصول می‌داند که طرق استنباط را در «كتاب الرأي» تبیین کرده است. پس از او [[قاضی ابویوسف انصاری]]، [[محمد بن حسن شیبانی]] و [[شافعی، محمد بن ادریس|محمد بن ادریس شافعی]] آثاری نوشتند. پس از ایشان [[ماتریدی، محمد بن محمد|ابومنصور ماتریدی]] کتاب «مآخذ الشرائع» و [[جصاص، احمد بن علی|احمد بن علی جصاص رازی]] کتاب معروف «[[أصول الجصاص]]» را نوشتند. پس از آن آثار بسیاری نوشته شد؛ به‌عنوان مثال [[عبیدالله بن عمر دبوسی]] «[[تقويم الأدلة]]» و «[[تأسيس النظر]]» را نوشت. همچنین [[فخرالاسلام بزدوی]] و شمس‌الائمه سرخسی با تألیف دو کتاب ارزشمند خود در علم اصول، این علم را سامان داده و تنقیح کردند. این دو کتاب معتمد فقها شد، تاآنجاکه اصولیین هرگاه این دو نفر اتفاق بر مسئله‌ای کنند می‌گویند شیخان بر این قول اتفاق کردند<ref>[https://noorlib.ir/book/view/56804/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D8%B1%D8%AE%D8%B3%D9%8A?pageNumber=3&viewType=pdf ر.ک: مقدمه محقق، ج1، ص3]</ref>‏.  


آن‌گونه که محقق اشاره کرده، در تحقیق این اثر از سه نسخه کتاب استفاده شده: نسخه «المكتبة الأحمدية»، نسخه «المدرسة العثمانية» و نسخه «مكتبة المدارسي»<ref>ر.ک: همان، ص4-3</ref>‏.  
آن‌گونه که محقق اشاره کرده، در تحقیق این اثر از سه نسخه کتاب استفاده شده: نسخه «المكتبة الأحمدية»، نسخه «المدرسة العثمانية» و نسخه «مكتبة المدارسي»<ref>[https://noorlib.ir/book/view/56804/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D8%B1%D8%AE%D8%B3%D9%8A?pageNumber=3&viewType=pdf ر.ک: همان، ص4-3]</ref>‏.  


نام کتاب در نسخه احمدی و هندی ذکر نشده، ولی در نسخه عثمانی این عبارت وجود دارد «سميته بلوغ السول في الأصول». البته نویسنده در جلد چهارم از «شرح السير الكبير» در آخر باب «ما يبتلی به الأسير» ص225 چاپ دائرةالمعارف می‌نویسد : «و قد استقصينا هذا في تمهيد الفصول في الأصول» که حاکی از آن است که اسم کتاب «تمهيد الفصول» است، نه «بلوغ السول». از اینجا معلوم می‌شود که نامیده شدن کتاب به اسم «بلوغ السول في الأصول»، از قبیل تصرفات برخی از ناسخین کتاب است و ازآنجاکه این کتاب بین مشهور معظم علمای اصول در طول قرون جز به اسم «أصول السرخسي» مشهور نبوده است، محقق اثر همین را عنوان کتاب قرار داده است <ref>ر.ک: همان</ref>‏.  
نام کتاب در نسخه احمدی و هندی ذکر نشده، ولی در نسخه عثمانی این عبارت وجود دارد «سميته بلوغ السول في الأصول». البته نویسنده در جلد چهارم از «شرح السير الكبير» در آخر باب «ما يبتلی به الأسير» ص225 چاپ دائرةالمعارف می‌نویسد : «و قد استقصينا هذا في تمهيد الفصول في الأصول» که حاکی از آن است که اسم کتاب «تمهيد الفصول» است، نه «بلوغ السول». از اینجا معلوم می‌شود که نامیده شدن کتاب به اسم «بلوغ السول في الأصول»، از قبیل تصرفات برخی از ناسخین کتاب است و ازآنجاکه این کتاب بین مشهور معظم علمای اصول در طول قرون جز به اسم «أصول السرخسي» مشهور نبوده است، محقق اثر همین را عنوان کتاب قرار داده است <ref>[https://noorlib.ir/book/view/56804/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D8%B1%D8%AE%D8%B3%D9%8A?pageNumber=3&viewType=pdf ر.ک: همان]</ref>‏.  


نویسنده در مقدمه با استناد به روایات، بر اهمیت تفقه در دین تأکید کرده است. سپس فقهای عامل به علم مانند ابوحنیفه، ابویوسف و [[محمد بن حسن شیبانی]] را از مصادیق این کلام رسول‌الله(ص) دانسته است: «یک فقیه در اسلام از هزار عابد بر ابلیس سخت‌تر است».  
نویسنده در مقدمه با استناد به روایات، بر اهمیت تفقه در دین تأکید کرده است. سپس فقهای عامل به علم مانند ابوحنیفه، ابویوسف و [[محمد بن حسن شیبانی]] را از مصادیق این کلام رسول‌الله(ص) دانسته است: «یک فقیه در اسلام از هزار عابد بر ابلیس سخت‌تر است».  


وی خاطرنشان کرده که همین امر باعث شده که او به شرح کتب محمد بن حسن بپرازد و پس از آن به این فکر افتاده که اصولی را که شرح کتب مزبور بر آنها مبتنی است، برای مقتبسین بیان نماید، تا معین و کمک فقها در فهم فروع و راهنمای ایشان در اموری که به‌واسطه آنها در بیان فروع اخلال وارد می‌شود، باشد<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص10</ref>‏.  
وی خاطرنشان کرده که همین امر باعث شده که او به شرح کتب محمد بن حسن بپرازد و پس از آن به این فکر افتاده که اصولی را که شرح کتب مزبور بر آنها مبتنی است، برای مقتبسین بیان نماید، تا معین و کمک فقها در فهم فروع و راهنمای ایشان در اموری که به‌واسطه آنها در بیان فروع اخلال وارد می‌شود، باشد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/56804/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D8%B1%D8%AE%D8%B3%D9%8A?pageNumber=10&viewType=pdf ر.ک: متن کتاب، ج1، ص10]</ref>‏.  


املای هریک از مباحث کتاب با عبارت «قال رضي‌الله عنه» آغاز شده است. [[سرخسی، محمد بن احمد|سرخسی]] در این اثر همانند دیگر آثار اصولی مباحثش را با باب امر و نهی آغاز می‌کند و می‌فرماید: «شایسته‌تر آن است که مباحث اصول با باب امر و نهی آغاز شود؛ چراکه بیشتر مورد ابتلا هستند و با شناخت این دو، معرفت احکام، کامل و حلال از حرام متمایز می‌شود»<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>‏.  
املای هریک از مباحث کتاب با عبارت «قال رضي‌الله عنه» آغاز شده است. [[سرخسی، محمد بن احمد|سرخسی]] در این اثر همانند دیگر آثار اصولی مباحثش را با باب امر و نهی آغاز می‌کند و می‌فرماید: «شایسته‌تر آن است که مباحث اصول با باب امر و نهی آغاز شود؛ چراکه بیشتر مورد ابتلا هستند و با شناخت این دو، معرفت احکام، کامل و حلال از حرام متمایز می‌شود»<ref>[https://noorlib.ir/book/view/56804/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D8%B1%D8%AE%D8%B3%D9%8A?pageNumber=11&viewType=pdf ر.ک: همان، ص11]</ref>‏.  


وی در تبیین مباحث اصولی فراوان از آیات قرآن کریم به‌عنوان شاهد بهره می‌گیرد؛ به‌عنوان مثال صیغه امر در هفت وجه الزام، ندب، اباحه، ارشاد، تقریع، توبیخ و سؤال استفاده می‌شود که برای هر استعمال یک یا دو آیه از کلام وحی را شاهد می‌آورد<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>‏.  
وی در تبیین مباحث اصولی فراوان از آیات قرآن کریم به‌عنوان شاهد بهره می‌گیرد؛ به‌عنوان مثال صیغه امر در هفت وجه الزام، ندب، اباحه، ارشاد، تقریع، توبیخ و سؤال استفاده می‌شود که برای هر استعمال یک یا دو آیه از کلام وحی را شاهد می‌آورد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/56804/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D8%B1%D8%AE%D8%B3%D9%8A?pageNumber=14&viewType=pdf ر.ک: همان، ص14]</ref>‏.  


نویسنده حجج شرعی را عبارت از کتاب، سنت، اجماع و قیاس می‌داند، سپس به بررسی اقوال مختلف پیرامون جواز یا عدم جواز نسخ کتاب و سنت با قیاس می‌پردازد<ref>ر.ک: همان، ج2، ص66</ref>‏.
نویسنده حجج شرعی را عبارت از کتاب، سنت، اجماع و قیاس می‌داند، سپس به بررسی اقوال مختلف پیرامون جواز یا عدم جواز نسخ کتاب و سنت با قیاس می‌پردازد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/56804/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D8%B1%D8%AE%D8%B3%D9%8A?volumeNumber=2&pageNumber=66&viewType=pdf ر.ک: همان، ج2، ص66]</ref>‏.


کتاب با باب «اهلیت انسان برای وجوب حقوق برای او یا برعهده او»، به پایان رسیده است<ref>ر.ک: همان، ص332</ref>‏.  
کتاب با باب «اهلیت انسان برای وجوب حقوق برای او یا برعهده او»، به پایان رسیده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/56804/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D8%B1%D8%AE%D8%B3%D9%8A?volumeNumber=332&pageNumber=66&viewType=pdf ر.ک: همان، ص332]</ref>‏.  


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش