المنطق عند الغزالي في أبعاده الأرسطوية و خصوصياته الإسلامية: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR63559J1.jpg | عنوان =المنطق عند الغزالي في أبعاده الأر...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
}}
}}


'''المنطق عند الغزالي في أبعاده الأرسطوية و خصوصياته الإسلامية'''، تألیف رفیق العجم، بررسی ابتکارات منطقی غزالی از جمله درآمیختن‌ قواعد‌ منطقی‌ با اصطلاحات ابتکاری جدید و مثال‌های اصولی و اسـلامی است.  
'''المنطق عند الغزالي في أبعاده الأرسطوية و خصوصياته الإسلامية'''، تألیف [[عجم، رفيق|رفیق العجم]]، بررسی ابتکارات منطقی [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] از جمله درآمیختن‌ قواعد‌ منطقی‌ با اصطلاحات ابتکاری جدید و مثال‌های اصولی و اسـلامی است.  


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۱: خط ۳۱:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
ابوحامد محمد بن مـحمد غـزالی، متکلم، فقیه، اصولی و منطق‌دان قرن پنجم هجری، به پیروی از ابن سینا از روش ارسطو و یونانیان در تدوین نُه‌بخشی علم منطق عدول‌ کرده‌ و علاوه‌ بر بسط و گسترش برخی از‌ نوآوری‌های‌ ابن‌ سینا، از آرای منطقی خـاصی بـرخوردار است. او پس از فارابی و ابن سینا سومین منطق‌دان مسلمان است که با ابتکارات منطقی‌ خود‌، نقش‌ مهمی در تحول و گسترش منطق ارسطویی در جهان‌ اسلام‌ ایفا کرده است. غزالی نخستین دانشمندی است کـه قـواعد مـنطقی را به‌صورت روشمند، وارد علوم اسـلامی کـرده اسـت‌، با‌ این‌ هدف که هم منطق را از انزوا در میان متشرعان‌ خارج کند و هم آموزش علوم اسلامی را احیا نماید؛ چراکه از نظر او، مـنطق تـنها راه دسـتیابی‌ به‌ معرفت‌ حقیقی در تمامی علوم از جمله علم کـلام و اصـول فقه است‌.  
ابوحامد محمد بن مـحمد غـزالی، متکلم، فقیه، اصولی و منطق‌دان قرن پنجم هجری، به پیروی از ابن سینا از روش ارسطو و یونانیان در تدوین نُه‌بخشی علم منطق عدول‌ کرده‌ و علاوه‌ بر بسط و گسترش برخی از‌ نوآوری‌های‌ ابن‌ سینا، از آرای منطقی خـاصی بـرخوردار است. او پس از فارابی و ابن سینا سومین منطق‌دان مسلمان است که با ابتکارات منطقی‌ خود‌، نقش‌ مهمی در تحول و گسترش منطق ارسطویی در جهان‌ اسلام‌ ایفا کرده است. [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] نخستین دانشمندی است کـه قـواعد مـنطقی را به‌صورت روشمند، وارد علوم اسـلامی کـرده اسـت‌، با‌ این‌ هدف که هم منطق را از انزوا در میان متشرعان‌ خارج کند و هم آموزش علوم اسلامی را احیا نماید؛ چراکه از نظر او، مـنطق تـنها راه دسـتیابی‌ به‌ معرفت‌ حقیقی در تمامی علوم از جمله علم کـلام و اصـول فقه است‌.  


او ابتکارات‌ و آرای‌ متعددی‌ در علم مـنطق دارد که مهم‌ترین آن‌ها، استخراج قیاس‌های منطقی از قرآن کریم و درآمیختن‌ قواعد‌ منطقی‌ با اصطلاحات ابتکاری جدید و مثال‌های اصولی و اسـلامی، جـهت خـارج ساختن علم منطق از مهجوریت‌ و دفع‌ بدبینی برخی از علمای تندرو نسبت بـه مـنطق فلاسفه است که ملاصدرا هم‌ در‌ برخی‌ از تألیفات خود به تبیین آن‌ها می‌پردازد<ref>ر.ک: علی‌محمدی، کریم؛ فایدیی، اکبر، ص122</ref>‏.  
او ابتکارات‌ و آرای‌ متعددی‌ در علم مـنطق دارد که مهم‌ترین آن‌ها، استخراج قیاس‌های منطقی از قرآن کریم و درآمیختن‌ قواعد‌ منطقی‌ با اصطلاحات ابتکاری جدید و مثال‌های اصولی و اسـلامی، جـهت خـارج ساختن علم منطق از مهجوریت‌ و دفع‌ بدبینی برخی از علمای تندرو نسبت بـه مـنطق فلاسفه است که ملاصدرا هم‌ در‌ برخی‌ از تألیفات خود به تبیین آن‌ها می‌پردازد<ref>ر.ک: علی‌محمدی، کریم؛ فایدیی، اکبر، ص122</ref>‏.  


غزالی نخستین دانشمند اسلامی است که آشکارا منطق صوری ارسطویی‌ را‌ با علوم‌ اسلامی درآمیخته است. او روش تعریف و استنباط منطقی را وارد علم اصول و علم کلام‌ کرد و تحول شگرفی را در این دو عـلم پدیـد آورد. هدف‌ غزالی‌ این‌ بود که با معرفی منطق به علوم اسلامی، نظام آموزش علوم دینی را احیا کند. یکی از ‌‌ابزارهایی‌ که برای احیای علوم دینی به‌کار برد، این بـود کـه ادعا کرد‌ که‌ منطق‌ در قرآن پیدا شده است و این دیدگاه منطقی، موجب توسعه منطق صوری ارسطویی در جهان‌ اسلام شد<ref>ر.ک: همان، ص124</ref>‏.  
[[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] نخستین دانشمند اسلامی است که آشکارا منطق صوری ارسطویی‌ را‌ با علوم‌ اسلامی درآمیخته است. او روش تعریف و استنباط منطقی را وارد علم اصول و علم کلام‌ کرد و تحول شگرفی را در این دو عـلم پدیـد آورد. هدف‌ [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی‌]] این‌ بود که با معرفی منطق به علوم اسلامی، نظام آموزش علوم دینی را احیا کند. یکی از ‌‌ابزارهایی‌ که برای احیای علوم دینی به‌کار برد، این بـود کـه ادعا کرد‌ که‌ منطق‌ در قرآن پیدا شده است و این دیدگاه منطقی، موجب توسعه منطق صوری ارسطویی در جهان‌ اسلام شد<ref>ر.ک: همان، ص124</ref>‏.  


رفیق العجم، این کتاب را با استفاده از تألیفات منطقی غزالی به رشته تحریر درآورده است که به‌حسب ترتیب تاریخ نگارش عبارتند از:
[[عجم، رفيق|رفیق العجم]]، این کتاب را با استفاده از تألیفات منطقی [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] به رشته تحریر درآورده است که به‌حسب ترتیب تاریخ نگارش عبارتند از:
# مقاصد الفلاسفة: در آن آراء فلاسفه درباره منطق و طبیعت و متافیزیک ذکر شده است.  
# مقاصد الفلاسفة: در آن آراء فلاسفه درباره منطق و طبیعت و متافیزیک ذکر شده است.  
# معيار العلم: در آن آراء منطقی مختلف با بعضی مصطلحات و مثال‌های اسلامی ممزوج و ارائه شده است.  
# معيار العلم: در آن آراء منطقی مختلف با بعضی مصطلحات و مثال‌های اسلامی ممزوج و ارائه شده است.  
# محك النظر: در این کتاب نیز آرای منطقی ذکر شده است؛ لکن غزالی آنها را بر اساس آرای اسلامی نوشته است و همه اصطلاحات و مثال‌ها را به اصطلاحات و مثال‌های اصولی تغییر داده است.  
# محك النظر: در این کتاب نیز آرای منطقی ذکر شده است؛ لکن [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] آنها را بر اساس آرای اسلامی نوشته است و همه اصطلاحات و مثال‌ها را به اصطلاحات و مثال‌های اصولی تغییر داده است.  
# القسطاس المستقيم: منطق در این کتاب با استفاده از شیوه قرآن و شواهد آیات نوشته شده است. قیاس از قرآن استخراج شده و برای تفهیم خواننده مسلمان، اصطلاحات جدیدی استعمال شده است.  
# القسطاس المستقيم: منطق در این کتاب با استفاده از شیوه قرآن و شواهد آیات نوشته شده است. قیاس از قرآن استخراج شده و برای تفهیم خواننده مسلمان، اصطلاحات جدیدی استعمال شده است.  
# المستصفی من علم الأصول: در این اثر مقدمه‌ای منطقی ذکر شده که قواعد و ابواب منطق در آن شبیه کتاب «محك النظر» عرضه شده است. این مقدمه به‌عنوان مدخلی برای علم اصول در باقی کتاب توسط غزالی شرح شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص58</ref>‏.  
# المستصفی من علم الأصول: در این اثر مقدمه‌ای منطقی ذکر شده که قواعد و ابواب منطق در آن شبیه کتاب «محك النظر» عرضه شده است. این مقدمه به‌عنوان مدخلی برای علم اصول در باقی کتاب توسط [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] شرح شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص58</ref>‏.  


باب اول کتاب مروری بر منطق غزالی و شرح مباحث اوست که به شیوه تقسیم کلاسیک در سه فصل حد و قضیه و قیاس تنظیم شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص51</ref>‏.  
باب اول کتاب مروری بر منطق [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] و شرح مباحث اوست که به شیوه تقسیم کلاسیک در سه فصل حد و قضیه و قیاس تنظیم شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص51</ref>‏.  


باب دوم کتاب با عنوان خلفیات منطقی غزالی در سه فصل: مفهوم، علاقه‌ها و معانی و اصول اسلامی مطرح شده است.  
باب دوم کتاب با عنوان خلفیات منطقی [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در سه فصل: مفهوم، علاقه‌ها و معانی و اصول اسلامی مطرح شده است.  
غزالی برای تحکیم مـبانی مـنطقی و ایجاد بستر لازم جهت‌ مقبولیت آن در مـیان‌ مـتشرعان‌ زمان خود، رویکرد اصولی و قرآنی به مسائل منطق پیدا کرده<ref>ر.ک: همان، ص257</ref>‏ و ضمن درآمیختن قواعد منطقی با اصطلاحات ابتکاری جدید و مثال‌های اصولی و اسلامی، به استخراج قـیاس‌های مـنطقی از قرآن کریم پرداخته و جـایگاه واقـعی‌ آن را تبیین نموده است<ref>ر.ک: علی‌محمدی، کریم، فایدیی، اکبر، ص124</ref>‏.
 
[[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] برای تحکیم مـبانی مـنطقی و ایجاد بستر لازم جهت‌ مقبولیت آن در مـیان‌ مـتشرعان‌ زمان خود، رویکرد اصولی و قرآنی به مسائل منطق پیدا کرده<ref>ر.ک: همان، ص257</ref>‏ و ضمن درآمیختن قواعد منطقی با اصطلاحات ابتکاری جدید و مثال‌های اصولی و اسلامی، به استخراج قـیاس‌های مـنطقی از قرآن کریم پرداخته و جـایگاه واقـعی‌ آن را تبیین نموده است<ref>ر.ک: علی‌محمدی، کریم، فایدیی، اکبر، ص124</ref>‏.
   
   
او در بخشی از مباحث کتاب، از استناد علمای حنفی به استحسان و علمای مالکی و حنبلی به استصلاح سخن گفته است. استحسان را نوعی از قیاس و استصلاح را نوعی از رأی مبتنی بر مصلحت دانسته است. سپس در صفحات بعد به مخالفت با قائلین به حسن و قبح شرعی برخاسته، می‌گوید: «کسی که قائل به حسن و قبح شرعی است باب اجتهاد را تنگ نموده است و کتاب و سنت را تمام شرع قرار داده است». از دیدگاه او کسانی که حسن و قبح عقلی را پذیرفته‌‌اند در حقیقت باب اجتهاد را توسعه داده و منادی استحسان و استصلاح خواهند بود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص261 و 262 و 265</ref>‏.  
او در بخشی از مباحث کتاب، از استناد علمای حنفی به استحسان و علمای مالکی و حنبلی به استصلاح سخن گفته است. استحسان را نوعی از قیاس و استصلاح را نوعی از رأی مبتنی بر مصلحت دانسته است. سپس در صفحات بعد به مخالفت با قائلین به حسن و قبح شرعی برخاسته، می‌گوید: «کسی که قائل به حسن و قبح شرعی است باب اجتهاد را تنگ نموده است و کتاب و سنت را تمام شرع قرار داده است». از دیدگاه او کسانی که حسن و قبح عقلی را پذیرفته‌‌اند در حقیقت باب اجتهاد را توسعه داده و منادی استحسان و استصلاح خواهند بود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص261 و 262 و 265</ref>‏.  


خاتمه کتاب در پنج خلاصه مطرح شده است؛ از جمله اینکه: غزالی از دیگر علمای اصول به وارد کردن وسیع مباحث عقلی در اجتهاد متمایز است<ref>ر.ک: همان، ص317</ref>‏.  
خاتمه کتاب در پنج خلاصه مطرح شده است؛ از جمله اینکه: [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] از دیگر علمای اصول به وارد کردن وسیع مباحث عقلی در اجتهاد متمایز است<ref>ر.ک: همان، ص317</ref>‏.  


در انتهای کتاب دو نتیجه تاریخی مطرح شده که در بخشی از آن می‌خوانیم: غزالی به‌جهت وارد کردن منطق در اصول به‌شدت از سوی کسانی چون ابوالوفاء بن عقیل (متوفی 513ق)، قشیری (متوفی 520ق) و ابن صلاح (643ق) مورد هجوم واقع شده است<ref>ر.ک: همان، ص320 و 321</ref>‏.  
در انتهای کتاب دو نتیجه تاریخی مطرح شده که در بخشی از آن می‌خوانیم: [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] به‌جهت وارد کردن منطق در اصول به‌شدت از سوی کسانی چون ابوالوفاء بن عقیل (متوفی 513ق)، قشیری (متوفی 520ق) و ابن صلاح (643ق) مورد هجوم واقع شده است<ref>ر.ک: همان، ص320 و 321</ref>‏.  


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
خط ۶۰: خط ۶۱:


==پانویس ==
==پانویس ==
<references/>
<references />
==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش