۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده در مقدمه جلد اول کتاب از چهل سال زندگی خود با علم اصول و آموختن آن در دبیرستان شرعی و دانشکده شریعت و دانشکده حقوق دانشگاههای دمشق و قاهره و الازهر و تدریس علم اصول در مدت زمان بیش از ربع قرن سخن میگوید. وی همچنین فوایدی را برای علم اصول برمیشمارد و از علاقهاش در تدوین کتابی مبسوط در این علم که همه مباحثش را شامل شود، گفتگو میکند<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ج1، ص5</ref>. | نویسنده در مقدمه جلد اول کتاب از چهل سال زندگی خود با علم اصول و آموختن آن در دبیرستان شرعی و دانشکده شریعت و دانشکده حقوق دانشگاههای دمشق و قاهره و الازهر و تدریس علم اصول در مدت زمان بیش از ربع قرن سخن میگوید. وی همچنین فوایدی را برای علم اصول برمیشمارد و از علاقهاش در تدوین کتابی مبسوط در این علم که همه مباحثش را شامل شود، گفتگو میکند<ref>[https://noorlib.ir/book/view/58161?pageNumber=5&viewType=html ر.ک: مقدمه کتاب، ج1، ص5]</ref>. | ||
[[زحیلی، محمد|محمد زحیلی]]، ضمن ستایش این علم به چاپ برخی از امهات کتابهای اصولی (اهل تسنن) که از مصادر اصلی این علم شمرده میشوند در 30 سال اخیر اشاره میکند و از برخی از این کتابها مانند «[[البرهان في أصول الفقه|البرهان]]» [[امامالحرمین، عبدالملک بن عبدالله|جوینی]]، «[[المحصول في علم أصول الفقه|المحصول]]» [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]]، «[[العدة في أصول الفقه (بغدادی حنبلی)|العدة]]» [[ابن فراء، محمد بن حسین|ابویعلی حنبلی]]، «[[شرح الكوكب المنير المسمی بمختصر التحرير أو المختبر المبتكر شرح المختصر في أصول الفقه|شرح الكواكب المنير]]» [[ابننجار ابوالحسن محمد بن جعفر تمیمی کوف|ابن نجار]]، «[[شرح تنقيح الفصول في علم الأصول|شرح تنقيح الأصول]]» [[قرافی، احمد بن ادریس|قرافی مالکی]]، «التبصرة» [[شیرازی، ابراهیم بن علی|ابواسحاق شیرازی]]، «[[المنخول من تعليقات الأصول|المنخول]]» و «[[شفاء الغليل في بيان الشبه والمخيل ومسالك التعليل|شفاء الغليل]]» [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] و... نام میبرد. همچنین از تجدید چاپ برخی کتابهای مهم اصولی مانند «[[المعتمد في أصول الفقه|المعتمد]]» [[بصری، محمد بن علی|ابوالحسین بصری]]، «[[كشف الأسرار عن أصول فخرالإسلام البزدوي|كشف الأسرار عن أصول البزدوي]]»، «[[أصول السرخسي]]»، «[[المستصفی من علم الأصول|المستصفی]]» [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] و... یاد میکند. وی همچنین از کتابهای جدید اصولی که با شیوه امروزین و معاصر توسط اساتید دانشگاهی و بزرگان علما نگاشته شده سخن میگوید و امیدوار است این کتابها بازگشتی به استفاده از میراث سلف صالح و تجدید عمل به کتاب خداوند و سنت پیامبر(ص) و مایه پیروزی مسلمانان و دستیابی به رضایت الهی و سعادت ابدی، باشد<ref>ر.ک: همان، ص6-7</ref>. | [[زحیلی، محمد|محمد زحیلی]]، ضمن ستایش این علم به چاپ برخی از امهات کتابهای اصولی (اهل تسنن) که از مصادر اصلی این علم شمرده میشوند در 30 سال اخیر اشاره میکند و از برخی از این کتابها مانند «[[البرهان في أصول الفقه|البرهان]]» [[امامالحرمین، عبدالملک بن عبدالله|جوینی]]، «[[المحصول في علم أصول الفقه|المحصول]]» [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]]، «[[العدة في أصول الفقه (بغدادی حنبلی)|العدة]]» [[ابن فراء، محمد بن حسین|ابویعلی حنبلی]]، «[[شرح الكوكب المنير المسمی بمختصر التحرير أو المختبر المبتكر شرح المختصر في أصول الفقه|شرح الكواكب المنير]]» [[ابننجار ابوالحسن محمد بن جعفر تمیمی کوف|ابن نجار]]، «[[شرح تنقيح الفصول في علم الأصول|شرح تنقيح الأصول]]» [[قرافی، احمد بن ادریس|قرافی مالکی]]، «التبصرة» [[شیرازی، ابراهیم بن علی|ابواسحاق شیرازی]]، «[[المنخول من تعليقات الأصول|المنخول]]» و «[[شفاء الغليل في بيان الشبه والمخيل ومسالك التعليل|شفاء الغليل]]» [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] و... نام میبرد. همچنین از تجدید چاپ برخی کتابهای مهم اصولی مانند «[[المعتمد في أصول الفقه|المعتمد]]» [[بصری، محمد بن علی|ابوالحسین بصری]]، «[[كشف الأسرار عن أصول فخرالإسلام البزدوي|كشف الأسرار عن أصول البزدوي]]»، «[[أصول السرخسي]]»، «[[المستصفی من علم الأصول|المستصفی]]» [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] و... یاد میکند. وی همچنین از کتابهای جدید اصولی که با شیوه امروزین و معاصر توسط اساتید دانشگاهی و بزرگان علما نگاشته شده سخن میگوید و امیدوار است این کتابها بازگشتی به استفاده از میراث سلف صالح و تجدید عمل به کتاب خداوند و سنت پیامبر(ص) و مایه پیروزی مسلمانان و دستیابی به رضایت الهی و سعادت ابدی، باشد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/58161?pageNumber=6&viewType=html ر.ک: همان، ص6-7]</ref>. | ||
دکتر [[زحیلی، محمد|محمد مصطفی زحیلی]] در توضیح شیوه و طریقه بحثش در این کتاب، موارد زیر را ذکر میکند: | دکتر [[زحیلی، محمد|محمد مصطفی زحیلی]] در توضیح شیوه و طریقه بحثش در این کتاب، موارد زیر را ذکر میکند: | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
# دوری جستن از طرح موضوعات اصولی جزیی که از مبادی عمومی، متفرع میشود؛ همان مسائل فرعی که اصولیان در کتابهایشان از آن بحث کردهاند و آرای علما و ادله آنها و مناقشه ادله را در آن ذکر کرده و گاه به رد ادله پرداختهاند؛ مسائلی که اکثرشان نادر الوقوع و دور از زندگی هستند، بلکه کمفایده بوده و از مواردی هستند که ذهن خواننده را مشوش کرده و فکرش را به تشتت میاندازند و او را به وادیای میکشانند که در مراحل اولیه آموزش غور در این مسائل، برایش دشوار است و از وادی امان و سلامت بهدورش میدارند. نویسنده در کتاب حاضر از ارائه این مباحث، دوری جسته است تا به تکوین ملکه اصولی برای شخص مبتدی کمک کرده باشد؛ | # دوری جستن از طرح موضوعات اصولی جزیی که از مبادی عمومی، متفرع میشود؛ همان مسائل فرعی که اصولیان در کتابهایشان از آن بحث کردهاند و آرای علما و ادله آنها و مناقشه ادله را در آن ذکر کرده و گاه به رد ادله پرداختهاند؛ مسائلی که اکثرشان نادر الوقوع و دور از زندگی هستند، بلکه کمفایده بوده و از مواردی هستند که ذهن خواننده را مشوش کرده و فکرش را به تشتت میاندازند و او را به وادیای میکشانند که در مراحل اولیه آموزش غور در این مسائل، برایش دشوار است و از وادی امان و سلامت بهدورش میدارند. نویسنده در کتاب حاضر از ارائه این مباحث، دوری جسته است تا به تکوین ملکه اصولی برای شخص مبتدی کمک کرده باشد؛ | ||
# عرضه بسیط و ساده مبادی اصول فقه و بیان آرا و اقوال مختلف در مسئله واحد و ذکر اصحاب کل رأی و دلیل آن با مناقشه مختصر در ادله و ملاحظاتی که گاه در آن مسئله هست با اقتصار بر آرای مشهور و معتمد و اعراض از ذکر آرای شاذ و ضعیف؛ | # عرضه بسیط و ساده مبادی اصول فقه و بیان آرا و اقوال مختلف در مسئله واحد و ذکر اصحاب کل رأی و دلیل آن با مناقشه مختصر در ادله و ملاحظاتی که گاه در آن مسئله هست با اقتصار بر آرای مشهور و معتمد و اعراض از ذکر آرای شاذ و ضعیف؛ | ||
# اعتماد به شکل مباشر بر مراجع اصیل در موضوع و اشاره به اهمیت برخی مراجع ثانویه در حاشیه و اقتباس برخی نصوص احیانا برای بیان دقت علمی علمای این امت و سلف صالح، که بیشترین سعیشان را در خدمت به این شریعت بهکار گرفتهاند و ازاینروست که ما نیز در این کتاب، اذهان را به سمت این مراجع و مصادر و کتب اصلی در علم اصول، توجه میدهیم و البته از کتابهای اصول جدید و معاصر نیز استفاده میکنیم<ref>ر.ک: همان، ص7-8</ref>. | # اعتماد به شکل مباشر بر مراجع اصیل در موضوع و اشاره به اهمیت برخی مراجع ثانویه در حاشیه و اقتباس برخی نصوص احیانا برای بیان دقت علمی علمای این امت و سلف صالح، که بیشترین سعیشان را در خدمت به این شریعت بهکار گرفتهاند و ازاینروست که ما نیز در این کتاب، اذهان را به سمت این مراجع و مصادر و کتب اصلی در علم اصول، توجه میدهیم و البته از کتابهای اصول جدید و معاصر نیز استفاده میکنیم<ref>[https://noorlib.ir/book/view/58161?pageNumber=7&viewType=html ر.ک: همان، ص7-8]</ref>. | ||
مطالب این کتاب در دو جلد ارائه شده و هر جلد، حاوی سه محور اصلی است که ازاینقرار میباشد: جلد اول در مقدمات علم اصول فقه و مصادر تشریع اسلامی و حکم شرعی است و جلد دوم در دلالات و تفسیر نصوص و اجتهاد و تعارض و ترجیح. | مطالب این کتاب در دو جلد ارائه شده و هر جلد، حاوی سه محور اصلی است که ازاینقرار میباشد: جلد اول در مقدمات علم اصول فقه و مصادر تشریع اسلامی و حکم شرعی است و جلد دوم در دلالات و تفسیر نصوص و اجتهاد و تعارض و ترجیح. | ||
جلد اول به یک باب مقدماتی و دو باب اصلی تقسیم میشود. باب مقدماتی شامل تعریف علم اصول فقه و فایده آن و بیان تاریخچهاش و طرق تألیف در آن و اهم مصادر و مراجع و اسباب اختلاف فقها و مقاصد شریعت در آن است. نویسنده در باب اول، مصادر تشریع اسلامی را که در آنها اتفاق یا اختلاف است، بهصورت مختصر بیان میکند و این اختصار در ادله مختلففیه بیشتر مراعات شده است. در باب دوم، او در حکم شرعی و تعریف آن و تقسیمش به حکم تکلیفی و حکم وضعی و بیان مختصری از حاکم و محکومعلیه - که همان مکلف است - و محکومبه - که همان فعل باشد - قلم زده است<ref>ر.ک: همان، ص8-9</ref>. | جلد اول به یک باب مقدماتی و دو باب اصلی تقسیم میشود. باب مقدماتی شامل تعریف علم اصول فقه و فایده آن و بیان تاریخچهاش و طرق تألیف در آن و اهم مصادر و مراجع و اسباب اختلاف فقها و مقاصد شریعت در آن است. نویسنده در باب اول، مصادر تشریع اسلامی را که در آنها اتفاق یا اختلاف است، بهصورت مختصر بیان میکند و این اختصار در ادله مختلففیه بیشتر مراعات شده است. در باب دوم، او در حکم شرعی و تعریف آن و تقسیمش به حکم تکلیفی و حکم وضعی و بیان مختصری از حاکم و محکومعلیه - که همان مکلف است - و محکومبه - که همان فعل باشد - قلم زده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/58161?pageNumber=8&viewType=html ر.ک: همان، ص8-9]</ref>. | ||
[[زحیلی، محمد|زحیلی]]، در مقدمه جلد دوم کتاب درباره محتوای مطالب و شیوه ارائه آن چنین نوشته: خدای متعال ما را به اتمام این کتاب در اصول فقه اسلامی به شکلی موجز و بسیط موفق داشت و در جلد اول آن بابی تمهیدی درباره مدخل علم اصول فقه آوردیم و باب اول را در مصادر تشریع اسلامی و باب دوم را در احکام شرعی بیان کردیم. جلد دوم در سه باب در تکمیل مباحث سابق بیان شده است؛ لذا باب سوم، در تفسیر نصوص و دلالات الفاظ است، باب چهارم در اجتهاد و تقلید و باب پنجم در مباحث تعارض و تراجیح. شیوه ارائه مطالب، در تنظیم و تقسیم و موضوعیت و جمع میان قواعد و ضوابط احکام فقهی و دوری از موضوعات اصولی جزئی با عرضه بسیط و تنظیم آرا و اقوال مختلف و... در این جلد نیز همانند جلد سابق آن است. بحث تفسیر متون یا دلالات الفاظ وارده در قرآن کریم و سنت شریفه و سایر نصوص تشریعی، از اهم موضوعات این جلد است که در ارتباط مستقیم با قرآن کریم و سنت نبوی و در راستای بیان مراد سنت و فهم معنای آن و استنباط احکام از آن است. پس از این مبحث، بحث تعارض و ترجیح بیان میگردد که گویی مکمل بحث سابق است و درعینحال، این مبحث خودش بر اجتهاد و توفر شروط مجتهد برای بیان تعارض و ترجیح، استوار است<ref>ر.ک: همان، ج2، ص5-6</ref>. | [[زحیلی، محمد|زحیلی]]، در مقدمه جلد دوم کتاب درباره محتوای مطالب و شیوه ارائه آن چنین نوشته: خدای متعال ما را به اتمام این کتاب در اصول فقه اسلامی به شکلی موجز و بسیط موفق داشت و در جلد اول آن بابی تمهیدی درباره مدخل علم اصول فقه آوردیم و باب اول را در مصادر تشریع اسلامی و باب دوم را در احکام شرعی بیان کردیم. جلد دوم در سه باب در تکمیل مباحث سابق بیان شده است؛ لذا باب سوم، در تفسیر نصوص و دلالات الفاظ است، باب چهارم در اجتهاد و تقلید و باب پنجم در مباحث تعارض و تراجیح. شیوه ارائه مطالب، در تنظیم و تقسیم و موضوعیت و جمع میان قواعد و ضوابط احکام فقهی و دوری از موضوعات اصولی جزئی با عرضه بسیط و تنظیم آرا و اقوال مختلف و... در این جلد نیز همانند جلد سابق آن است. بحث تفسیر متون یا دلالات الفاظ وارده در قرآن کریم و سنت شریفه و سایر نصوص تشریعی، از اهم موضوعات این جلد است که در ارتباط مستقیم با قرآن کریم و سنت نبوی و در راستای بیان مراد سنت و فهم معنای آن و استنباط احکام از آن است. پس از این مبحث، بحث تعارض و ترجیح بیان میگردد که گویی مکمل بحث سابق است و درعینحال، این مبحث خودش بر اجتهاد و توفر شروط مجتهد برای بیان تعارض و ترجیح، استوار است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/58161?volumeNumber=2&pageNumber=5&viewType=html ر.ک: همان، ج2، ص5-6]</ref>. | ||
پس از پایان محتوای مطالب در هر دو جلد، خاتمهای ذکر شده که خواننده را به مطالعه آن ارجاع میدهیم. | پس از پایان محتوای مطالب در هر دو جلد، خاتمهای ذکر شده که خواننده را به مطالعه آن ارجاع میدهیم. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: | |||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | |||
[[رده:کلام و عقاید]] | |||
[[رده:آثار کلی (مناظرات کلامی، مذاهب کلامی)]] | |||
[[رده:آثار کلامی امامیه اثناعشریه (قرن 11 – 14)]] | |||
[[رده:بهمن (1400)]] |
ویرایش