۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نهجالبلاغه' به 'نهجالبلاغة') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (ویرایش Mhosseini@noornet.net (بحث) به آخرین تغییری که Hbaghizadeh@noornet.net انجام داده بود واگ...) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
| تصویر =NUR03544J1.jpg | | تصویر =NUR03544J1.jpg | ||
| عنوان =الدیباج الوضي فی الکشف عن أسرار کلام الوصي «شرح نهجالبلاغة» (یحیی بن حمزه الحسینی) | | عنوان =الدیباج الوضي فی الکشف عن أسرار کلام الوصي «شرح نهجالبلاغة» (یحیی بن حمزه الحسینی) | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر =نهجالبلاغه. شرح | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[وجیه، عبدالسلام بن عباس]] (زير نظر) | [[وجیه، عبدالسلام بن عباس]] (زير نظر) | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
| کد کنگره =BP 38/02 /م9 | | کد کنگره =BP 38/02 /م9 | ||
| موضوع = | | موضوع = | ||
علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. | علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. نهجالبلاغه - نقد و تفسیر | ||
| ناشر = | | ناشر = | ||
مؤسسة الإمام زيد بن علي الثقافية | مؤسسة الإمام زيد بن علي الثقافية | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
'''الديباج الوضي في الكشف عن أسرار كلام الوصي'''، اثر [[مؤید، یحیی بن حمزه|يحيى بن حمزه]] شرحى است، سه جلدى بر كتاب | '''الديباج الوضي في الكشف عن أسرار كلام الوصي'''، اثر [[مؤید، یحیی بن حمزه|يحيى بن حمزه]] شرحى است، سه جلدى بر كتاب نهجالبلاغه اميرالمؤمنين(ع). شارح این اثر عربی را در ربيعالآخر سال 718 هق به پایان رسانده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
الدّيباج الوضى، بر بنياد چينش متن | الدّيباج الوضى، بر بنياد چينش متن نهجالبلاغه كه - به ترتيب- سخنرانىها و نامهها و (گزينْ گفتارها) را در برگرفته است، شامل سه «قطب» است و در هر «قطب»، يكى از اين بخشهاى سه گانه را به شرح و گزارش نشسته است. | ||
در پایان كتاب نيز افزونهاى بر | در پایان كتاب نيز افزونهاى بر نهجالبلاغه كه در پارهاى در دست نوشتههاست، آمده است و گزارش شده، و پس از آن گزارشى است، از نقشهاى انگشترىهاى اميرمؤمنان عليهالسلام كه نویسنده خود افزوده است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
شيوهى او چنين است كه عبارات | شيوهى او چنين است كه عبارات نهجالبلاغه را در بخشهاى خرد خرد - و حتّى يك كلمهاى- تقطيع كرده توضيح مىدهد. شرح او بر نهجالبلاغه برخلاف برخى شرحهاى ديگر اين متن، اهتمام به توضيح عبارات خود كتاب دارد و از مباحث حاشيهاى دامنهدار استقبال چندانى نمىكند. | ||
متأسّفانه برخى از شروح متداول و مهمّ | متأسّفانه برخى از شروح متداول و مهمّ نهجالبلاغه به راستى در گشايش عبارات و فرانمودن مقاصد مشخّص و ويژهاى كه در پس جملهها و كلمههاى خاصّ فلان خطبه يا نامهى امام عليهالسلام بوده، كوتاهى كرده و به جاى آن در مباحث حكْمى و كلامى و تاريخى دامنهدارى فرو رفتهاند كه به جاى خويش سودمند و دربايست است. | ||
يحيى در متن ديباج پارهاى از اشكالات را در قالب «پرسش» و «پاسخ» و زير سرنويسهایى از همين دست، مورد بحث قرار داده است. | يحيى در متن ديباج پارهاى از اشكالات را در قالب «پرسش» و «پاسخ» و زير سرنويسهایى از همين دست، مورد بحث قرار داده است. | ||
وى به شرح | وى به شرح نهجالبلاغهى شريف علىّ بن ناصر حسینى، موسوم به اعلام نهجالبلاغه، نظر داشته و گاه به نقد گفتارها و راىهاى اين شارح كوشيده است. | ||
يحيى با آنكه حجم انبوهى از موادّ دانشهاى نقلى را در الدّيباج الوضى در ميان آورده، اغلب از منابع و مآخذ خود نامى نمىبرد و در گفتاوردها به عباراتى چون «و يحكى» يا «حكى» يا «يروى» يا «روى» و مانند آن بسنده مىكند. گاه نيز نام گوينده را مىبرد بى آن كه به مأخذ گفتار و نام كتاب آن گوينده تصريح نمايد. نمونه را، مىگويد كه: قاضى عبدالجبّاربن احمد چنين و چنان باز گفته است و خواننده نمىداند كه مرد پرنويسى چون قاضى عبدالجبّار در كدام يك از نگارشهایش چنين سخنى به ميان آورده است؛ اگرچه پس از جست و جو روشن مىشود، سرچشمهى گفتار يحيى بن حمزۀ كتاب مغنى قاضى عبدالجبّار است كه نویسندهى الدّيباج الوضى به ويژه در پرسمانهاى امامت و رخدادهاى روزگار عثمان و گزارش كردارهاى طلْحه و زبير و عايشه و معاويه و اهل جمل و اهل شام بسيار بر آن كتاب اعتماد نموده، فىالجمله، منابع و مآخذى كه در الدّيباج الوضى به روشنى از آنها نام رفته است، اندك شماراند. | يحيى با آنكه حجم انبوهى از موادّ دانشهاى نقلى را در الدّيباج الوضى در ميان آورده، اغلب از منابع و مآخذ خود نامى نمىبرد و در گفتاوردها به عباراتى چون «و يحكى» يا «حكى» يا «يروى» يا «روى» و مانند آن بسنده مىكند. گاه نيز نام گوينده را مىبرد بى آن كه به مأخذ گفتار و نام كتاب آن گوينده تصريح نمايد. نمونه را، مىگويد كه: قاضى عبدالجبّاربن احمد چنين و چنان باز گفته است و خواننده نمىداند كه مرد پرنويسى چون قاضى عبدالجبّار در كدام يك از نگارشهایش چنين سخنى به ميان آورده است؛ اگرچه پس از جست و جو روشن مىشود، سرچشمهى گفتار يحيى بن حمزۀ كتاب مغنى قاضى عبدالجبّار است كه نویسندهى الدّيباج الوضى به ويژه در پرسمانهاى امامت و رخدادهاى روزگار عثمان و گزارش كردارهاى طلْحه و زبير و عايشه و معاويه و اهل جمل و اهل شام بسيار بر آن كتاب اعتماد نموده، فىالجمله، منابع و مآخذى كه در الدّيباج الوضى به روشنى از آنها نام رفته است، اندك شماراند. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
يحيى بن حمزه در آغاز بخشى كه از براى گزارش نقوش انگشترىهاى اميرمؤمنان على عليهالسلام در پایان الدّيباج الوضى افزوده است، توضيحى جالب توجّه به رقم آورده، در اين توضيح، به ويژه يارى جستن گوينده از سنّت علوى براى روشن ساختن گوشههایى از سنّت نبوى كه مبْهم يا مجْمل مانده، سخت نگريستنى است. | يحيى بن حمزه در آغاز بخشى كه از براى گزارش نقوش انگشترىهاى اميرمؤمنان على عليهالسلام در پایان الدّيباج الوضى افزوده است، توضيحى جالب توجّه به رقم آورده، در اين توضيح، به ويژه يارى جستن گوينده از سنّت علوى براى روشن ساختن گوشههایى از سنّت نبوى كه مبْهم يا مجْمل مانده، سخت نگريستنى است. | ||
يحيى، ديباجهى [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] را در شرح خود نياورده و گزارش نكرده است، ليك خود ديباجهاى نه چندان كوتاه به قلم آورده كه در آن - از جمله- به معرّفى | يحيى، ديباجهى [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] را در شرح خود نياورده و گزارش نكرده است، ليك خود ديباجهاى نه چندان كوتاه به قلم آورده كه در آن - از جمله- به معرّفى نهجالبلاغه [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] و تبيين شيوهى شرح خويش دست يازيده است. | ||
وى در اين ديباجه، پس از معرّفى [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] و بيان اين كه «... هو من فضلاء الإماميّۀ و المشار إليهم منهم» مىنويسد: «و حكى الحاكم ابوسعد [ يعنى حاكم چشمى] أنّه كان زيدىّ المذهب يرى راى الزّيديّه». | وى در اين ديباجه، پس از معرّفى [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] و بيان اين كه «... هو من فضلاء الإماميّۀ و المشار إليهم منهم» مىنويسد: «و حكى الحاكم ابوسعد [ يعنى حاكم چشمى] أنّه كان زيدىّ المذهب يرى راى الزّيديّه». | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
به هر روى، يحيى از مرده ريگ قلمى رضى آگاهى چندانى نداشته و به صراحت گفته است كه: «و لم أظفر بشىءٍ من مصنّفاته سوى هذا الكتاب يعنى غريب آن است كه او المجازات النبويّهى رضى را مىشناخته است، ليك نسبت كتاب را به رضى نفى كرده و آن را از صدرالدّين على بن ناصر حسینى دانسته! | به هر روى، يحيى از مرده ريگ قلمى رضى آگاهى چندانى نداشته و به صراحت گفته است كه: «و لم أظفر بشىءٍ من مصنّفاته سوى هذا الكتاب يعنى غريب آن است كه او المجازات النبويّهى رضى را مىشناخته است، ليك نسبت كتاب را به رضى نفى كرده و آن را از صدرالدّين على بن ناصر حسینى دانسته! | ||
يحيى بن حمزه در ديباجهى شرحش از مهجور و مهمل و متروك ماندن | يحيى بن حمزه در ديباجهى شرحش از مهجور و مهمل و متروك ماندن نهجالبلاغه (احتمالاً: در جامعهى زيدى پيرامونش) گله مىكند و آن گاه به چرائى اين چگونگى پرداخته، مهجوريّت نهجالبلاغه را ناشى از دشوارى آن و باريكى راز و رمزهایش، به ويژه در پرسمانهاى خداشناختى، و مباحث الاهيّات، قلم مىدهد. | ||
اگر از سيماى كلّى يحْيى بن حمزه در مقام شارح | اگر از سيماى كلّى يحْيى بن حمزه در مقام شارح نهجالبلاغه جويا شويم، سيماى او سيماى اديبى است كه به شرح نهجالبلاغه نشسته و جايگاه الدّيباج الوضى در ميان شروح ادبى است. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
[[:noormags:328716|مجله سفينه، بهار 1385 شماره 10، عنوان مقاله: بازتاب، الديباج الوضى، شرحى زيدى بر | [[:noormags:328716|مجله سفينه، بهار 1385 شماره 10، عنوان مقاله: بازتاب، الديباج الوضى، شرحى زيدى بر نهجالبلاغه، از نيمه نخست سده هشتم، نویسنده: جويا جهان بخش]]. | ||
{{ | {{نهجالبلاغه}} | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |
ویرایش