شرح محقق بارع جمال‌الدین محمد خوانساری بر غُرر الحکَم و دُرَر الکَلم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ویرایش Mhosseini@noornet.net (بحث) به آخرین تغییری که A-esmaili@noornet.net انجام داده بود واگرد...
جز (جایگزینی متن - 'نهج‌البلاغه' به 'نهج‌البلاغة')
جز (ویرایش Mhosseini@noornet.net (بحث) به آخرین تغییری که A-esmaili@noornet.net انجام داده بود واگرد...)
خط ۶۴: خط ۶۴:
اين شيوه مؤلف كه در سراسر كتاب ديده مى‌شود، با هدف سهولت بخشيدن به حفظ كردن جملات و «اوقع بودن در نفوس» انجام گرفته است. يعنى مؤلف، به عمد سخنان چند بخشى را تقطيع كرده و آن‌ها را به صورت جملاتى مستقل در مى‌آورده است تا حفظ آن‌ها آسان‌تر باشد. امّا اينكه اين شيوه تا چه حد مؤثّر بوده، جاى پرسش است.
اين شيوه مؤلف كه در سراسر كتاب ديده مى‌شود، با هدف سهولت بخشيدن به حفظ كردن جملات و «اوقع بودن در نفوس» انجام گرفته است. يعنى مؤلف، به عمد سخنان چند بخشى را تقطيع كرده و آن‌ها را به صورت جملاتى مستقل در مى‌آورده است تا حفظ آن‌ها آسان‌تر باشد. امّا اينكه اين شيوه تا چه حد مؤثّر بوده، جاى پرسش است.


نكته ديگر، نسبت اين كتاب با «نهج‌البلاغة» است كه ظاهراً از اقبال بيشترى در جامعه شيعى - و حتى سنّى - برخوردار بوده و به انحاى مختلف، شرح و تفسير شده است؛ امّا «غرر» از اين منظر، چندان موفّق نبوده است. علّت اين ناكامى، نياز به بررسى بيشترى دارد؛ امّا آنچه در اين مختصر مى‌توان بدان اشاره كرد، اين است كه [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]]، با شناخت عميقى كه از انواع سخن و اغراض آن داشته، توانسته است. فصل‌بندى منطقى و مقبولى براى تأليف خود در نظر بگيرد و آن را در سه بخش سامان دهد: خطبه‌ها، نامه‌ها و سخنان كوتاه امام. اين تقسيم‌بندى، «نهج‌البلاغة» را بسيار خواندنى كرده است، به گونه‌اى كه هر كس آن را از آغاز تا پايان بخواند - حتى اگر با تاريخ اسلام آشنا نباشد - درست در فضايى كه امام در آن مى‌زيسته، قرار مى‌گيرد و مى‌تواند وضعيت بحرانى آن روزگار را دريابد و تصوير درستى از مخالفان و موافقان آن حضرت به دست آورد.
نكته ديگر، نسبت اين كتاب با «نهج‌البلاغه» است كه ظاهراً از اقبال بيشترى در جامعه شيعى - و حتى سنّى - برخوردار بوده و به انحاى مختلف، شرح و تفسير شده است؛ امّا «غرر» از اين منظر، چندان موفّق نبوده است. علّت اين ناكامى، نياز به بررسى بيشترى دارد؛ امّا آنچه در اين مختصر مى‌توان بدان اشاره كرد، اين است كه [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]]، با شناخت عميقى كه از انواع سخن و اغراض آن داشته، توانسته است. فصل‌بندى منطقى و مقبولى براى تأليف خود در نظر بگيرد و آن را در سه بخش سامان دهد: خطبه‌ها، نامه‌ها و سخنان كوتاه امام. اين تقسيم‌بندى، «نهج‌البلاغه» را بسيار خواندنى كرده است، به گونه‌اى كه هر كس آن را از آغاز تا پايان بخواند - حتى اگر با تاريخ اسلام آشنا نباشد - درست در فضايى كه امام در آن مى‌زيسته، قرار مى‌گيرد و مى‌تواند وضعيت بحرانى آن روزگار را دريابد و تصوير درستى از مخالفان و موافقان آن حضرت به دست آورد.


[[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]]، از سخنان كوتاه و حكيمانه‌اى كه از هر گونه مرز زمانى و مكانى فراتر مى‌رود نيز غفلت نكرده و حدود پانصد سخن كوتاه حكمت‌آميز را نقل كرده است تا كسانى كه خواستار چنين سخنانى هستند، نيز از اين درياى حكمت و راه بلاغت برخوردار شوند. حال اگر فرضاً [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] همه كتاب خود را به سخنان كوتاه امام - بى‌هيچ اشاره‌اى به مخاطبان آن - اختصاص مى‌داد، معلوم نبود، توفيق امروزى، نصيب كتابش گردد. ليكن با شيوه خاصّ خود، توانست هر خواننده‌اى را مجذوب كند.
[[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]]، از سخنان كوتاه و حكيمانه‌اى كه از هر گونه مرز زمانى و مكانى فراتر مى‌رود نيز غفلت نكرده و حدود پانصد سخن كوتاه حكمت‌آميز را نقل كرده است تا كسانى كه خواستار چنين سخنانى هستند، نيز از اين درياى حكمت و راه بلاغت برخوردار شوند. حال اگر فرضاً [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] همه كتاب خود را به سخنان كوتاه امام - بى‌هيچ اشاره‌اى به مخاطبان آن - اختصاص مى‌داد، معلوم نبود، توفيق امروزى، نصيب كتابش گردد. ليكن با شيوه خاصّ خود، توانست هر خواننده‌اى را مجذوب كند.


آمدى، از اين تنوّع و گونه‌گونى سخن كه لازمه محبوبيت و پايايى آن است، غفلت ورزيده و حدود يازده هزار سخن را نقل مى‌كند كه غالباً ً تقطيع شده و جدا از بافت فكرى و جغرافياى خاصّ خود است. لذا كتاب او امكان رقابت با كتابى چون «نهج‌البلاغة» را از دست داده است.
آمدى، از اين تنوّع و گونه‌گونى سخن كه لازمه محبوبيت و پايايى آن است، غفلت ورزيده و حدود يازده هزار سخن را نقل مى‌كند كه غالباً ً تقطيع شده و جدا از بافت فكرى و جغرافياى خاصّ خود است. لذا كتاب او امكان رقابت با كتابى چون «نهج‌البلاغه» را از دست داده است.


ضعف اساسى كار آمدى، آن است كه پنداشته هر چه كميّت چنين سخنانى بيشتر شود، قوّت آن افزايش مى‌يابد؛ حال آنكه انتخاب دقيق [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] و گزينش‌گرى او و اكتفا به تنها يكصد سخن و يا شيوه [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] و ارائه سخنان گوناگون حضرت، بيان كننده آن است كه قوّت تأثير، نتيجه ايجاز و اختصار است.
ضعف اساسى كار آمدى، آن است كه پنداشته هر چه كميّت چنين سخنانى بيشتر شود، قوّت آن افزايش مى‌يابد؛ حال آنكه انتخاب دقيق [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] و گزينش‌گرى او و اكتفا به تنها يكصد سخن و يا شيوه [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] و ارائه سخنان گوناگون حضرت، بيان كننده آن است كه قوّت تأثير، نتيجه ايجاز و اختصار است.


از اين‌رو، به نظر مى‌رسد كه اين كتاب عظيم و ارجمند، على‌رغم ارزش ادبى و تاريخى خود، نيازمند بازآفرينى است. كسى چونان خود مؤلف، بايد دست به كار شود و از اين مجموعه گران‌سنگ، احاديثى را برگزيند و آن را با نظمى درونى و فكرى - نه به ترتيب الفبايى - عرضه كند. البته تاكنون كتاب‌هايى تحت عنوان «تصنيف غررالحكم»، «معجم غررالحكم» و... منتشر شده است؛ اما هنوز كار در همان افق است و بايد همّتى ديگر ورزيد و طرحى نو در افكند. بايد روح «نهج‌البلاغة» را در كالبد «غررالحكم» دميد و آن را در قالبى جديد عرضه كرد.
از اين‌رو، به نظر مى‌رسد كه اين كتاب عظيم و ارجمند، على‌رغم ارزش ادبى و تاريخى خود، نيازمند بازآفرينى است. كسى چونان خود مؤلف، بايد دست به كار شود و از اين مجموعه گران‌سنگ، احاديثى را برگزيند و آن را با نظمى درونى و فكرى - نه به ترتيب الفبايى - عرضه كند. البته تاكنون كتاب‌هايى تحت عنوان «تصنيف غررالحكم»، «معجم غررالحكم» و... منتشر شده است؛ اما هنوز كار در همان افق است و بايد همّتى ديگر ورزيد و طرحى نو در افكند. بايد روح «نهج‌البلاغه» را در كالبد «غررالحكم» دميد و آن را در قالبى جديد عرضه كرد.


== وضعيت كتاب==
== وضعيت كتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش