۶٬۵۹۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نهجالبلاغه' به 'نهجالبلاغة') |
جز (جایگزینی متن - 'شرح نهجالبلاغة (ابن ابيالحديد)' به 'شرح نهجالبلاغة (ابن ابیالحديد)') |
||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
خواننده «نهجالبلاغة»، در يك قسمت خود را در مقابل شخصيتى مىيابد كه با عالىترين روح نيايش در محراب عبادت چنان مشغول راز و نياز با خداى خويش است كه از خود هيچ نمىشناسد و در فرازى ديگر خود را در مقابل شخصيتى مىنگرد كه در ميدان جنگ، بىهيچ محابا به نبردى سخت مشغول است و شمشيرش هرگز خطا نمىكند و زمانى ديگر خود را در حوزه درسى حكيمى عارف مىيابد كه گوهرهاى حكمت و عرفان و مباحث سنگين توحيد و معاد را تبيين مىنمايد و گاه خود را در محضر سياستمدارى عادل مىيابد كه حقوق متقابل مردم و حكومت و آيين مديريت جامعه را در گفتار و عمل مىآموزد و زمانى خود را در محضر قاضى حاكمى مىيابد كه به امر قضاوت مشغول است. از سيد رضى مؤلف «نهجالبلاغة» تا محمد عبده مفتى مصر و همه كسانى كه با اين كتاب آشنايى دارند، جملگى از اين ويژگى متحير و مبهوتند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/10454/19 ر.ک: شيرزاد، امير، ص19-20]</ref> | خواننده «نهجالبلاغة»، در يك قسمت خود را در مقابل شخصيتى مىيابد كه با عالىترين روح نيايش در محراب عبادت چنان مشغول راز و نياز با خداى خويش است كه از خود هيچ نمىشناسد و در فرازى ديگر خود را در مقابل شخصيتى مىنگرد كه در ميدان جنگ، بىهيچ محابا به نبردى سخت مشغول است و شمشيرش هرگز خطا نمىكند و زمانى ديگر خود را در حوزه درسى حكيمى عارف مىيابد كه گوهرهاى حكمت و عرفان و مباحث سنگين توحيد و معاد را تبيين مىنمايد و گاه خود را در محضر سياستمدارى عادل مىيابد كه حقوق متقابل مردم و حكومت و آيين مديريت جامعه را در گفتار و عمل مىآموزد و زمانى خود را در محضر قاضى حاكمى مىيابد كه به امر قضاوت مشغول است. از سيد رضى مؤلف «نهجالبلاغة» تا محمد عبده مفتى مصر و همه كسانى كه با اين كتاب آشنايى دارند، جملگى از اين ويژگى متحير و مبهوتند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/10454/19 ر.ک: شيرزاد، امير، ص19-20]</ref> | ||
اين تأليف تاكنون مورد توجه دانشمندان شيعه و سنى قرار گرفته و درباره آن پژوهشهايى صورت گرفته است. از جمله اين كارها، نوشتن شرحهايى است كه از سوى دانشمندان بر اين كتاب نوشته شده است و درباره فراوانى اين شرحها بايد گفت كه پس از قرآن كريم، هيچ كتابى بهمانند «نهجالبلاغة» مورد توجه اديبان و شارحان حديث واقع نشده است. از مهمترين اين شروح، [[شرح نهجالبلاغة (ابن | اين تأليف تاكنون مورد توجه دانشمندان شيعه و سنى قرار گرفته و درباره آن پژوهشهايى صورت گرفته است. از جمله اين كارها، نوشتن شرحهايى است كه از سوى دانشمندان بر اين كتاب نوشته شده است و درباره فراوانى اين شرحها بايد گفت كه پس از قرآن كريم، هيچ كتابى بهمانند «نهجالبلاغة» مورد توجه اديبان و شارحان حديث واقع نشده است. از مهمترين اين شروح، [[شرح نهجالبلاغة (ابن ابیالحديد)|شرح ابن ابىالحديد]] (متوفى 656ق) است. ابن ابىالحديد معتقد است كه در ميان اصحاب پيامبر(ص)، كسى از جهت فصاحت و بلاغت به پاى على(ع) نمىرسد و همين موضوع سبب برترى كلام على(ع) بر كلام و سخن هر كس ديگر است. او تصريح مىكند: «و اما درباره فصاحت او بايد گفت كه آن حضرت پيشواى فصيحان و سرور بليغان است و درباره كلام او گفتهاند كه پايينتر از كلام خدا و برتر از كلام مردم است و بلكه مردم بهواسطه على(ع) آيين خطبهسرايى و كتابت را آموختند». او به همين ترتيب در شرح خطبه 216 سخنى از معاويه را ذكر مىكند كه: «و الله ما سنّ الفصاحة لقريش غيره»؛ «به خدا هيچكس فصاحت را براى قريش غير او پايهگذارى نكرد» و پس از ذكر نامه 35 «نهجالبلاغة» مىنويسد: «فصاحت را ببين كه چگونه افسار خود را به اين مرد داده و مهار خود را به او سپرده است. نظم عجيب الفاظ را تماشا كن، يكى پس از ديگرى مىآيند و در اختيار او قرار مىگيرند، مانند چشمهاى كه خودبهخود و بدون زحمت و تكلف از زمين بجوشد»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4100/136 ر.ک: معارف، مجيد، ص139-136]</ref> | ||
[[امام على(ع)]] در مواردى از سخن خود به آيات قرآن كريم استشهاد مىفرموده، كه سيد رضى برخى از آنها را در «نهجالبلاغة» آورده است. دكتر صبحى صالح كه در شرح «نهجالبلاغة» خويش فهرستى براى آيات قرآنیه تنظيم كرده است، 108 مورد را نام مىبرد كه در برخى از آنها به چند آيه استشهاد شده است و گاهى به قسمتى از يك آيه اشاره شده است<ref>https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/11432/1/802</ref> | [[امام على(ع)]] در مواردى از سخن خود به آيات قرآن كريم استشهاد مىفرموده، كه سيد رضى برخى از آنها را در «نهجالبلاغة» آورده است. دكتر صبحى صالح كه در شرح «نهجالبلاغة» خويش فهرستى براى آيات قرآنیه تنظيم كرده است، 108 مورد را نام مىبرد كه در برخى از آنها به چند آيه استشهاد شده است و گاهى به قسمتى از يك آيه اشاره شده است<ref>https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/11432/1/802</ref> |
ویرایش