۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آية الله العظمى' به 'آية الله العظمى') |
جز (ویرایش Hbaghizadeh@noornet.net (بحث) به آخرین تغییری که Mahmadian@noornet.net انجام داده بود وا...) |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
|-class='articleCode' | |-class='articleCode' | ||
|کد اتوماسیون | |کد اتوماسیون | ||
|data-type='automationCode'| | |data-type='automationCode'|13316 | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
'''آراء سماحة | '''آراء سماحة آية الله العظمى الامام السيد على العلامة الفانى الاصفهانى دام ظله العالى حول مباحث الالفاظ فى علم الاصول'''، به زبان عربى، توسط آية الله [[سيد على فانى اصفهانی]] نگاشته شده است. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
پارهاى از آراء مؤلف: | پارهاى از آراء مؤلف: | ||
1. در تعريف علم اصول، حق با مشهور است و اشكالات آخوند بر تعريف مشهور وارد نيست. | |||
2. موضوع علم اصول، ذوات ادله اربعه است و براى آن عنوان خاصّى وجود دارد. | |||
3. وضع، از مقولات واقعى و حيثيّات آن نمىباشد، بلكه امرى اعتبارى است كه موطن آن اذهان عامِّ عرف است. | |||
4. مؤلّف، اقسام وضع را بر اساس تثليث تصوير كرده و استحاله تربيع را بيان مىكند. | |||
5. معانى حرفى، معانى تعلّقى است و كلام آخوند قابل قبول نيست. | |||
6. وضع موادّ، مطلقاً شخصى و وضع هيئات، مطلقاً نوعى است. | |||
7. معانى افعال، از قبيل مركّبات اتّحادى است نه انضمامى. | |||
8. استعمال لفظ و اراده نوع يا صنف يا شخص آن، جايز است. | |||
9. صحّت حمل با دو قسم ذاتى و شايع صناعى فى الجمله، علامت حقيقت است. | |||
10. حمل كلى بر فرد علامت حقيقت است. | |||
11. مورد احراز نقل و جهل به زمان حدوث با صورتهاى مختلف، خارج از تعارض احوال است. | |||
12. محل نزاع در حقيقت شرعيه، ثبوت ماهيات مخترعه است، نه مجرد تسميه. | |||
13. حقّ، عدم ثبوت حقيقت شرعيّه در هيچيك از شرايع است مطلقاً. | |||
14. مصداق بودن شىء، براى عبوديت و تعظيم، امرى است جعلى و غير مستند به خصوصيّات كامنه. | |||
15. در صورت عدم ثبوت حقيقت شرعيه، نزاعى بين صحيح و اعمّ قابل تصور نيست. | |||
16. بر اساس قول مختار، حتى در صورت عدم ثبوت حقيقت شرعيه، جامع، موجود است. | |||
17. در نزاع صحيح و اعمّ، اصلاً ثمرهاى وجود ندارد و جواز تمسّك به اطلاق براى نفىِ زايد مشكوك و عدم آن، ثمره نزاع محسوب نمىشود. | |||
18. قول حق آن است كه ثمرهاى در نزاع در معاملات، مانند عبادات وجود ندارد و اين قول، موافق قول اعاظم علماست. | |||
19. زمان، در مشتقّات وصفيه، مدخليّت ندارد. | |||
20. ثمره نزاع در مشتق، در كبريات شرعيّه كه همان قضاياى حقيقى مىباشند، ظاهر مىشود. | |||
21. حق آن است كه مشتق، در خصوص متلبّس به مبدأ حقيقت است. | |||
22. تغاير سنخى، بين مفهوم مبدأ و مشتق لازم است. | |||
23. مفهوم امر، نفس بعث است بدون دخالت وجوب و ندب در آن. | |||
24. اختيار، واسطه بين اراده و فعل نيست، بلكه آن، سلطه نفس بر اعمال اراده است. | |||
25. صيغه امر از لحاظ ماده و هيئت، هيچگونه دلالتى بر مره و تكرار و فور و تراخى ندارد. | |||
26. مسئله مقدّمه واجب، يك مسئله عقلى و اصولى است كه نتيجه آن در طريق استنباط احكام شرعى واقع مىشود. | |||
27. مجزى بودن عمل بر طبق امر ظاهرى، ربطى به تصويب باطل ندارد. | |||
28. در امور شرعى، چه تكليفى و چه وضعى، مصداقى براى شرط متأخر وجود ندارد. | |||
29. قدرت همچون علم، شرط امتثال است، نه شرط تكليف. | |||
30. اطلاق و تقييد، در حقيقت دو وصف براى خود وجوب مىباشند هم در مقام اثبات و هم در مقام ثبوت. | |||
31. دفع اشكال طهارات سهگانه، منحصر است به ملتزم شدن به حصول تعبد به آنها از ناحيه رجحان نفسى آنها. | |||
== منابع == | == منابع == |
ویرایش