۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== معرفى اجمالى == «(.*)»' به '== معرفى اجمالى == '''$1'''') |
جز (جایگزینی متن - 'نجاشى' به 'نجاشى') |
||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
درهرحال، هرچند اين كتاب بهصورت تعليقه بر رجال مامقانى نگاشته شده، ولى خود بهصورت كتابى مستقلى است كه در عين بيان لغزشهاى اصل، مطالب مستقلى دارد كه براى هر فقيه علاقهمند به رجال، مفيد و سودمند مىباشد. | درهرحال، هرچند اين كتاب بهصورت تعليقه بر رجال مامقانى نگاشته شده، ولى خود بهصورت كتابى مستقلى است كه در عين بيان لغزشهاى اصل، مطالب مستقلى دارد كه براى هر فقيه علاقهمند به رجال، مفيد و سودمند مىباشد. | ||
كتاب، درحالىكه كليه متون رجالىهاى قدما را در بر دارد و از نقل توثيقات متأخران خوددارى كرده است، در مواردى كه رجالىهاى متأخر بر مسائلى دست يافتهاند كه قدما از آنها غفلت داشتهاند، آنها را نيز آورده است؛ مثلاً در باره يك راوى، اگر شخصيتهاى بزرگى، مانند نجاشى و شيخ بر وثاقت او دست يافتهاند، هرگز بر توثيقاتى كه دانشمندان متأخر، مانند علامه و ابن داوود انجام دادهاند، اعتنا نكرده، به همان توثيقات ديرينه اكتفا ورزيده است؛ زيرا توثيقات متأخرين مستند به قدماست. آنگاه كه بر اصل دست يافتيم، ديگر نيازى به ذكر نقلهاى دست دوم نيست، ولى آنجا كه متأخرين بر يك سلسله قرائن دست يافتهاند كه وثاقت و يا ضعف راوى را در مواردى ثابت مىكند، به نقل توثيق و يا تضعيف متأخران مىپردازد و يا اگر رجاليون متقدم، فردى را در ضمن ترجمه راوى ديگر ذكر كردهاند كه غالباً انسان بر چنين ذكر ضمنى متوجه نمىشود، درحالىكه يك رجالى متأخر بر چنين توثيق ضمنى دست يافته و آن را در فصل مخصوص به آن راوى يادآور شده باشد، توثيق هر دو را نقل مىكند، تا حق رجالى متأخر بهعنوان نخستين فردى كه توثيق راوى را در كلمات قدما به دست آورده است، ادا گردد. | كتاب، درحالىكه كليه متون رجالىهاى قدما را در بر دارد و از نقل توثيقات متأخران خوددارى كرده است، در مواردى كه رجالىهاى متأخر بر مسائلى دست يافتهاند كه قدما از آنها غفلت داشتهاند، آنها را نيز آورده است؛ مثلاً در باره يك راوى، اگر شخصيتهاى بزرگى، مانند [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] و شيخ بر وثاقت او دست يافتهاند، هرگز بر توثيقاتى كه دانشمندان متأخر، مانند علامه و ابن داوود انجام دادهاند، اعتنا نكرده، به همان توثيقات ديرينه اكتفا ورزيده است؛ زيرا توثيقات متأخرين مستند به قدماست. آنگاه كه بر اصل دست يافتيم، ديگر نيازى به ذكر نقلهاى دست دوم نيست، ولى آنجا كه متأخرين بر يك سلسله قرائن دست يافتهاند كه وثاقت و يا ضعف راوى را در مواردى ثابت مىكند، به نقل توثيق و يا تضعيف متأخران مىپردازد و يا اگر رجاليون متقدم، فردى را در ضمن ترجمه راوى ديگر ذكر كردهاند كه غالباً انسان بر چنين ذكر ضمنى متوجه نمىشود، درحالىكه يك رجالى متأخر بر چنين توثيق ضمنى دست يافته و آن را در فصل مخصوص به آن راوى يادآور شده باشد، توثيق هر دو را نقل مىكند، تا حق رجالى متأخر بهعنوان نخستين فردى كه توثيق راوى را در كلمات قدما به دست آورده است، ادا گردد. | ||
از اين جهت، با اينكه كتاب بر اساس خلاصهگوئى و حذف مكررات نگارش يافته، معالوصف از نظر فزونى تتبع به حدى است كه در 12 جلد به طبع رسيده است. | از اين جهت، با اينكه كتاب بر اساس خلاصهگوئى و حذف مكررات نگارش يافته، معالوصف از نظر فزونى تتبع به حدى است كه در 12 جلد به طبع رسيده است. |
ویرایش