۶٬۵۹۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده:مهر (99)' به '') |
جز (جایگزینی متن - 'نهجالبلاغه' به 'نهجالبلاغة') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
== تحصیلات == | == تحصیلات == | ||
شرح حال خود را چنین بیان میکند: «در سال 1345ش وارد مکتب ابتدایى قریه شدم. پس از ختم دوره ابتدایى آن زمان که 6 سال بود، براى ادامه تحصیل به شهر مزارشریف رفته، سه سال دوره متوسطه را در مکتب نادرشاهى واقع در عزیز آباد عقب باغ حضور به پایان رساندم. در سال 1354ش به تخنیکم نفت و گاز وارد شده و در رشته استخراج معادن جامد تا صنف 14 درس خواندم. لازم به یاد آورى است که در صنف 12 به لحاظ مشکلات اقتصادى که خانه ما در روستا بود و ما به شکل نهارى- با خرج خود درس مىخواندیم- دو سال ترک تحصیل کردم و در این فرصت مدتى در مدرسه دینى دولت آباد صرف و نحو خواندم و بر خلاف دیگران که محضر فلان عالم را درک مىکنند! من محضر کسى را درک نکردم، فقط زمینهاى شد که با | شرح حال خود را چنین بیان میکند: «در سال 1345ش وارد مکتب ابتدایى قریه شدم. پس از ختم دوره ابتدایى آن زمان که 6 سال بود، براى ادامه تحصیل به شهر مزارشریف رفته، سه سال دوره متوسطه را در مکتب نادرشاهى واقع در عزیز آباد عقب باغ حضور به پایان رساندم. در سال 1354ش به تخنیکم نفت و گاز وارد شده و در رشته استخراج معادن جامد تا صنف 14 درس خواندم. لازم به یاد آورى است که در صنف 12 به لحاظ مشکلات اقتصادى که خانه ما در روستا بود و ما به شکل نهارى- با خرج خود درس مىخواندیم- دو سال ترک تحصیل کردم و در این فرصت مدتى در مدرسه دینى دولت آباد صرف و نحو خواندم و بر خلاف دیگران که محضر فلان عالم را درک مىکنند! من محضر کسى را درک نکردم، فقط زمینهاى شد که با نهجالبلاغة آشنا شوم و این کتاب را بخوانم. چقدر این کتاب را فهمیدم و چه تاثیرى رویم گذاشت، باید بگویم که بارها این کتاب را خواندم و هنوز هم مىخوانم. | ||
در سال 1358ش دوباره به تخنیکم برگشته از صنف 12 شروع کردم. در اواخر سال 1360ش بدون اینکه از پایاننامهام دفاع کنم، نظر به شرایط، کشور را ترک گفته مثل میلیونها هموطن دیگر، آواره شدم. در هجرت و آوارهگى، به کارهاى فرهنگى مشغول شدم. تمام تحصیلات و پشت میز درسنشنى و به حرف استاد گوش دادن من همین مقدار بود به اضافه یک دوره کوتاه آموزش روزنامه نگارى. | در سال 1358ش دوباره به تخنیکم برگشته از صنف 12 شروع کردم. در اواخر سال 1360ش بدون اینکه از پایاننامهام دفاع کنم، نظر به شرایط، کشور را ترک گفته مثل میلیونها هموطن دیگر، آواره شدم. در هجرت و آوارهگى، به کارهاى فرهنگى مشغول شدم. تمام تحصیلات و پشت میز درسنشنى و به حرف استاد گوش دادن من همین مقدار بود به اضافه یک دوره کوتاه آموزش روزنامه نگارى. |
ویرایش