۶٬۵۹۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'نهجالبلاغه' به 'نهجالبلاغة') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
| تصویر =NUR04300J1.jpg | | تصویر =NUR04300J1.jpg | ||
| عنوان =روش برداشت از | | عنوان =روش برداشت از نهجالبلاغة | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
| کد کنگره =BP 38/05 /ص7ر9 | | کد کنگره =BP 38/05 /ص7ر9 | ||
| موضوع = | | موضوع = | ||
علي بن ابيطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. | علي بن ابيطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. نهجالبلاغة - تحقيق | ||
| ناشر = | | ناشر = | ||
ليلة القدر | ليلة القدر | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
}} | }} | ||
'''روش برداشت از | '''روش برداشت از نهجالبلاغة'''، بررسی دیدگاههای [[صفایی حائری، علی|علی صفایی حائری]] (عین - صاد) که به زبان فارسی توسط مؤسسه تحقیقاتی لیلة القدر تدوین، تنظیم و نگارش شده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب، مشتمل بر چهار بخش روش برداشت از | کتاب، مشتمل بر چهار بخش روش برداشت از نهجالبلاغة، نمونهها، مروری بر خطبه قاصعه و ضمیمههاست. | ||
برخی از مطالب از منابع مکتوب و برخی از نوار سخنرانیهای او پیاده شده است. | برخی از مطالب از منابع مکتوب و برخی از نوار سخنرانیهای او پیاده شده است. | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
پس از آن «طرح روش برداشت از سنت» بهعنوان یکی از طرحهای ناتمام نویسنده یاد شده است. البته این روش ناتمام مانده است؛ اما گفتگویی یک ساعته از ایشان در زمینه روش برداشت از نهج البلاغه که بخشى از سنت و جزو شاخص آن است در دست است که حاصل کار گروهی است که با راهنمایی نویسنده به چنین موضوعى پرداختهاند. صفایی با استماع گزارش کار این گروه، بهاختصار از کلیدها و ابزار روش برداشت از نهج البلاغه پرده برداشته و آنچه را در آن فرصت کوتاه لازم دیده، بیان کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص11-10</ref> | پس از آن «طرح روش برداشت از سنت» بهعنوان یکی از طرحهای ناتمام نویسنده یاد شده است. البته این روش ناتمام مانده است؛ اما گفتگویی یک ساعته از ایشان در زمینه روش برداشت از نهج البلاغه که بخشى از سنت و جزو شاخص آن است در دست است که حاصل کار گروهی است که با راهنمایی نویسنده به چنین موضوعى پرداختهاند. صفایی با استماع گزارش کار این گروه، بهاختصار از کلیدها و ابزار روش برداشت از نهج البلاغه پرده برداشته و آنچه را در آن فرصت کوتاه لازم دیده، بیان کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص11-10</ref> | ||
استاد بر اساس این روش، برداشتهاى دقیق و عمیق از نهج البلاغه دارند که در نوشتههاى ایشان موج میزند و بهطور مستقل نیز از خطبهها و نامهها و حکمتهاى نهج البلاغه چنین برداشتهایى را ارائه نمودهاند که تحت عنوانهاى، «اهداف حکومت دینى»، «مشکلات حکومت دینى»، «روزگار ستمگر و زمانه ناسپاس» و «خط انتقال معارف» بههمراه مطالب دیگرى از ایشان در شرح | استاد بر اساس این روش، برداشتهاى دقیق و عمیق از نهج البلاغه دارند که در نوشتههاى ایشان موج میزند و بهطور مستقل نیز از خطبهها و نامهها و حکمتهاى نهج البلاغه چنین برداشتهایى را ارائه نمودهاند که تحت عنوانهاى، «اهداف حکومت دینى»، «مشکلات حکومت دینى»، «روزگار ستمگر و زمانه ناسپاس» و «خط انتقال معارف» بههمراه مطالب دیگرى از ایشان در شرح نهجالبلاغة موجود است که در دست تحقیق مىباشد<ref>ر.ک: همان، ص11</ref> | ||
نویسنده، معتقد است که اولین مسئلهاى که باید به آن پرداخته شود، شناسایى خود نهج البلاغه است که در این زمینه کتابهاى زیادى نوشته شده و قابل مراجعه است. براى این شناسایى به دو مهم باید توجه شود: | نویسنده، معتقد است که اولین مسئلهاى که باید به آن پرداخته شود، شناسایى خود نهج البلاغه است که در این زمینه کتابهاى زیادى نوشته شده و قابل مراجعه است. براى این شناسایى به دو مهم باید توجه شود: | ||
# تولد و تکون | # تولد و تکون نهجالبلاغة؛ | ||
# بررسى نهج البلاغه از لحاظ مدرک و اسناد. | # بررسى نهج البلاغه از لحاظ مدرک و اسناد. | ||
سپس ادامه میدهد: پرسشى که در این رابطه مطرح است این است که: اولاً آیا تمامى حرفهاى حضرت، همین مقدار از خطبهها و نامهها و حکمتهایى است که در نهج البلاغه هست؟ درحالىکه [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سید رضى]] در نقل خطبهها تعبیر «منها» را میآورد؛ ثانیاً: آیا آن «چرایى» که باعث شده [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سید رضى]]، نهج البلاغه را به این شکل جمعبندى کند، همان چرایى و سببى است که شما بهعنوان کسانى که میخواهید با نهج البلاغه کار کنید در پى آن هستید یا متفاوت است؟ و اگر چراها و سببها متفاوت است، آیا باید با کیفیت دیگرى با این کتاب روبهرو شد یا باید محکوم به همین جمعبندى باشیم؟<ref>همان، ص14-13</ref> | سپس ادامه میدهد: پرسشى که در این رابطه مطرح است این است که: اولاً آیا تمامى حرفهاى حضرت، همین مقدار از خطبهها و نامهها و حکمتهایى است که در نهج البلاغه هست؟ درحالىکه [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سید رضى]] در نقل خطبهها تعبیر «منها» را میآورد؛ ثانیاً: آیا آن «چرایى» که باعث شده [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سید رضى]]، نهج البلاغه را به این شکل جمعبندى کند، همان چرایى و سببى است که شما بهعنوان کسانى که میخواهید با نهج البلاغه کار کنید در پى آن هستید یا متفاوت است؟ و اگر چراها و سببها متفاوت است، آیا باید با کیفیت دیگرى با این کتاب روبهرو شد یا باید محکوم به همین جمعبندى باشیم؟<ref>همان، ص14-13</ref> | ||
نویسنده، ضرورت آشنایی با | نویسنده، ضرورت آشنایی با نهجالبلاغة را چنین توضیح میدهد: مسئله دوم، ضرورت آشنایى با کلام امام است. سخن من به دوستانى که عربى را شروع میکنند و با عربى آشنا مىشوند و میخواهند کلمات معصوم را بشناسند این است که از اصول کافى، [[تحف العقول عن آل الرسول صلىاللهعليهم|تحف العقول]] و... شروع کنند. اگر بنا شد مقصد على را بشناسیم و به خواستهها و اهداف على راه پیدا کنیم باید در سخنان حضرت به کلمههایى چون: أرید، أطلب، همتي، رغبتي، أرید أن أداوي بکم، إنى أریدکم للَّه... این سخنان و کلمهها، خواستهها و اهداف على را تفهیم میکنند و این اهداف و مقاصد مىتوانند آن سبک منسجم و مرتبط در مجموعه نهج البلاغه را مشخص کنند<ref>ر.ک: همان، ص15</ref> | ||
وی مطالعه دیگر آثار را برای شناخت خواستههای آن حضرت مفید میداند: «کتابهایى نیز در این زمینه وجود دارد، از جمله کتاب «خلافت و ولایت» که جمعبندیهایى کرده است و خطبههایى که مربوط به صفات امام، ولایت و امامت در نهج البلاغه مىباشد. این مجموعه به شما کمک مىکند که خواستههاى على(ع) و هدف على(ع) را بشناسید. بنابراین ابتدا باید خواستههاى على(ع) را بفهمیم، بعد ببینیم مجموعه حرفها و مجموعه حرکت على(ع) با این خواستهها هماهنگ هست یا نه؟ زیرا تا زمانى که خواستههاى على(ع) گنگ است، حرفهایش مشخص نمىشود. با شناخت خواستههاى على(ع)، هدف على(ع) مشخص مىشود و با مشخص شدن هدفش، آن هدف را مىتوانید در جزءجزء حرفهایش و موضعگیریهایش ردیابى کنید»<ref>همان، ص32</ref> | وی مطالعه دیگر آثار را برای شناخت خواستههای آن حضرت مفید میداند: «کتابهایى نیز در این زمینه وجود دارد، از جمله کتاب «خلافت و ولایت» که جمعبندیهایى کرده است و خطبههایى که مربوط به صفات امام، ولایت و امامت در نهج البلاغه مىباشد. این مجموعه به شما کمک مىکند که خواستههاى على(ع) و هدف على(ع) را بشناسید. بنابراین ابتدا باید خواستههاى على(ع) را بفهمیم، بعد ببینیم مجموعه حرفها و مجموعه حرکت على(ع) با این خواستهها هماهنگ هست یا نه؟ زیرا تا زمانى که خواستههاى على(ع) گنگ است، حرفهایش مشخص نمىشود. با شناخت خواستههاى على(ع)، هدف على(ع) مشخص مىشود و با مشخص شدن هدفش، آن هدف را مىتوانید در جزءجزء حرفهایش و موضعگیریهایش ردیابى کنید»<ref>همان، ص32</ref> | ||
برداشتهاى نویسنده از نهج البلاغه که با عنوان نمونهها آمده، توضیحى از خطبه 86 و خطبه 192 است که در پایان این نوشتار آمده است تا بهمنزله کارى عملى، کارگشاى دانشجوى | برداشتهاى نویسنده از نهج البلاغه که با عنوان نمونهها آمده، توضیحى از خطبه 86 و خطبه 192 است که در پایان این نوشتار آمده است تا بهمنزله کارى عملى، کارگشاى دانشجوى نهجالبلاغة باشد<ref>همان، ص53، پاورقی</ref>در بخشی از نمونه اول در پاسخ به این سؤال که چگونه واقعا کلمات معصوم را بفهمیم؟ میخوانیم: «همین، سؤال کسى بود که به من میگفت: ما امروز لغات کلمات معصوم را چگونه بفهمیم؟ و رفته بود کتاب «العین» و کتابهاى مختلف دیگر را گرفته بود. به او گفتم این کارهاى تحقیقاتى خوب است، ولى کسى که میخواهد کلمات معصوم و کلمات هر متکلمى را بفهمد باید از مجموعه کلام خود او به دست آورد. اینکه فلان متکلم در فلان جا این معنا را قصد کرده است، این دلیل نمىشود که متکلم دیگر هم حتماً همان معنا را قصد کرده باشد. ما در بیانات متکلم تنها به اوضاع و وضع کلام نمىتوانیم توجه کنیم. اگر شما جریانى از روایات معصومین(ع) را در وجود خودتان داشته باشید و انس و معاشرتى با این کلمات داشته باشید، اصلا متوجه میشوید این کلمه اینجا چه حالتى و چه بیانى دارد؛ یعنى جاى خالى این کلمه را در مجموعه این بیان، میشناسید و میدانید معناى مناسبى که با این کلام میخواند کدام است؛ یعنى دلالت الفاظ و کلمات را از خود کلام متکلم به دست میآورید، نه از متکلم دیگر تا بخواهید برایش شاهد درست کنید»<ref>ر.ک: همان، ص61</ref> | ||
وی انس با کلمات معصومین را راه تشخیص کلام ایشان از غیر آن میداند: «إنشاءاللَّه اگر چنین انسى را به دست بیاورید و چندین مرتبه نهج البلاغه را در حالات مختلف مرور کنید و بخوانید و یا بحار و روایات کافى را ببینید، آنجا انسان حتى نقل به معناى روایت را هم مىتواند متوجه شود، که اینجا جوشکارى و سرهمبندى دارد و این جوش، جوش لطیفى نیست. از اتصالها مشخص است که راوى با ناشیگرى خودش دارد جمعبندى مىکند و کلمات معصوم، قدرت و صلابت خودش را نشان میدهد»<ref>ر.ک: همان، ص62</ref> | وی انس با کلمات معصومین را راه تشخیص کلام ایشان از غیر آن میداند: «إنشاءاللَّه اگر چنین انسى را به دست بیاورید و چندین مرتبه نهج البلاغه را در حالات مختلف مرور کنید و بخوانید و یا بحار و روایات کافى را ببینید، آنجا انسان حتى نقل به معناى روایت را هم مىتواند متوجه شود، که اینجا جوشکارى و سرهمبندى دارد و این جوش، جوش لطیفى نیست. از اتصالها مشخص است که راوى با ناشیگرى خودش دارد جمعبندى مىکند و کلمات معصوم، قدرت و صلابت خودش را نشان میدهد»<ref>ر.ک: همان، ص62</ref> |
ویرایش