۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده:تیر (99)' به '') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده کتابش را پس از صلوات بر محمد و خاندان طاهرینش و صلوات ویژه بر امام غائب منتظر، با اشاره به سبب نگارش کتاب در ادای حق اساتید خویش و مطالب مطرحشده در آن، آغاز کرده است: و بعد بر صاحبان خرد و دانش روشن است که معلم و استاد را بر متعلم و شاگرد خود حق بزرگی است و حتی گفتهاند که حقوق معلم و آموزگار، اولی و اقدم از حقوق پدر است؛ زیرا پدر باعث حیات بدن، ولی آموزگار و معلم موجب حیات روح است. پدر علت ناقصه زندگانی موقت و فانی و معلم و آموزگار سبب تام و علت تامه زندگانی ابدی و جاودانی است. پدر، تو را برای معرضیت بلیات و آفات تربیت و معلم برای سلامتی و امان از مهلکات مهیا و مجهز میکند؛ پس این حقیر بهجهت ادای حقوق اساتید عظام و معلمین کرام خود، خصوصاً زعما و پایهگذاران حوزه علمیه قم و بالاخص مرحوم [[حائری یزدی، عبدالکریم|آیتالله مؤسس حاج شیخ عبدالکریم حایری یزدی]]... و سایر علما و فضلا و مدرسین، شروع به تألیف این کتاب که در تاریخ حوزه علمیه قم و معاریف آن از اول تأسیس در سال 1340ق، تا امروز که سال 1373 هجری است، نموده و نام آن را «آثار الحجة یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم» گذارده و در آن شرح احوال و آثار [[حائری یزدی، عبدالکریم|آیتالله مؤسس]] و ارکان دیگر حوزه و مدرسین و اساتید و فضلای گذشته و حاضر و آثاری که این دانشگاه از روز نخست خود تاکنون تحویل جامعه داده از فارغالتحصیلان و مجتهدین و علما و مروجین و گویندگان و خطبای نامی و وعاظ شهیر و ادبا و شعرای بصیر و فضلای جوان که در آتیه پرچمداران جامعه و خود بزرگترین آثار این حوزهاند با حوادث مهمه و ضایعات مولمه و ورود شخصیتهای مهم و قضایای دیگر نگارش داده، با صدها گراور (تصویر) از تمثال بزرگان حوزه و غیره در اختیار عموم برادران ایمانی و دیگران میگذارم<ref>ر.ک: مقدمه، جزء اول، ص3-2</ref>. | نویسنده کتابش را پس از صلوات بر محمد و خاندان طاهرینش و صلوات ویژه بر امام غائب منتظر، با اشاره به سبب نگارش کتاب در ادای حق اساتید خویش و مطالب مطرحشده در آن، آغاز کرده است: و بعد بر صاحبان خرد و دانش روشن است که معلم و استاد را بر متعلم و شاگرد خود حق بزرگی است و حتی گفتهاند که حقوق معلم و آموزگار، اولی و اقدم از حقوق پدر است؛ زیرا پدر باعث حیات بدن، ولی آموزگار و معلم موجب حیات روح است. پدر علت ناقصه زندگانی موقت و فانی و معلم و آموزگار سبب تام و علت تامه زندگانی ابدی و جاودانی است. پدر، تو را برای معرضیت بلیات و آفات تربیت و معلم برای سلامتی و امان از مهلکات مهیا و مجهز میکند؛ پس این حقیر بهجهت ادای حقوق اساتید عظام و معلمین کرام خود، خصوصاً زعما و پایهگذاران حوزه علمیه قم و بالاخص مرحوم [[حائری یزدی، عبدالکریم|آیتالله مؤسس حاج شیخ عبدالکریم حایری یزدی]]... و سایر علما و فضلا و مدرسین، شروع به تألیف این کتاب که در تاریخ حوزه علمیه قم و معاریف آن از اول تأسیس در سال 1340ق، تا امروز که سال 1373 هجری است، نموده و نام آن را «آثار الحجة یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم» گذارده و در آن شرح احوال و آثار [[حائری یزدی، عبدالکریم|آیتالله مؤسس]] و ارکان دیگر حوزه و مدرسین و اساتید و فضلای گذشته و حاضر و آثاری که این دانشگاه از روز نخست خود تاکنون تحویل جامعه داده از فارغالتحصیلان و مجتهدین و علما و مروجین و گویندگان و خطبای نامی و وعاظ شهیر و ادبا و شعرای بصیر و فضلای جوان که در آتیه پرچمداران جامعه و خود بزرگترین آثار این حوزهاند با حوادث مهمه و ضایعات مولمه و ورود شخصیتهای مهم و قضایای دیگر نگارش داده، با صدها گراور (تصویر) از تمثال بزرگان حوزه و غیره در اختیار عموم برادران ایمانی و دیگران میگذارم<ref>[https://noorlib.ir/book/view/15419?pageNumber=2&viewType=pdf ر.ک: مقدمه، جزء اول، ص3-2]</ref>. | ||
اولین شرح حال با عنوان «هدية إلی [[حائری یزدی، عبدالکریم|آيةالله المؤسس و الزعيم الأول الحائري]]»، به زندگانی مؤسس حوزه علمیه قم اختصاص یافته است. نویسنده پس از اشاره به نام بزرگانی چون آیات عظام کوهکمری، صدرالدین موسوی، خوانساری و بروجردی، در ضمن ابیاتی عربی، این کتاب را هدیه کوچکی به زعیم اول، [[حائری یزدی، عبدالکریم|آیتالله حائری]] و دیگر بزرگان حوزه علمیه دانسته است<ref> | اولین شرح حال با عنوان «هدية إلی [[حائری یزدی، عبدالکریم|آيةالله المؤسس و الزعيم الأول الحائري]]»، به زندگانی مؤسس حوزه علمیه قم اختصاص یافته است. نویسنده پس از اشاره به نام بزرگانی چون آیات عظام کوهکمری، صدرالدین موسوی، خوانساری و بروجردی، در ضمن ابیاتی عربی، این کتاب را هدیه کوچکی به زعیم اول، [[حائری یزدی، عبدالکریم|آیتالله حائری]] و دیگر بزرگان حوزه علمیه دانسته است<ref>https://noorlib.ir/book/view/15419?pageNumber=3&viewType=pdf</ref>. | ||
وی در توصیف آیتالله حائری مینویسد: به نام و یاد تو ای پیشوای بزرگوار و مؤسس عالیمقدار! ای [[حائری یزدی، عبدالکریم|آیتالله حایری]]! ای پایهگذار این اساس متین و بنای مکین که از در و بام و شالوده آن بوی حقیقت و معنویت به مشام جان میرسد و روح انسان را شاد میکند و دل اهل ایمان را صفا و دیده اهل وفا را نور و ضیا میدهد<ref>ر.ک: همان، ص4</ref>. | وی در توصیف آیتالله حائری مینویسد: به نام و یاد تو ای پیشوای بزرگوار و مؤسس عالیمقدار! ای [[حائری یزدی، عبدالکریم|آیتالله حایری]]! ای پایهگذار این اساس متین و بنای مکین که از در و بام و شالوده آن بوی حقیقت و معنویت به مشام جان میرسد و روح انسان را شاد میکند و دل اهل ایمان را صفا و دیده اهل وفا را نور و ضیا میدهد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/15419?pageNumber=4&viewType=pdf ر.ک: همان، ص4]</ref>. | ||
سپس از [[بروجردی، سید حسین|آیتالله بروجردی]] با عنوان «پرچمدار بزرگ و رادمرد سترگ، آخرین علامه دوران و بزرگترین نابغه جهان»، یاد کرده<ref>ر.ک: همان، ص5</ref> و مینویسد: «ای زعیم اکرم و ای امام افخم، بیتردید که اجر و پاداشت از [[حائری یزدی، عبدالکریم|آیتالله مؤسس]] کمتر نباشد؛ زیرا شالوده و پیریزی این اساس را آن مرد بزرگ ریخت و بنا را تو بالا برده و کنگره آن را به عرش اعلا رساندی. کی و کجا قم به خود دیده که هزاران ستاره فروزان در گرد یک ماه تابان، رجم شیاطین نموده و زینت آسمان و زمین باشند»<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>. | سپس از [[بروجردی، سید حسین|آیتالله بروجردی]] با عنوان «پرچمدار بزرگ و رادمرد سترگ، آخرین علامه دوران و بزرگترین نابغه جهان»، یاد کرده<ref>ر.ک: همان، ص5</ref> و مینویسد: «ای زعیم اکرم و ای امام افخم، بیتردید که اجر و پاداشت از [[حائری یزدی، عبدالکریم|آیتالله مؤسس]] کمتر نباشد؛ زیرا شالوده و پیریزی این اساس را آن مرد بزرگ ریخت و بنا را تو بالا برده و کنگره آن را به عرش اعلا رساندی. کی و کجا قم به خود دیده که هزاران ستاره فروزان در گرد یک ماه تابان، رجم شیاطین نموده و زینت آسمان و زمین باشند»<ref>[https://noorlib.ir/book/view/15419?pageNumber=6&viewType=pdf ر.ک: همان، ص6]</ref>. | ||
وی در اشاره به وجه تسمیه کتاب، مینویسد: «بر اهل فضل و دانش واضح است که این اسم یا از باب تسمیه کل به اسم جزء است؛ زیراکه این کتاب متضمن ترجمه و احوال یکی از زعمای حوزه به نام [[حجت کوهکمری، سید محمد|آیتالله حجت]] است که آثار روشن و شاخصی از مدرسه و کتابخانه و مصنفات رشیقه و مؤلفات دقیقه از خود یادگار گذارده که خود این کتاب هم از آثار اوست؛ زیرا ابتدا تنها محرک این مؤلف حقیر هم ضایعه اسفناک و فاجعه دردناک فوت و رحلت ایشان شد... و یا از باب کنایه و استعاره، به دو معنی است که یکی از آنها این است که مراد از حجت و آثار او حضرت صاحبالزمان حجة بن الحسن(ع) حجت ثانیعشر است که در هر شهر و دیار آثار و در شهر قم، بخصوصه آثار زیادتری از هر جا دارد<ref>ر.ک: همان</ref>. | وی در اشاره به وجه تسمیه کتاب، مینویسد: «بر اهل فضل و دانش واضح است که این اسم یا از باب تسمیه کل به اسم جزء است؛ زیراکه این کتاب متضمن ترجمه و احوال یکی از زعمای حوزه به نام [[حجت کوهکمری، سید محمد|آیتالله حجت]] است که آثار روشن و شاخصی از مدرسه و کتابخانه و مصنفات رشیقه و مؤلفات دقیقه از خود یادگار گذارده که خود این کتاب هم از آثار اوست؛ زیرا ابتدا تنها محرک این مؤلف حقیر هم ضایعه اسفناک و فاجعه دردناک فوت و رحلت ایشان شد... و یا از باب کنایه و استعاره، به دو معنی است که یکی از آنها این است که مراد از حجت و آثار او حضرت صاحبالزمان حجة بن الحسن(ع) حجت ثانیعشر است که در هر شهر و دیار آثار و در شهر قم، بخصوصه آثار زیادتری از هر جا دارد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/15419?pageNumber=6&viewType=pdf ر.ک: همان]</ref>. | ||
نویسنده گاه از یک شخصیت در هر دو جلد کتاب یاد کرده است: «جناب آقای [[حائری، مرتضی|مرتضی حایری]]، نجل مرحوم [[حائری یزدی، عبدالکریم|آیتالله مؤسس حایری حاج شیخ عبدالکریم یزدی]] است. از افاضل نامی و مدرسین سامی قم و حوزه علمیه قم است که افتخار این حوزه مقدسه تا ابد به نام والد معظم ایشان است. گرچه در جلد اول در ضمن باقيات الصالحات و آثار آیتالله حایری اجمالاً اشاره به ایشان و برادر ارجمندشان آقای آقا مهدی حایری نزیل طهران نمودیم، لکن چون وعده دادیم در جلد دوم بیش از آن ادای حق آنان را نمایم، در اینجا ایفای وعده خود را نموده و مینگارم...<ref>ر.ک: متن کتاب، جزء دوم، ص75</ref>. | نویسنده گاه از یک شخصیت در هر دو جلد کتاب یاد کرده است: «جناب آقای [[حائری، مرتضی|مرتضی حایری]]، نجل مرحوم [[حائری یزدی، عبدالکریم|آیتالله مؤسس حایری حاج شیخ عبدالکریم یزدی]] است. از افاضل نامی و مدرسین سامی قم و حوزه علمیه قم است که افتخار این حوزه مقدسه تا ابد به نام والد معظم ایشان است. گرچه در جلد اول در ضمن باقيات الصالحات و آثار آیتالله حایری اجمالاً اشاره به ایشان و برادر ارجمندشان آقای آقا مهدی حایری نزیل طهران نمودیم، لکن چون وعده دادیم در جلد دوم بیش از آن ادای حق آنان را نمایم، در اینجا ایفای وعده خود را نموده و مینگارم...<ref>[https://noorlib.ir/book/view/15419?sectionNumber=2&pageNumber=75&viewType=pdf ر.ک: متن کتاب، جزء دوم، ص75]</ref>. | ||
در این کتاب، در ضمن شرح حال بزرگان، حوادثی که بر حوزه علمیه قم گذشته، نیز خاطرنشان شده است. | در این کتاب، در ضمن شرح حال بزرگان، حوادثی که بر حوزه علمیه قم گذشته، نیز خاطرنشان شده است. | ||
ارائه آمار و اعداد از دیگر ویژگیهای کتاب است: «از رضائیه و اطراف آن حدود 30 نفر محصل و طلبه در قم اشتغال به تحصیل دارند. از رفسنجان که حدود 24 فرسخی کرمان واقع است، حدود 10 نفر طلبه و محصل در حوزه علمیه اشتغال دارد<ref>ر.ک: همان، ص305</ref>. | ارائه آمار و اعداد از دیگر ویژگیهای کتاب است: «از رضائیه و اطراف آن حدود 30 نفر محصل و طلبه در قم اشتغال به تحصیل دارند. از رفسنجان که حدود 24 فرسخی کرمان واقع است، حدود 10 نفر طلبه و محصل در حوزه علمیه اشتغال دارد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/15419?sectionNumber=2&pageNumber=305&viewType=pdf ر.ک: همان، ص305]</ref>. | ||
نویسنده در انتهای جزء دوم، تحت عنوان «نامه مؤلف»، شرح حال خویش و به تعبیر خود اجمالی از احوال و غفلتها و محرویتهایش را ذکر کرده است<ref>ر.ک: همان، ص393</ref>. | نویسنده در انتهای جزء دوم، تحت عنوان «نامه مؤلف»، شرح حال خویش و به تعبیر خود اجمالی از احوال و غفلتها و محرویتهایش را ذکر کرده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/15419?sectionNumber=2&pageNumber=393&viewType=pdf ر.ک: همان، ص393]</ref>. | ||
شرح اجمالی تصاویر الحاقشده به کتاب و تصاویر فراوانی از علما و شخصیتها در جزء سوم، گنجانده شده است. | شرح اجمالی تصاویر الحاقشده به کتاب و تصاویر فراوانی از علما و شخصیتها در جزء سوم، گنجانده شده است. | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
[[رده:کلیات]] | [[رده:کلیات]] | ||
[[رده:آثار کلی روشهای تعلیم و تربیت، مدارس و حوزههای علمی، تعلیم و تربیت جوانان و نوجوانان]] | [[رده:آثار کلی روشهای تعلیم و تربیت، مدارس و حوزههای علمی، تعلیم و تربیت جوانان و نوجوانان]] | ||
[[رده:بهمن (1400)]] |
ویرایش