پرش به محتوا

یزدی، سید محمدکاظم بن عبدالعظیم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'آخوند خراسانى' به 'آخوند خراسانى'
جز (جایگزینی متن - 'آخوند خراسانى' به 'آخوند خراسانى')
خط ۷۸: خط ۷۸:
او بدون استدلال قوى و قانع كننده، از مباحث علمى نمى‌گذشت و به مثال‌هاى فراوان فقهى استشهاد مى‌كرد. وقتى شاگردان، اشكالات و سؤالات خود را مطرح يا در مثال‌هاى ايشان خدشه مى‌كردند، با سعه صدر به سخن آنان گوش مى‌داد و با وقار خاص به آنان مى‌گفت: «اين اشكال به ذهن من نيز آمده! آن‌گاه به اشكال جواب مى‌داد.»
او بدون استدلال قوى و قانع كننده، از مباحث علمى نمى‌گذشت و به مثال‌هاى فراوان فقهى استشهاد مى‌كرد. وقتى شاگردان، اشكالات و سؤالات خود را مطرح يا در مثال‌هاى ايشان خدشه مى‌كردند، با سعه صدر به سخن آنان گوش مى‌داد و با وقار خاص به آنان مى‌گفت: «اين اشكال به ذهن من نيز آمده! آن‌گاه به اشكال جواب مى‌داد.»


آية الله سيد محمد كاظم يزدى، سيره علماى صالح گذشته را در زمينه مرجعيت رعايت مى‌كرد و با اين‌كه از بزرگ‌ترين علماى آن زمان به شمار مى‌آمد همواره از پذيرش اين امر خطير، دورى مى‌جست. مردم و علماى نجف كه به مقام علمى و معنوى وى به خصوص پس از رحلت ميرزاى بزرگ در سال 1312ق، پى برده بودند نسبت به پذيرش مرجعيت، به آن فقيه وارسته، اصرار مى‌كردند. ايشان سرانجام با احساس مسئوليت در قبال سرنوشت اسلام و مسلمين، به اين بارگران تن سپرد و با قبول مرجعيت جهان اسلام در رديف علمايى همچون آخوند خراسانى(متوفاى 1329ق) و شيخ محمد طه نجفى(متوفاى 1323ق) و ديگر مراجع آن زمان جاى گرفت. وى بعد از رحلت آخوند خراسانى و آية الله محمد طه نجفى، زعيم بزرگ جهان تشيع گرديد و به مثابه بزرگ‌ترين قدرت مذهبى و يگانه پاسدار حريم تشيع، حفظ كيان مسلمين را بر عهده گرفت. آن روز كه دشمنان اسلام، كمر به نابودى اسلام بسته بودند اين مرد بزرگ چونان مجاهدى نستوه و سياست‌مدارى فرزانه به صحنه آمد.
آية الله سيد محمد كاظم يزدى، سيره علماى صالح گذشته را در زمينه مرجعيت رعايت مى‌كرد و با اين‌كه از بزرگ‌ترين علماى آن زمان به شمار مى‌آمد همواره از پذيرش اين امر خطير، دورى مى‌جست. مردم و علماى نجف كه به مقام علمى و معنوى وى به خصوص پس از رحلت ميرزاى بزرگ در سال 1312ق، پى برده بودند نسبت به پذيرش مرجعيت، به آن فقيه وارسته، اصرار مى‌كردند. ايشان سرانجام با احساس مسئوليت در قبال سرنوشت اسلام و مسلمين، به اين بارگران تن سپرد و با قبول مرجعيت جهان اسلام در رديف علمايى همچون [[آخوند خراسانى]](متوفاى 1329ق) و شيخ محمد طه نجفى(متوفاى 1323ق) و ديگر مراجع آن زمان جاى گرفت. وى بعد از رحلت [[آخوند خراسانى]] و آية الله محمد طه نجفى، زعيم بزرگ جهان تشيع گرديد و به مثابه بزرگ‌ترين قدرت مذهبى و يگانه پاسدار حريم تشيع، حفظ كيان مسلمين را بر عهده گرفت. آن روز كه دشمنان اسلام، كمر به نابودى اسلام بسته بودند اين مرد بزرگ چونان مجاهدى نستوه و سياست‌مدارى فرزانه به صحنه آمد.


==رابطه او با انقلاب مشروطه==
==رابطه او با انقلاب مشروطه==
خط ۸۴: خط ۸۴:
در سال 1324ق، انقلاب مشروطه در ايران به پيروزى رسيد. نخستين مجلس شوراى ملى ايران تأسيس شد، اختيارات شاه و دربار كاسته شد. مجلس شوراى ملى قوانينى براى حل مشكل‌هاى سياسى، اقتصادى، فرهنگى و آموزش كشور تدوين نمود.
در سال 1324ق، انقلاب مشروطه در ايران به پيروزى رسيد. نخستين مجلس شوراى ملى ايران تأسيس شد، اختيارات شاه و دربار كاسته شد. مجلس شوراى ملى قوانينى براى حل مشكل‌هاى سياسى، اقتصادى، فرهنگى و آموزش كشور تدوين نمود.


مراجع تقليد نجف از جمله آخوند خراسانى، شيخ عبد الله مازندرانى و ميرزا حسين تهرانى از ابتداى مشروطه به پشتيبانى آن بر آمدند. در ايران نيز آية الله سيد محمد طباطبايى و آية الله سيد عبد الله بهبهانى، رهبرى نهضت مشروطه را بر عهده داشتند. اما گروهى از مراجع تقليد و مجتهدان پس از مدتى كه عملكرد روشن‌فكران غرب‌زده و برخى از نمايندگان مجلس را در مخالفت با مذهب مشاهده نمودند، خواستار مشروطه مشروعه شدند. آية الله شيخ فضل الله نورى رهبرى مجتهدان هوادار مشروطه مشروعه را در ايران كه تعدادشان به بيست مى‌رسيد به عهده داشت. آية الله سيد محمد كاظم يزدى نيز جزو اين گروه بود. وى خواستار برپايى حكومت اسلامى و نظام مشروطه موافق با شرع اسلام بود. او از ابتدا سكوت كرد، زيرا سه تن از مراجع تقليد نجف، پشتيبان مشروعه بودند.
مراجع تقليد نجف از جمله [[آخوند خراسانى]]، شيخ عبد الله مازندرانى و ميرزا حسين تهرانى از ابتداى مشروطه به پشتيبانى آن بر آمدند. در ايران نيز آية الله سيد محمد طباطبايى و آية الله سيد عبد الله بهبهانى، رهبرى نهضت مشروطه را بر عهده داشتند. اما گروهى از مراجع تقليد و مجتهدان پس از مدتى كه عملكرد روشن‌فكران غرب‌زده و برخى از نمايندگان مجلس را در مخالفت با مذهب مشاهده نمودند، خواستار مشروطه مشروعه شدند. آية الله شيخ فضل الله نورى رهبرى مجتهدان هوادار مشروطه مشروعه را در ايران كه تعدادشان به بيست مى‌رسيد به عهده داشت. آية الله سيد محمد كاظم يزدى نيز جزو اين گروه بود. وى خواستار برپايى حكومت اسلامى و نظام مشروطه موافق با شرع اسلام بود. او از ابتدا سكوت كرد، زيرا سه تن از مراجع تقليد نجف، پشتيبان مشروعه بودند.


موافقت عده‌اى از عالمان سرشناس نظير آيات والا مقام خراسانى، بهبهانى، طباطبايى، عبدالله مازندرانى و ميرزا حسين تهرانى با مشروطيت، فقط نوعى همراهى و هم‌كارى با به اصطلاح روشن‌فكران، در مبارزه با حكومت ظالمانه بود و در واقع حضور علماى طراز اول، پاى مردم را به صحنه كشيد و انقلاب را در فراز و نشيب‌ها يارى كرد. وگرنه روشن‌فكران در هيچ دوره، قدرتى هم‌پاى قدرت علماى دين و مذهب نداشته‌اند كه بتوانند ملت را با سياست‌ها و اهداف خويش همراه سازند.
موافقت عده‌اى از عالمان سرشناس نظير آيات والا مقام خراسانى، بهبهانى، طباطبايى، عبدالله مازندرانى و ميرزا حسين تهرانى با مشروطيت، فقط نوعى همراهى و هم‌كارى با به اصطلاح روشن‌فكران، در مبارزه با حكومت ظالمانه بود و در واقع حضور علماى طراز اول، پاى مردم را به صحنه كشيد و انقلاب را در فراز و نشيب‌ها يارى كرد. وگرنه روشن‌فكران در هيچ دوره، قدرتى هم‌پاى قدرت علماى دين و مذهب نداشته‌اند كه بتوانند ملت را با سياست‌ها و اهداف خويش همراه سازند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش