۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'>
[[پرونده:NUR12229J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.) |
جز (جایگزینی متن - 'آخوند خراسانى' به 'آخوند خراسانى') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
الف) شرايط تحقق ترتب، عبارتند از: 1. وجود تضاد بين دو امر و مراد از تضاد در اينجا تضادِ بالذات و بالتبع نيست، بلكه تضاد بالعرض است. 2. هر دو حكم، الزامى باشد. 3. مهم، امر عبادى باشد. 4. مهم، مشروط به قدرت شرعيه نباشد. 5. تضاد ميان متعلقين، اتفاقى باشد. 6. مهم، ضرورى الوجود به هنگام عصيان نباشد. 7. تنجز خطاب اهم بر مكلف. 8. وصول تكليف به اهم بنفسه براى مكلف باشد، زيرا در غير اين صورت، عصيانى در حق وى محقق نمىشود. 9. در موضوع امر ترتبى، جهل مأخوذ نباشد. 10. متزاحمين، عرضى باشند. نويسنده، در ضمن بيان هر كدام از شرايط فوق، آنها را مورد نقد و بررسى قرار داده و در اين باره بيشتر به فرمايشات محقق نايينى متمسك مىشود. | الف) شرايط تحقق ترتب، عبارتند از: 1. وجود تضاد بين دو امر و مراد از تضاد در اينجا تضادِ بالذات و بالتبع نيست، بلكه تضاد بالعرض است. 2. هر دو حكم، الزامى باشد. 3. مهم، امر عبادى باشد. 4. مهم، مشروط به قدرت شرعيه نباشد. 5. تضاد ميان متعلقين، اتفاقى باشد. 6. مهم، ضرورى الوجود به هنگام عصيان نباشد. 7. تنجز خطاب اهم بر مكلف. 8. وصول تكليف به اهم بنفسه براى مكلف باشد، زيرا در غير اين صورت، عصيانى در حق وى محقق نمىشود. 9. در موضوع امر ترتبى، جهل مأخوذ نباشد. 10. متزاحمين، عرضى باشند. نويسنده، در ضمن بيان هر كدام از شرايط فوق، آنها را مورد نقد و بررسى قرار داده و در اين باره بيشتر به فرمايشات محقق نايينى متمسك مىشود. | ||
ب) اشكالات وارده به نظريه ترتب: مؤلف، مجموعاً شش اشكال بر نظريه ترتب وارد كرده كه يكى از مهمترين آنها اشكال آخوند خراسانى است. به نظر ايشان اگر ترتب را بپذيريم، تالى فاسد و محذورى دارد كه قائلين به ترتب، به آن ملتزم نمىشوند؛ به اين بيان كه اگر ترتب صحيح باشد، بايد در فرضى كه مكلف هم ازاله را ترك مىكند و هم صلات را، معاقب به دو عقوبت باشد؛ يكى براى مخالفت با امر اهم و ديگرى براى مخالفت با امر مهم؛ با اينكه گمان نمىرود كسانى كه قائل به ترتب هستند، به اين لازم(استحقاق دو عقوبت) ملتزم شوند، زيرا همه قبول دارند كه در اين صورت، فقط يك عقوبت است. | ب) اشكالات وارده به نظريه ترتب: مؤلف، مجموعاً شش اشكال بر نظريه ترتب وارد كرده كه يكى از مهمترين آنها اشكال [[آخوند خراسانى]] است. به نظر ايشان اگر ترتب را بپذيريم، تالى فاسد و محذورى دارد كه قائلين به ترتب، به آن ملتزم نمىشوند؛ به اين بيان كه اگر ترتب صحيح باشد، بايد در فرضى كه مكلف هم ازاله را ترك مىكند و هم صلات را، معاقب به دو عقوبت باشد؛ يكى براى مخالفت با امر اهم و ديگرى براى مخالفت با امر مهم؛ با اينكه گمان نمىرود كسانى كه قائل به ترتب هستند، به اين لازم(استحقاق دو عقوبت) ملتزم شوند، زيرا همه قبول دارند كه در اين صورت، فقط يك عقوبت است. | ||
ج) ادله جواز ترتب: مرحوم محقق ثانى، ميرزاى شيرازى، سيد محمد فشاركى اصفهانى و ميرزاى نايينى، ترتب را قبول داشته و براى جواز آن، دلايلى اقامه فرمودهاند. دلايل آنها مركب از دو بخش است كه يك بخش آن مربوط به اثبات امكان عقلى مسئله و بخش ديگر آن مربوط به امكان وقوعى آن است. قائلين به ترتب، مىگويند: هيچ مانع و اشكال و محذور عقلى در مورد ترتب نمىباشد؛ به اين صورت كه امر، بهطور طولى به ضدين تعلق بگيرد. در باره امكان وقوعى ترتب، مىگويند: در عرف عقلا از اين موارد بسيار مشاهده مىشود، مثل اينكه پدر به فرزندش مىگويد: «درس بخوان». بعد كه مىبيند فرزندش اهل درس خواندن نيست، مىگويد: «اگر درس نمىخوانى، لااقل كار كن». | ج) ادله جواز ترتب: مرحوم محقق ثانى، ميرزاى شيرازى، سيد محمد فشاركى اصفهانى و ميرزاى نايينى، ترتب را قبول داشته و براى جواز آن، دلايلى اقامه فرمودهاند. دلايل آنها مركب از دو بخش است كه يك بخش آن مربوط به اثبات امكان عقلى مسئله و بخش ديگر آن مربوط به امكان وقوعى آن است. قائلين به ترتب، مىگويند: هيچ مانع و اشكال و محذور عقلى در مورد ترتب نمىباشد؛ به اين صورت كه امر، بهطور طولى به ضدين تعلق بگيرد. در باره امكان وقوعى ترتب، مىگويند: در عرف عقلا از اين موارد بسيار مشاهده مىشود، مثل اينكه پدر به فرزندش مىگويد: «درس بخوان». بعد كه مىبيند فرزندش اهل درس خواندن نيست، مىگويد: «اگر درس نمىخوانى، لااقل كار كن». | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
[[رده:اصول فقه (آثارکلی)]] | [[رده:اصول فقه (آثارکلی)]] | ||
[[رده:اصول فقه شیعه]] | [[رده:اصول فقه شیعه]] | ||
ویرایش