پرش به محتوا

رستم التواريخ: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۸ اکتبر ۲۰۱۶
جز
جایگزینی متن - '== معرفى اجمالى == «(.*)»' به '== معرفى اجمالى == '''$1''''
جز (جایگزینی متن - ': ==' به '==')
جز (جایگزینی متن - '== معرفى اجمالى == «(.*)»' به '== معرفى اجمالى == '''$1'''')
خط ۴۹: خط ۴۹:


== معرفى اجمالى ==
== معرفى اجمالى ==
 
'''رستم‌التواريخ'''، اثر آصف (رستم‌الحكماء) محمد هاشم، كتابى مفيد و مفرح بخش است و گوشه‌اى از اوضاع و احوال سياسى و اجتماعى دورانى را كه موضوع كتاب است، نشان مى‌دهد و ما معتقديم كه اگر كسى با دقت لازم آن را مطالعه نمايد، از خلال سطور و جمله‌ها نكات با ارزش بسيارى درباره‌ى طرز فكر و زندگى و رفتار و كردار و حتى گاهى گفتار مردم آن عهد به دست مى‌آورد كه گمان نمى‌رود، به توان به آسانى در جاى ديگرى پيدا كرد.
 
«رستم‌التواريخ»، اثر آصف (رستم‌الحكماء) محمد هاشم، كتابى مفيد و مفرح بخش است و گوشه‌اى از اوضاع و احوال سياسى و اجتماعى دورانى را كه موضوع كتاب است، نشان مى‌دهد و ما معتقديم كه اگر كسى با دقت لازم آن را مطالعه نمايد، از خلال سطور و جمله‌ها نكات با ارزش بسيارى درباره‌ى طرز فكر و زندگى و رفتار و كردار و حتى گاهى گفتار مردم آن عهد به دست مى‌آورد كه گمان نمى‌رود، به توان به آسانى در جاى ديگرى پيدا كرد.


«رستم‌التواريخ»، آئينه قد نماى مملكت ماست، در زمانى كه پس از غلبه يافتن افغان‌ها بر آخرين پادشاه صوفى اغتشاش و آشفتگى و هرج و مرج (به استثناى دوره‌هاى بسيار كوتاهى) سرتاسر ايران را فرا گرفت و يك نوع دوره‌ى ملوك‌الطوايفى منحوس و خون‌بازى شروع گرديد كه از جمله دوره‌هاى بسيار غم افزاى مملكت ما به شمار مى‌آيد و عاملان آن تقريبا بدون استثنا همه از رؤسا و خوانين ايلات و عشاير گوناگون ايرانى نژاد و اغلب غير ايرانى نژاد بودند و قريب به يك قرن ايران را به صورت قتلگاه مهيبى درآورده، در هر گوشه و كنار جوى‌هاى خون، عموما از خون بى‌گناهان جارى ساختند و آبادى‌هاى بسيارى را خراب و گاهى با خاك يكسان نموده‌اند و باعث قحط و غلاهاى بسيار شديد شدند. به طورى كه مى‌توان ادعا نمود كه در صفحه ايران كمتر شهر، قصبه و حتى دهكده‌اى باقى ماند كه مورد تاخت و تاز و خونريزى و غارت و تاراج گرديده و مردمش مورد تجاوزهاى سخت جانى، مالى، بى‌عصمتى، بى‌عرض، ناموسى و بيداد واقع نشده باشند.
«رستم‌التواريخ»، آئينه قد نماى مملكت ماست، در زمانى كه پس از غلبه يافتن افغان‌ها بر آخرين پادشاه صوفى اغتشاش و آشفتگى و هرج و مرج (به استثناى دوره‌هاى بسيار كوتاهى) سرتاسر ايران را فرا گرفت و يك نوع دوره‌ى ملوك‌الطوايفى منحوس و خون‌بازى شروع گرديد كه از جمله دوره‌هاى بسيار غم افزاى مملكت ما به شمار مى‌آيد و عاملان آن تقريبا بدون استثنا همه از رؤسا و خوانين ايلات و عشاير گوناگون ايرانى نژاد و اغلب غير ايرانى نژاد بودند و قريب به يك قرن ايران را به صورت قتلگاه مهيبى درآورده، در هر گوشه و كنار جوى‌هاى خون، عموما از خون بى‌گناهان جارى ساختند و آبادى‌هاى بسيارى را خراب و گاهى با خاك يكسان نموده‌اند و باعث قحط و غلاهاى بسيار شديد شدند. به طورى كه مى‌توان ادعا نمود كه در صفحه ايران كمتر شهر، قصبه و حتى دهكده‌اى باقى ماند كه مورد تاخت و تاز و خونريزى و غارت و تاراج گرديده و مردمش مورد تجاوزهاى سخت جانى، مالى، بى‌عصمتى، بى‌عرض، ناموسى و بيداد واقع نشده باشند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش