شرح رسالة الطير: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می توان' به 'می‌توان'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می توان' به 'می‌توان')
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[فخر رازی، محمد بن عمر]]، [[سهروردی، یحیی بن حبش|شيخ اشراق]]، [[اثیرالدین ابهری، مفضل بن عمر|اثيرالدين ابهرى]]، ذوالفضائل اخسیکتی، و دیگران (نویسنده)
[[فخر رازی، محمد بن عمر]]، [[سهروردی، یحیی بن حبش|شيخ اشراق]]، [[اثیرالدین ابهری، مفضل بن عمر|اثيرالدين ابهرى]]، ذوالفضائل اخسیکتی، و دیگران (نویسنده)
[[سبزواری، محمدباقر]] (گردآوری، ترجمه، تصحیح، مقدمه و تراجم احوال )
[[سبزواری، محمدباقر]] (گردآوری، ترجمه، تصحیح، مقدمه و تراجم احوال)
| زبان =فارسی
| زبان =فارسی
| کد کنگره =‏BBR‎‏ ‎‏9‎‏ ‎‏/‎‏س‎‏2‎‏چ‎‏9
| کد کنگره =‏BBR‎‏ ‎‏9‎‏ ‎‏/‎‏س‎‏2‎‏چ‎‏9
خط ۲۴: خط ۲۴:
| شابک =964-03-4992-5
| شابک =964-03-4992-5
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =13526
| کتابخانۀ دیجیتال نور =01201
| کتابخوان همراه نور =01201
| کتابخوان همراه نور =01201
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
خط ۳۶: خط ۳۶:
این اثر به همراه سیزده رساله دیگر در کتابی به نام «[[چهارده رساله]]» توسط محمدباقر سبزواری گردآوری و منتشر شده‌است.
این اثر به همراه سیزده رساله دیگر در کتابی به نام «[[چهارده رساله]]» توسط محمدباقر سبزواری گردآوری و منتشر شده‌است.


==ساختار==
==گزارش محتوا==


این شرح از رساله الطیر، از کتاب [[چهارده رساله]] تألیف سید محمدباقر سبزواری به دست آمده است. تا کنون بر محققین معلوم نشده است که وی، شرح مذکور را از کدامین نسخه مخطوط نقل نموده است و همچنین این شرح از آن کدام شارح است. کتاب رساله الطیر با موضوع معرفه النفس به زبان رمز و تمثیل تحریر شده است و از جمله آثاری است که به حکمت شرقی او مربوط می‌شود.
تا کنون بر محققین معلوم نشده است که گردآورنده «[[چهارده رساله]]»، شرح مذکور را از کدامین نسخه مخطوط نقل نموده است و همچنین این شرح از آن کدام شارح است. کتاب رساله الطیر با موضوع معرفه النفس به زبان رمز و تمثیل تحریر شده است و از جمله آثاری است که به حکمت شرقی او مربوط می‌شود.
 
==گزارش محتوا==


در ابتدای این رساله مقدمه‌ای آمده است شامل پند و اندرز به برادران و شرایط سلوک سالکان. در این مقدمه راوی ماجرا، از دوستان مخلص می‌خواهد که گوش فرا دهند تا وی طرفی از اندوه خویش باز گوید. آنگاه او ضمن خرده گیری و نکوهش از دوستیهای روزگار خود که به رفتار بازرگانان با یکدیگر می‌ماند تنها برادری دوستانی را خالص و معتبر می‌داند که پیوندشان از قرابت الهی و مجاورت علوی مایه می‌گیرد. بعد از این مقدمه راوی، دوستان خود را نصیحت می‌کند و در این وصیت، نمونهای از زیباترین و شاعرانه‌ترین سخن پارسی بیان شده است. راوی برادران حقیقت را به صیانت نفس و ریاضت تن سفارش می‌کند و دشواری کار آدمی را یادآور می‌شود.<ref>شرح رسالة الطیر، شارح گمنام، ص۶۵</ref>  
در ابتدای این رساله مقدمه‌ای آمده است شامل پند و اندرز به برادران و شرایط سلوک سالکان. در این مقدمه راوی ماجرا، از دوستان مخلص می‌خواهد که گوش فرا دهند تا وی طرفی از اندوه خویش باز گوید. آنگاه او ضمن خرده گیری و نکوهش از دوستیهای روزگار خود که به رفتار بازرگانان با یکدیگر می‌ماند تنها برادری دوستانی را خالص و معتبر می‌داند که پیوندشان از قرابت الهی و مجاورت علوی مایه می‌گیرد. بعد از این مقدمه راوی، دوستان خود را نصیحت می‌کند و در این وصیت، نمونهای از زیباترین و شاعرانه‌ترین سخن پارسی بیان شده است. راوی برادران حقیقت را به صیانت نفس و ریاضت تن سفارش می‌کند و دشواری کار آدمی را یادآور می‌شود.<ref>شرح رسالة الطیر، شارح گمنام، ص۶۵</ref>  
خط ۵۰: خط ۴۸:
از جمله رموزی که [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|بوعلی]] بکار برده «زهر خوردن» است. شارح این رمز را در تبیین بعد عملی انسان دانسته و چنین استدلال می‌کند: «چه در اعتدال نفوس شهوانی و غضبی و آنچه ازین قوت تولد می‌کند و رغبت صادق گردانیدن به مفارقت این جهانی و جهد کردن در آن به حقیقت از زهر خوردن کمتر نیست». نیاز به مرشد و معلم مطلبی است که در تاکید بر آن آمده است: «اما آنک گفت هر که را بال نبود، پر و بال بدست آوردن در ما تقدم، گفته آمد که هر که را قوت آن نبود که به مجرد حدس او را علوم معلوم گردد، ما بقی به استاد مرشد و معلم و حدود وسطی محتاج باشد».<ref>شرح رسالة الطیر، شارح گمنام، ص۷۹</ref>
از جمله رموزی که [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|بوعلی]] بکار برده «زهر خوردن» است. شارح این رمز را در تبیین بعد عملی انسان دانسته و چنین استدلال می‌کند: «چه در اعتدال نفوس شهوانی و غضبی و آنچه ازین قوت تولد می‌کند و رغبت صادق گردانیدن به مفارقت این جهانی و جهد کردن در آن به حقیقت از زهر خوردن کمتر نیست». نیاز به مرشد و معلم مطلبی است که در تاکید بر آن آمده است: «اما آنک گفت هر که را بال نبود، پر و بال بدست آوردن در ما تقدم، گفته آمد که هر که را قوت آن نبود که به مجرد حدس او را علوم معلوم گردد، ما بقی به استاد مرشد و معلم و حدود وسطی محتاج باشد».<ref>شرح رسالة الطیر، شارح گمنام، ص۷۹</ref>


شارح سپس به رمزهایی مانند: شترمرغ، افعی و خفاش اشاره می‌کند و پس از تبیین منظور بوعلی از به- کار گیری آنها به این نکته لطیف اشاره می‌کند که آدمی نیز باید کمتر از این موجودات نباشد و نفس اماره را دربند کشد و به خلق فرشتگان درآید. وی میافزاید: «مقصود از این اشارت خواجه آنست که آدمی تواند بود که به مرتبه ملائک رسد و تواند بود که به مرتبه از بهایم کمتر باشد....». شارح در برخی از فقرات پایانی رساله نیازی به توضیح ندیده است و به ترجمه عبارت اکتفا کرده است. بعد از این مطالب رساله الطیر مؤخره‌ای دارد که ابنسینا به خواهش برخی دوستان نگاشته و در آن صفات حضرت ملک و شکوه زیبایی او را وصف کرده است. در انتهای کتاب، شارح به تبیین احوال نفوس در سعادت و شقاوت پرداخته و چگونگی مستعد شدن برای قبول فیض الهی را به اقتضای مقام شرح می‌کند. وی در آخر با کمال تواضع از اینکه شرح رموز نارسا بوده عذر تقصیر خواسته است.<ref>شرح رسالة الطیر، شارح گمنام، ص۹۷</ref>
شارح سپس به رمزهایی مانند: شترمرغ، افعی و خفاش اشاره می‌کند و پس از تبیین منظور بوعلی از به- کار گیری آنها به این نکته لطیف اشاره می‌کند که آدمی نیز باید کمتر از این موجودات نباشد و نفس اماره را دربند کشد و به خلق فرشتگان درآید. وی میافزاید: «مقصود از این اشارت خواجه آنست که آدمی‌تواند بود که به مرتبه ملائک رسد و تواند بود که به مرتبه از بهایم کمتر باشد....». شارح در برخی از فقرات پایانی رساله نیازی به توضیح ندیده است و به ترجمه عبارت اکتفا کرده است. بعد از این مطالب رساله الطیر مؤخره‌ای دارد که ابنسینا به خواهش برخی دوستان نگاشته و در آن صفات حضرت ملک و شکوه زیبایی او را وصف کرده است. در انتهای کتاب، شارح به تبیین احوال نفوس در سعادت و شقاوت پرداخته و چگونگی مستعد شدن برای قبول فیض الهی را به اقتضای مقام شرح می‌کند. وی در آخر با کمال تواضع از اینکه شرح رموز نارسا بوده عذر تقصیر خواسته است.<ref>شرح رسالة الطیر، شارح گمنام، ص۹۷</ref>


==پانویس==
==پانویس==