۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'کـ' به 'ک') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
چنانکه از نام کتاب پیداست، این کتاب به بیان حوادث نجد، که چگونگی پیدایش و ترویج اندیشه وهابیت را تبیین میکند، میپردازد. در انتهای جلد دوم این کتاب، بهصورت مختصر به حوادث نجد در سالهای 912 تا 1156ق نیز اشاره کرده است. وی نام این بخش از کتاب را «سوابق عنوان المجد في تاريخ نجد» قرار داده که بهصورت مستقل [با مقدمه و تحقیق عبدالله بن محمد منیف] با همین عنوان چاپ شده است. ابـن بشر در ابـتدای ایـن فصل بیان میکند که مراد وی از «سـوابق»، حوادثی است که قبل از محمد بن عبدالوهاب اتفاق افتاده است<ref>ر.ک: همان، ص164</ref>. | چنانکه از نام کتاب پیداست، این کتاب به بیان حوادث نجد، که چگونگی پیدایش و ترویج اندیشه وهابیت را تبیین میکند، میپردازد. در انتهای جلد دوم این کتاب، بهصورت مختصر به حوادث نجد در سالهای 912 تا 1156ق نیز اشاره کرده است. وی نام این بخش از کتاب را «سوابق عنوان المجد في تاريخ نجد» قرار داده که بهصورت مستقل [با مقدمه و تحقیق عبدالله بن محمد منیف] با همین عنوان چاپ شده است. ابـن بشر در ابـتدای ایـن فصل بیان میکند که مراد وی از «سـوابق»، حوادثی است که قبل از محمد بن عبدالوهاب اتفاق افتاده است<ref>ر.ک: همان، ص164</ref>. | ||
محقق کتاب در توضیح معنای «سوابق» که در عنوان کتاب آمده و در ابتدای هر خبر نیز با لفظ مفرد «سابقه» آمده است - با اینکه گاهی خبر دارای سابقه نیست - مینویسد: در | محقق کتاب در توضیح معنای «سوابق» که در عنوان کتاب آمده و در ابتدای هر خبر نیز با لفظ مفرد «سابقه» آمده است - با اینکه گاهی خبر دارای سابقه نیست - مینویسد: در اصطلاح علمای شرع به معنای اتفاقی است که قاضی درباره آن حکمی میدهد که سابقه پیشین ندارد. همچنین چهبسا به معنای اتفاقی باشد که پیش از آن ذکر نشده یا مشهور نیست<ref>ر.ک: مقدمه، ص8</ref>. | ||
در کتاب سوابق ابن بشر، اختصار و تمرکز بر وقایع تاریخی غلبه دارد. او به شرطش در عدم استغراق در ویژگیها عمل کرده و از وقایع حاشیهای فراوانی که در «تاريخ المنقور» آمده و به بعضی سرزمینهای نجد مانند شهرهای سدیر و غیر آن یا تاریخ معینی مربوط است، دوری گزیده است. همچنانکه از برخی وقایعی که ابن یوسف ذکر کرده، چشمپوشی کرده است؛ چراکه از دیدگاه او با شیوه کتاب هماهنگ نبوده یا اینکه به هدف نگارش کتاب سوابق کمکی نمیکند. شیوه ابن بشر این بود که در سوابق، وقایع سالهای پیش از پیمان درعیه را ذکر کند<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>. محمد بن سعود در سال 1157ق در پیمان درعیه متعهد شد عقاید وهابی را در سراسر بلاد عرب بگستراند و محمد بن عبدالوهاب نیز پذیرفت در این شهر بماند و با امیر دیگری همپیمان نشود. برخی محققان تاریخ انعقاد این پیمان را شروع دولت اول سعودی میدانند<ref>ر.ک: لاهوتی، بهزاد، ص519</ref>. | در کتاب سوابق ابن بشر، اختصار و تمرکز بر وقایع تاریخی غلبه دارد. او به شرطش در عدم استغراق در ویژگیها عمل کرده و از وقایع حاشیهای فراوانی که در «تاريخ المنقور» آمده و به بعضی سرزمینهای نجد مانند شهرهای سدیر و غیر آن یا تاریخ معینی مربوط است، دوری گزیده است. همچنانکه از برخی وقایعی که ابن یوسف ذکر کرده، چشمپوشی کرده است؛ چراکه از دیدگاه او با شیوه کتاب هماهنگ نبوده یا اینکه به هدف نگارش کتاب سوابق کمکی نمیکند. شیوه ابن بشر این بود که در سوابق، وقایع سالهای پیش از پیمان درعیه را ذکر کند<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>. محمد بن سعود در سال 1157ق در پیمان درعیه متعهد شد عقاید وهابی را در سراسر بلاد عرب بگستراند و محمد بن عبدالوهاب نیز پذیرفت در این شهر بماند و با امیر دیگری همپیمان نشود. برخی محققان تاریخ انعقاد این پیمان را شروع دولت اول سعودی میدانند<ref>ر.ک: لاهوتی، بهزاد، ص519</ref>. | ||
بخش عمدهای از سوابق به ولادتها و وفیات اختصاص دارد. از جمله سابقه ولادت محمد بن عبدالوهاب بن سلیمان در سال 1115ق در شهر عیینه و پرورش در این شهر است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص134</ref>. | بخش عمدهای از سوابق به ولادتها و وفیات اختصاص دارد. از جمله سابقه ولادت محمد بن عبدالوهاب بن سلیمان در سال 1115ق در شهر عیینه و پرورش در این شهر است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص134</ref>. | ||
همچنین از بیماریها و تلفات آن سخن گفته است. او وقوع طاعون عظیم در سال 1101ق در بصره و اطراف آن را متذکر شده است<ref>ر.ک: همان، ص116</ref>. همچنین از گسترش وبا در سال 1138ق در عیینه یاد کرده که بیشتر مردم شهر حتی حاکم آن عبدالله بن محمد بن معمر که حاکمی مقتدر بوده را به کام مرگ کشید<ref>ر.ک: همان، ص154</ref>. | همچنین از بیماریها و تلفات آن سخن گفته است. او وقوع طاعون عظیم در سال 1101ق در بصره و اطراف آن را متذکر شده است<ref>ر.ک: همان، ص116</ref>. همچنین از گسترش وبا در سال 1138ق در عیینه یاد کرده که بیشتر مردم شهر حتی حاکم آن عبدالله بن محمد بن معمر که حاکمی مقتدر بوده را به کام مرگ کشید<ref>ر.ک: همان، ص154</ref>. | ||
خط ۶۶: | خط ۶۷: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش