پرش به محتوا

مرآة الأولياء: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'شـ' به 'ش'
جز (جایگزینی متن - 'فـ' به 'ف')
جز (جایگزینی متن - 'شـ' به 'ش')
خط ۵۰: خط ۵۰:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


این موضوع از مهم‌ترین مسائل بحث‌انگیز جهان تصوف شده است، تا جایی که‌ سازگاری‌ میان‌ تعابیر مختلف آنها به‌ویژه در‌ باب‌ «حقیقت‌» بسیار مشکل است. برخی از آنان در تفاسیر خود، جنبه معرفتی آن ‌را لحاظ می‌کنند و پاره‌‌ای جنبه عینی آن ‌را؛ در برخی از‌ تعابیر‌ آنها‌ شریعت به معنای عام مورد نظر است و در بعضی‌ دیگر‌ به معنای خاص. در نوع گرایش نیز بعضی از آنان، شریعت را ترجیح می‌دهند و مکتب خود را بر پایه‌ آن‌ استوار‌ کرده‌اند و برخی برعکس. آنها بر اساس تفسیر باطنی خود‌ از دقایق اعمال شرعی و تفکیک اعمال ظاهری از باطنی و ترجیح عمل قلبی بر عمل جوارحی، به این نتیجه‌ رسیده‌اند‌ که‌ هریک از اعمال قلبی و جوارحی جایگاه ویژه خود را دارد‌ و قلمرو‌ فهم و تبلیغ آن می‌تواند از هم جدا باشد. بر این اساس یک دانش مربوط به حقیقت‌ و باطن‌ دین‌ است و در قلمرو فهم و تعلیم عارف می‌گنجد و علمی دیگر مربوط به ادب شـرع‌ و ظـواهر‌ و اعمال جوارحی است که به‌عهده فقیه می‌باشد<ref>ر.ک: آقانوری، علی، ص244</ref>‏.
این موضوع از مهم‌ترین مسائل بحث‌انگیز جهان تصوف شده است، تا جایی که‌ سازگاری‌ میان‌ تعابیر مختلف آنها به‌ویژه در‌ باب‌ «حقیقت‌» بسیار مشکل است. برخی از آنان در تفاسیر خود، جنبه معرفتی آن ‌را لحاظ می‌کنند و پاره‌‌ای جنبه عینی آن ‌را؛ در برخی از‌ تعابیر‌ آنها‌ شریعت به معنای عام مورد نظر است و در بعضی‌ دیگر‌ به معنای خاص. در نوع گرایش نیز بعضی از آنان، شریعت را ترجیح می‌دهند و مکتب خود را بر پایه‌ آن‌ استوار‌ کرده‌اند و برخی برعکس. آنها بر اساس تفسیر باطنی خود‌ از دقایق اعمال شرعی و تفکیک اعمال ظاهری از باطنی و ترجیح عمل قلبی بر عمل جوارحی، به این نتیجه‌ رسیده‌اند‌ که‌ هریک از اعمال قلبی و جوارحی جایگاه ویژه خود را دارد‌ و قلمرو‌ فهم و تبلیغ آن می‌تواند از هم جدا باشد. بر این اساس یک دانش مربوط به حقیقت‌ و باطن‌ دین‌ است و در قلمرو فهم و تعلیم عارف می‌گنجد و علمی دیگر مربوط به ادب شرع‌ و ظـواهر‌ و اعمال جوارحی است که به‌عهده فقیه می‌باشد<ref>ر.ک: آقانوری، علی، ص244</ref>‏.


در ادامه مباحث کتاب، نسبت سلسله قادریه و نقشبندیه و مشایخ هریک ذکر شده است. در بخشی از مطالب درباره بایزید بسطامی چنین می‌خوانیم: «لقب ایشان، سلطان‌العارفین و نام وی طیفور بن عیسی بن آدم بن سروشان و جد ایشان گبر بود، به سعادت اسلام مشرف شده؛ اصل ایشان از بسطام است. صاحب رشحات نوشته‌اند که ایشان اویسی از [[امام جعفر صادق(ع)|حضرت جعفر صادق(ع)]] و صاحب تذكرة الأوليا گفته‌اند که صدوسیزده پیر را خدمت کرده بود؛ یکی از آن‌ جمله، [[امام جعفر صادق(ع)]] بود و ابوحفص و یحیی معاذ و شقیق بلخی را نیز دیده بودند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص‌209-208</ref>‏.
در ادامه مباحث کتاب، نسبت سلسله قادریه و نقشبندیه و مشایخ هریک ذکر شده است. در بخشی از مطالب درباره بایزید بسطامی چنین می‌خوانیم: «لقب ایشان، سلطان‌العارفین و نام وی طیفور بن عیسی بن آدم بن سروشان و جد ایشان گبر بود، به سعادت اسلام مشرف شده؛ اصل ایشان از بسطام است. صاحب رشحات نوشته‌اند که ایشان اویسی از [[امام جعفر صادق(ع)|حضرت جعفر صادق(ع)]] و صاحب تذكرة الأوليا گفته‌اند که صدوسیزده پیر را خدمت کرده بود؛ یکی از آن‌ جمله، [[امام جعفر صادق(ع)]] بود و ابوحفص و یحیی معاذ و شقیق بلخی را نیز دیده بودند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص‌209-208</ref>‏.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش