|
|
خط ۳۷: |
خط ۳۷: |
| }} | | }} |
|
| |
|
| '''رساله سه اصل''' نوشته [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|محمد بن ابراهیم صدرالدین شیراز]]<nowiki/>ی، کتابی است در موضوع عرفان و اخلاق که به زبان فارسی و در دفاع از فلسفه نگاشته شده است. این کتاب توسط [[نصر، سید حسین|دکتر سید حسین نصر]] تصحیح شده است.
| |
|
| |
| رساله مذکور، پاسخی است به تمام کوتهنظران و ظاهربینان و عالم نمایانی که به نام علم و دین با حکمت و عرفان خصومت میورزند. کسانی که راه سعادت را فرومیگذارند و گمان میکنند که با ابزار شقاوت میتوان تحصیل سعادت کرد. کسانی که در خانه ظالمان، قبله آنان است؛ و کسانی که از علم الهی و علم مکاشفات خبر ندارند و تنها هنر آنان، دانستن چیزهایی از علوم معاملات است.<ref>لکزایی، نجف، ص239</ref>.
| |
|
| |
| هدف اصلی این رساله، نقد اوضاع سیاسی و اجتماعی عصر [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] و بخصوص نقد وضعیت گروههایی از اهل علم و بهویژه نقد چگونگی رابطه آنها با دربار صفوی است.<ref>همان</ref>.
| |
|
| |
| ==ساختار==
| |
| این رساله مترتب بر یک مقدمه و چهارده باب است.
| |
|
| |
| ==گزارش محتوا==
| |
| به نظر [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]]، موانع و حجابهایی که اکثر مردم را از ادراک حقیقت و کسب علم الهی و علم مکاشفات محروم میدارد که در نتیجه از سعادت حقیقی بازمیمانند و دچار شقاوت میشوند، مشتق از سه اصل است:
| |
| # اصل اول درباره جهل به معرفت نفس که او حقیقت آدمی است؛
| |
| # اصل دوم درباره حب جاه و مال و میل به شهوات و لذات و سایر تمتعات؛
| |
| # اصل سوم درباره تسویلات نفس اماره است و تدلیسات شیطان مکاره و لعین نابکار که بد را نیک و نیک را بد مینماید.
| |
|
| |
| به نظر [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]]؛ «جهل به معرفت نفس» از معظمترین اسباب شقاوت و ناکامی عقبی است که اکثر خلق را فروگرفته در دنیا، چه؛ هر که معرفت نفس حاصل نکرده خدای را نشناسد...؛ و هر که خدای را نشناسد با دوآب و انعام برابر باشد<ref>همان</ref>.
| |
|
| |
| علم حقیقی که [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] در طلب آن است و کسب آن را نهایت کمال انسانی میشمارد، علم صوری و ظاهری نیست. وی در این کتاب اینگونه نوشته است: «آن علمی که آن مقصود اصلی و کمال حقیقت است و موجب قرب حقتعالی است علم الهی و علم مکاشفات است نه علم معاملات و جمیع ابواب علوم... و ارباب عمل و دیگر علوم جزئیه از این باب دانش که آن دانش حقیقت است معزولند»<ref>پایگاه تبیان</ref>.
| |
|
| |
| در واقع، به نظر وی، علم واقعی که در اثر مکاشفه و شهود به دست میآید، تنها با «سیادت حقیقی و خردمندی معنوی» پیامبر اکرم(ص) میسر میشود و موانع و حجابهایی که اکثر مردم را از ادراک و کسب این علم محروم میدارد، مشتق از همان سه اصل است.<ref>همان</ref>.
| |
|
| |
| [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] رساله سه اصل را به 14 فصل تقسیم کرده که چون شماره بعضی تکرار شدهاند، اثر حاضر را به 14 باب و برای هر بابی شماره منظمی وضع کرده است. سه باب نخست در بیان سه اصل مذکور «جهل، حب جاه و مال و تسویلات نفس اماره» است و سه باب دوم به ترتیب، در بیان نتایج سه باب نخست است. مؤلف در باب پنجم که عنوان آن «در نتیجه اصل دوم که متابعت شهوت و آرزوهاى نفس و پیروى غرضهای دنیاست» در نظر گرفته بر این باور است که: عاقبت این خصوصیت در واقع از فطرت اصلى منسلخ شدن است و کور و گنگ با بهایم و حشرات محشور شدن، زیرا که هر صفت که در دنیا بر کسى غالب شود به سبب بسیارى افعال و اعمالى است که صاحب آن صفت را است و در روز قیامت صاحبش به صورتی مناسب آن صفت محشور میشود. اگر صفت شهوت بر وى غالب است بهصورت خرس و خوک محشور میگردد و اگر صفت غضب و درندگى غالب است بهصورت سگ و گرگ و اگر گزندگى و ایذا بهصورت مار و عقرب و اگر دزدى و حیله بهصورت موش و کلاغ و اگر تکبر بهصورت شیر و پلنگ و اگر رعنایی و خرامیدن بهصورت طاووس و کبک و اگر حرص و ذخیره کردن چیزها بهصورت مورچه؛ و همچنین در باقى صفات چنین است، چنانچه در حدیث آمده که «یحشر الناس على صور نیاتهم یحشر بعض الناس على صورة یحسن عندها القردة و الخنازیر»؛ و اشاره بهمثل این معناست آیه شریفه قرآن کریم: «یوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ... وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص: 46</ref>.
| |
|
| |
| در ابواب هفتم و هشتم، وی طریق خطا و صواب را از یکدیگر مشخص ساخته و چگونگی یافتن صراط مستقیم و شاهراه حقیقت را روشن کرده است و به طریق پند و اندرز به تبیین مباحث خویش پرداخته، اینگونه بیان میدارد که: اى صورتپرست غافل، آنچه گفته شد همه از راه نصیحت و سلامت قلب بود از آفت خشم و غیظ و حقد و حسد مشفقا علیک، نه از راه عداوت و خصومت؛ و چون دانستى بدین بیان روشن که حب و جاه و منصب و لذت مال و ریاست و غرور نفس اماره به مکر و حیلت و آنچه بدان ماند از امراض نفسانى و از مهلکات است و از اصول جهنم است که همینکه رسوخ در نفس پیدا کرد و مزمن گشت، اطباء روحانى از علاج آن عاجزند و حسم ماده آن را نمیتوانند کرد چنانکه اطباء جسمانى از علاج اکمه و ابرص عاجزند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص: 60</ref>.
| |
|
| |
| باب نهم مربوط به خاصه علم حقیقی و امتیاز آن از علوم ظاهری است و بابهای دهم و یازدهم درباره نور ایمان و لزوم تصفیه باطن و تزکیه نفس برای تجلی این نور نوشته شدهاند.
| |
|
| |
| [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] در باب دوازدهم، نتیجه کسب این معرفت را روشن میسازد و نشان میدهد که چگونه سالک گاهی حق را مرآت خلق و گاهی خلق را مرآت حق میبیند و در آفاق آیات او را مشاهده میکند. باب سیزدهم شامل مباحثی است درباره امراض نفسانی بهویژه غرور و کبر که نفس مرد عالم نما را مبتلی میسازد و او را از علم حقیقی باز میدارد. بالاخره باب چهاردهم درباره عمل صالح و علم نافع یعنی رابطه بین علم و عمل است و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] پس از بحث دقیقی به این نتیجه میرسد که «آنچه در باب مذمت علم بیعمل واقع شده آن علمی است که غیر مکاشفه باشد، زیرا که دانستن معارف الهیه از این نقایص و عیوب مبراست و از همه آفتی آزاد است و دانستنش عین مطلب است و هرچند که زیاده دانسته شود بهحسب کمیت و کیفیت بهتر است؛ و اما علمی که متعلق به عمل است و از علوم معاملات نه مکاشفات است، دانستن آن بهقدر عمل واجب کفائی است و زیاده از عمل دانستنش وبال آخرت است»<ref>پایگاه اینترنتی تبیان</ref>.
| |
|
| |
| با وجود اینکه رساله سه اصل شامل مطالب مهم و مباحث لطیف و دقیق عرفانی و علمی و اخلاقی است و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] در هر مبحثی از آیات قرآنی و احادیث و اخبار پیغمبر اکرم(ص) و ائمه اطهار علیهمالسلام و گفتار و اشعار بزرگان عرفان مانند عطار و اوحدی و مولانا، شواهدی آورده و براهین خود را با آن مزین کرده، این اثر پر ارج تاکنون از نظر اکثر دانشمندان مسطور مانده و بدان توجهی نشده است.
| |
|
| |
| در اکثر تذکرهها و مآخذ دیگر تاریخی مانند «[[روضات الجنات في أوصاف مدينة هرات|روضاتالجنات]]»، «ریحانةالادب» و «[[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرکالوسائل]]» حتی نامی از این رساله برده نشده و بین کتابهای متداول تنها در «روضةالصفا» است که اشارهای به این رساله شده و درباره آن چنین نوشته شده است: از کتب نفیسه اوست رساله پارسیه موسوم به «سه اصل» در تحقیق مبدأ و معاش و معاد به طریقه ریاضت و تذکر و تصوف نگاشته و به آیات و احادیث مبرهن داشته بس مفید و سودمند و کمیاب و عزیزالوجود است.<ref>همان</ref>.
| |
|
| |
| این رساله گذشته از یکی دو نامه، تنها نوشته نثر [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] به زبان فارسی است و همین نکته ممکن است مانع اشاعه و شهرت آن شده باشد، چون [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] در این کتاب به علمای قشری شدیداً حمله کرده و ازآنجاکه به زبان فارسی است، فهم آن از کتابهای عربی وی نیز آسانتر بوده و بدون شک مزاحمت بیشتری برای مؤلف به وجود میآورده است.
| |
|
| |
| سبک وی در این رساله سلیس و روشن است؛ گرچه مانند بقیه نثرنویسان عهد صفویه کلمات تقریباً نامأنوس عربی را بیش ازآنچه در قرن ششم و هفتم یا امروزه رواج دارد، بهکار برده است. کلمات [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] چون با کمال صداقت و خلوص نیت نگاشته شدهاند، مؤثر و دلپذیرند. بهعلاوه، وی اشعار و گفتار لطیف فارسی و عربی و اشارات معتنابهای به نکات مختلف علمی به ارزش علمی این رساله افزوده است.<ref>همان</ref>.
| |
|
| |
| در ادامه کتاب منتخب بسیار زیبا از مثنوى و رباعیات (هشت رباعی) [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] آورده شده است که بهعنوان نمونه به ابیاتی اشاره میشود:
| |
| {{شعر}}{{ب|''مىستایم خالقى را کوست هست''|2=''این دگرها نیستند و اوست هست''}}{{ب|''آن خداوندى که قیومست و حى''|2=''آنکه پاکى وقف شد بر ذات وى''}}{{ب|''آن خداوندى که از یک قطره آب''|2=''کرد پیدا صورتى چون آفتاب''}}{{ب|''جمله عالم همه در قطرهاى''|2=''جمع گردد زو نشد کم ذرهاى''}}<ref>ر.ک: متن کتاب، ص: 131</ref>.{{پایان شعر}}
| |
|
| |
| ==وضعیت کتاب==
| |
| فهرست محتویات در ابتدای کتاب و در انتهای آن، فهرستی از آیات قرآن، احادیث، اشعار فارسی و عربی، اشخاص، گروهها، کتابها، اماکن و اصطلاحات و تعابیر درج شده است.
| |
|
| |
| ==پانویس==
| |
| <references/>
| |
|
| |
| ==منابع مقاله==
| |
| # مقدمه و متن کتاب.
| |
| #[[:noormags:207736| لکزایی، نجف، «جایگاه سیاست در حکمت متعالیه»، مجله علوم سیاسی، دانشگاه باقرالعلوم(ع)، پاییز 1387، شماره 6، درج در پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز)]]
| |
| # [https://article.tebyan.net/196309 پایگاه اینترنتی تبیان]
| |
|
| |
|
| ==وابستهها== | | ==وابستهها== |