۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR10352J1.jpg | عنوان =صحاح الفرس | عنوانهای دیگر =فرهن...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر =فرهنگ لغات فارسي از قرن هشتم هجري | | عنوانهای دیگر =فرهنگ لغات فارسي از قرن هشتم هجري | ||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان | ||
| پدیدآوران =طاعتي، عبدالعلي (مصحح) | | پدیدآوران = [[طاعتي، عبدالعلي]] (مصحح) | ||
[[شمس منشي، محمد بن هندو شاه]] (نویسنده) | [[شمس منشي، محمد بن هندو شاه]] (نویسنده) | ||
|زبان | |زبان | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
محقق اثر سپس در رابطه با نام کتاب مینویسد: اما کتاب حاضر چنانکه در اول کتاب دیده میشود صحاح الفرس است نه صحاح العجم و دیباچه عربی را که بهوپالی [در البلغة] نقل میکند در اینجا دیده نمیشود. پس صحاح العجم نیست یا صحاح العجمی است بیدیباچه با تغییر عجم به فرس در نام کتاب. من صحاح العجم را ندیدهام ولی این کتاب حاضر در دو جا دو احتمال ضعیف به دست میدهد که شاید پدر مؤلف همان هندوشاه نخجوانی است. مؤلف بر بسیاری از موارد، شعرهایی از پدر خود بی ذکر نام شاهد میآورد. از جمله در کلمه نشوی به معنی نخجوان صفحه 105 همین نسخه و در کلمه نپی همان صفحه این ادبیات دیده میشود. | محقق اثر سپس در رابطه با نام کتاب مینویسد: اما کتاب حاضر چنانکه در اول کتاب دیده میشود صحاح الفرس است نه صحاح العجم و دیباچه عربی را که بهوپالی [در البلغة] نقل میکند در اینجا دیده نمیشود. پس صحاح العجم نیست یا صحاح العجمی است بیدیباچه با تغییر عجم به فرس در نام کتاب. من صحاح العجم را ندیدهام ولی این کتاب حاضر در دو جا دو احتمال ضعیف به دست میدهد که شاید پدر مؤلف همان هندوشاه نخجوانی است. مؤلف بر بسیاری از موارد، شعرهایی از پدر خود بی ذکر نام شاهد میآورد. از جمله در کلمه نشوی به معنی نخجوان صفحه 105 همین نسخه و در کلمه نپی همان صفحه این ادبیات دیده میشود. | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' یا رب ای خالق زمان و مکان''|2='' مرسل و منزل نبی و نپی''}} | |||
{{ب|'' من درویش را ببخش غنی''|2='' من دلریش را فرست شفی''}} | |||
{{ب|'' بار دیگر چنانکه مطلوب است''|2='' برسانم بخطه نشوی''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
از ظاهر این ابیات شوق به وطن دیده میشود؛ یعنی مثل این مینماید که نخجوان وطن شاعر است و حنین او بر دوری نخجوان وطن است نه یک شهر عادی؛ و باز در کلمه هش صفحه 66 این رباعی دیده میشود که مؤلف به پدر خود نسبت میدهد: | از ظاهر این ابیات شوق به وطن دیده میشود؛ یعنی مثل این مینماید که نخجوان وطن شاعر است و حنین او بر دوری نخجوان وطن است نه یک شهر عادی؛ و باز در کلمه هش صفحه 66 این رباعی دیده میشود که مؤلف به پدر خود نسبت میدهد: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|''هندو چو جهان مشوشت میدارد''|2='' در بی آبی بر آتشت میدارد''}} | |||
{{ب|''هش دار اگرچه در دلت هوش نماند''|2=''خوش باش اگرچه ناخوشت میدارد''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
پس ظاهراً پدر مؤلف، هندو تخلص میکرده و اهل نخجوان نیز بوده است و لغوی بودن پدر سبب شده که پسر نیز گویی در این میدان بزند و چون پدر صحاح العجم نوشته، او هم صحاح الفرس مینویسد<ref>ر.ک: همان، ص14-13</ref>. | پس ظاهراً پدر مؤلف، هندو تخلص میکرده و اهل نخجوان نیز بوده است و لغوی بودن پدر سبب شده که پسر نیز گویی در این میدان بزند و چون پدر صحاح العجم نوشته، او هم صحاح الفرس مینویسد<ref>ر.ک: همان، ص14-13</ref>. | ||
وی سپس شیوه نگارش و ویژگیهای کتاب را اینگونه توضیح میدهد: اما خود این کتاب بهترین کتابهایی است در نوع خود که من دیدهام؛ یعنی مؤلف یا بیواسطه یا مع الواسطه یکی از چندین لغت ابتدایی را مصححاً در دست داشته ( از قبیل فرهنگ اسدی یا قطران و غیره) و خود نیز چیزی از لغتها و شاهدهای دیگر از قبیل سنایی و معزی و سعدی بر آن افزوده است و ابیاتی که از قدما نقل کرده است -بر خلاف اسدی «پاولهورن» و اسدی آقای حاج محمد آقای نخجوانی- در کمال بیغلطی و صحت و درستی است، بهطوریکه دو کتاب را (اگر این نسخه افتادگی نداشت)، ممکن بود کاملاً تصحیح کرد و حسن دیگر این نسخه ضبط آن است؛ چه شیوه خط در کمال اتقان و استحکام است و جز در حرف سوم کلمه جای شک نمیماند، نه در حرف اول و نه در آخر و نه در دوم، جز آنکه کلمه پنج یا شش حرفی باشد، آنوقت در چهارمی و پنجمی راه احتمالات باز میشود؛ و حسن سوم این کتاب ادبیات متعدد شعرای سامانی و جز آنهاست که هیچ یک، نه در اسدی و نه در فرهنگهای دیگر بعد از او، دیده نمیشود و از اینرو میتوان گفت این نسخه بینظیر و اعز از هر عزیزی است و یک عیب در نسخه حاضر این کتاب هست و آن اینکه مانند همه نظایر خود کتاب برای اینکه زودتر مزد خود را دریافت کند، شواهد قسمت آخر کتاب را حذف کرده است<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص15-14</ref> | وی سپس شیوه نگارش و ویژگیهای کتاب را اینگونه توضیح میدهد: اما خود این کتاب بهترین کتابهایی است در نوع خود که من دیدهام؛ یعنی مؤلف یا بیواسطه یا مع الواسطه یکی از چندین لغت ابتدایی را مصححاً در دست داشته ( از قبیل فرهنگ اسدی یا قطران و غیره) و خود نیز چیزی از لغتها و شاهدهای دیگر از قبیل سنایی و معزی و سعدی بر آن افزوده است و ابیاتی که از قدما نقل کرده است -بر خلاف اسدی «پاولهورن» و اسدی آقای حاج محمد آقای نخجوانی- در کمال بیغلطی و صحت و درستی است، بهطوریکه دو کتاب را (اگر این نسخه افتادگی نداشت)، ممکن بود کاملاً تصحیح کرد و حسن دیگر این نسخه ضبط آن است؛ چه شیوه خط در کمال اتقان و استحکام است و جز در حرف سوم کلمه جای شک نمیماند، نه در حرف اول و نه در آخر و نه در دوم، جز آنکه کلمه پنج یا شش حرفی باشد، آنوقت در چهارمی و پنجمی راه احتمالات باز میشود؛ و حسن سوم این کتاب ادبیات متعدد شعرای سامانی و جز آنهاست که هیچ یک، نه در اسدی و نه در فرهنگهای دیگر بعد از او، دیده نمیشود و از اینرو میتوان گفت این نسخه بینظیر و اعز از هر عزیزی است و یک عیب در نسخه حاضر این کتاب هست و آن اینکه مانند همه نظایر خود کتاب برای اینکه زودتر مزد خود را دریافت کند، شواهد قسمت آخر کتاب را حذف کرده است<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص15-14</ref> |
ویرایش