۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'حسینی کاشانی، مصطفی بن حسین' به 'حسینی کاشانی، سید مصطفی بن حسین') |
جز (جایگزینی متن - 'زبان =عربي ' به 'زبان =عربی ') |
||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۷: | خط ۷: | ||
[[حسینی کاشانی، سید مصطفی بن حسین]] (نویسنده) | [[حسینی کاشانی، سید مصطفی بن حسین]] (نویسنده) | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =/ح5ر5* / 159/8 BP | | کد کنگره =/ح5ر5* / 159/8 BP | ||
| موضوع =اصول فقه جعفري - قرن 14 | | موضوع =اصول فقه جعفري - قرن 14 | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
| شابک = | | شابک = | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =13307 | ||
| کتابخوان همراه نور =13307 | | کتابخوان همراه نور =13307 | ||
| کد پدیدآور =04809 | | کد پدیدآور =04809 | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده در مقدمه کتابش پس از حمد الهی و درود بر پیامبر اکرم(ص) و خاندان پاکش و لعنت بر دشمنان آنان، مینویسد: این رسالهای است که آن را هنگام اقامت در نجف با استمداد از خداوند متعال، در قاعده تجری نوشتم... از خدا میخواهم که آن را تذکرهای برای نفسم و ذخیرهای برای روز احتیاج و بدبختیام قرار دهد. مشهور در میان اصحاب، حرمت تجری است؛ خواه تجری به فعل باشد یا ترک، بلکه گروهی آن را در زمره مسلمات میشمارند و در این مورد هیچ بحثی نکردهاند. گروهی نیز مدعی اجماع یا اتفاق در برخی از مصادیق این مسئله هستند، ولی از عبارات برخی از علما اشکالاتی در این ارتباط ظاهر میشود؛ مانند آنچه از [[حلی، حسن بن یوسف|علامه]] در «[[منتهی المطلب في تحقيق المذهب|المنتهی]]» و از [[شهید اول، محمد بن مکی|شهید]] در «[[ذكری الشيعة في أحكام الشريعة|الذكری]]» و «[[القواعد و الفوائد في الفقه و | نویسنده در مقدمه کتابش پس از حمد الهی و درود بر پیامبر اکرم(ص) و خاندان پاکش و لعنت بر دشمنان آنان، مینویسد: این رسالهای است که آن را هنگام اقامت در نجف با استمداد از خداوند متعال، در قاعده تجری نوشتم... از خدا میخواهم که آن را تذکرهای برای نفسم و ذخیرهای برای روز احتیاج و بدبختیام قرار دهد. مشهور در میان اصحاب، حرمت تجری است؛ خواه تجری به فعل باشد یا ترک، بلکه گروهی آن را در زمره مسلمات میشمارند و در این مورد هیچ بحثی نکردهاند. گروهی نیز مدعی اجماع یا اتفاق در برخی از مصادیق این مسئله هستند، ولی از عبارات برخی از علما اشکالاتی در این ارتباط ظاهر میشود؛ مانند آنچه از [[حلی، حسن بن یوسف|علامه]] در «[[منتهی المطلب في تحقيق المذهب|المنتهی]]» و از [[شهید اول، محمد بن مکی|شهید]] در «[[ذكری الشيعة في أحكام الشريعة|الذكری]]» و «[[القواعد و الفوائد في الفقه و الأصول و العربية|القواعد]]» و از [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|محقق بهایی]] نقل شده است. سید محقق در «مفاتیح»، عدم حرمت را نزدیکتر به واقع دانسته و محقق علامه انصاری به این نظر متمایل شده است؛ گرچه در پایان سخنش ظاهرا اظهار توقف و تردّد نموده است. از عبارات صاحب فصول، تفصیل در این مسئله برداشت میشود؛ به این صورت که: اگر متجریبه با واجب واقعی توصلیای که مصلحت آن بر مفسده تجری غالب یا هماندازه آن است مصادف شود، تجری در آن مورد حرام نیست و شخص متجرّی عقاب ندارد، ولی در غیر این صورت، تجری حرام است و متجری مستحق عقاب خواهد بود. | ||
درهرحال، برخی از قائلان به عدم تحریم تجری یا متوقفان در آن، در مورد قصد معصیت، قائل به تحریم و استحقاق عقاب بر آن و عدم عفو از آن شدهاند؛ محقق بهایی از جمله این افراد است. برخی از محققان معاصر نیز به نظر محقق بهایی متمایل شده، بلکه آن را اختیار کردهاند. | درهرحال، برخی از قائلان به عدم تحریم تجری یا متوقفان در آن، در مورد قصد معصیت، قائل به تحریم و استحقاق عقاب بر آن و عدم عفو از آن شدهاند؛ محقق بهایی از جمله این افراد است. برخی از محققان معاصر نیز به نظر محقق بهایی متمایل شده، بلکه آن را اختیار کردهاند. |
ویرایش