پرش به محتوا

بهشتی، سید محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'موسوی خوانساری، احمد' به 'موسوی خوانساری، سید احمد'
جز (جایگزینی متن - 'موسوی خوانساری، احمد' به 'موسوی خوانساری، سید احمد')
خط ۶۹: خط ۶۹:
پس از درگذشت [[بروجردی، سید حسین|آیت‌الله بروجردی]] (دهم فروردین ۱۳۴۰) و مرجعیت یافتن [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی(ره)]]، فصل جدیدی از تحولات و مبارزات سیاسی در حوزه علمیه قم و در محافل مذهبی آغاز شد. بهشتی نیز به این مبارزات پیوست. فعالیت‌های وی در واقعه دوم فروردین ۱۳۴۲ و پانزدهم خرداد همان سال و دستگیری [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی]] به‌تفصیل در اسناد سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) آمده است. هنگامی‌که تشکلی از چند هیئت مذهبی به نام هیئت‌های مؤتلفه اسلامی برای پشتیبانی از نهضت [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی]] به وجود آمد، بهشتی از روحانیونی بود که از سوی [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی]] برای نظارت بر کار این تشکل و کمک به آن‌ها معین شده بودند. با گسترش فعالیت‌های سیاسی و فکری بهشتی در قم، ساواک او را مجبور به ترک این شهر کرد و وزارت آموزش‌وپرورش وی را موقتاً منتظر خدمت نمود. با عزیمت به تهران، میدان گسترده‌تری برای فعالیت در اختیار بهشتی قرار گرفت، اما توقف وی در این شهر چندان طولانی نشد؛ در ۱۳۴۳ش، [[میلانی، سید محمدهادی|آیت‌الله سید محمدهادی میلانی]] که از مراجع تقلید و مقیم مشهد بود، از بهشتی خواست که در اجابت درخواست مسلمانان و ایرانیان مقیم هامبورگ، به آلمان عزیمت کند و اداره مرکز اسلامی هامبورگ را برعهده گیرد.  
پس از درگذشت [[بروجردی، سید حسین|آیت‌الله بروجردی]] (دهم فروردین ۱۳۴۰) و مرجعیت یافتن [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی(ره)]]، فصل جدیدی از تحولات و مبارزات سیاسی در حوزه علمیه قم و در محافل مذهبی آغاز شد. بهشتی نیز به این مبارزات پیوست. فعالیت‌های وی در واقعه دوم فروردین ۱۳۴۲ و پانزدهم خرداد همان سال و دستگیری [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی]] به‌تفصیل در اسناد سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) آمده است. هنگامی‌که تشکلی از چند هیئت مذهبی به نام هیئت‌های مؤتلفه اسلامی برای پشتیبانی از نهضت [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی]] به وجود آمد، بهشتی از روحانیونی بود که از سوی [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی]] برای نظارت بر کار این تشکل و کمک به آن‌ها معین شده بودند. با گسترش فعالیت‌های سیاسی و فکری بهشتی در قم، ساواک او را مجبور به ترک این شهر کرد و وزارت آموزش‌وپرورش وی را موقتاً منتظر خدمت نمود. با عزیمت به تهران، میدان گسترده‌تری برای فعالیت در اختیار بهشتی قرار گرفت، اما توقف وی در این شهر چندان طولانی نشد؛ در ۱۳۴۳ش، [[میلانی، سید محمدهادی|آیت‌الله سید محمدهادی میلانی]] که از مراجع تقلید و مقیم مشهد بود، از بهشتی خواست که در اجابت درخواست مسلمانان و ایرانیان مقیم هامبورگ، به آلمان عزیمت کند و اداره مرکز اسلامی هامبورگ را برعهده گیرد.  


[[موسوی خوانساری، احمد|آیت‌الله سید احمد خوانساری]] نیز بر ضرورت این سفر تأکید داشت. با سفر بهشتی به اروپا، که به علت مخالفت‌های ساواک خالی از دشواری نیز نبود، افق تازه‌ای در برابر ذهن پویا و نوگرای بهشتی گشوده شد. اقامت وی در آلمان پنج سال طول کشید. در این مدت، وی علاوه بر تصدی امور دینی ایرانیان و سایر مسلمانان مقیم هامبورگ و آلمان و بعضی کشورهای دیگر اروپایی، توانست با کمک عده‌ای از دانشجویان متدین ایرانی، «اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان گروه فارسی‌زبان» را ایجاد کند و دانشجویان مبارزی را که به علت اعتقادات مذهبی با تشکیلاتی مانند کنفدراسیون دانشجویان ایرانی و سازمان‌های مشابه آن رابطه‌ای نداشتند، در این اتحادیه گرد آورد. بهشتی در معرفی اسلام به اروپاییان نیز قدم‌های مؤثری برداشت و با تسلط یافتن بر زبان آلمانی در کنار زبان انگلیسی، با افکار متفکران و فیلسوفان غربی آشنا شد. در همین سال‌ها به حج رفت (۱۳۴۵ش) و با [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی]] نیز در عراق ملاقات کرد (۱۳۴۸ش). گزارش‌های ساواک نشان می‌دهد که این سازمان به‌شدت مراقب و نگران فعالیت‌های وی در این دوره بوده است. بهشتی در ۱۳۴۹ش، از آلمان به ایران آمد و ساواک مانع بازگشت وی به آلمان شد. در فاصله سال‌های ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۶ش، بهشتی در تهران و قم به فعالیت‌های علمی و آموزشی و اداره جلسات آموزشی و تبلیغی برای طلاب و جوانان دانشگاهی پرداخت و افکار خود را از این طریق در جامعه ترویج کرد. از جمله فعالیت‌های مهم وی در این دوره، حضور مؤثر در بخش برنامه‌ریزی درس تعلیمات دینی وزارت آموزش‌ و پرورش و مشارکت با روحانیون دیگر مانند شهید دکتر [[محمدجواد باهنر]]، [[علی گلزاده غفوری]] و [[سید رضا برقعی]] در تألیف کتاب‌های درس دینی و قرآن مدارس سراسر کشور بود. این کتاب‌ها در آشنایی وسیع جوانان آن دوره با اسلام و ایجاد زمینه‌های اعتقادی برای انقلاب اسلامی در ذهن آنان مؤثر بود. در ۱۳۵۴ش، ساواک او را دستگیر و مدت کوتاهی زندانی کرد. با اوج‌گیری مبارزات ملت ایران به رهبری امام خمینی در ۱۳۵۶ش، فعالیت‌های بهشتی رنگ سیاسی بیشتری گرفت و توان و تجربه وی در سازمان‌دهی، مدیریت و جذب نیروهای متعهد به ظهور رسید. از جمله نخستین اقدامات وی همکاری در ایجاد تشکلی به نام «جامعه روحانیت مبارز» در پاییز ۱۳۵۷ش، بود که خود نیز در هسته مرکزی آن عضویت داشت. اندکی بعد «شورای انقلاب» به دستور [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی]] تشکیل شد و بهشتی در شمار نخستین کسانی بود که از سوی [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی]] به عضویت این شورا انتخاب شدند. در پاییز و زمستان ۱۳۵۷ش، بهشتی نقش بسیار مؤثری در هدایت و سازمان‌دهی مبارزات اسلامی مردم ایران به رهبری [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی]] داشت و فعالیت‌ها و روابط او با دیگران در این ایام به‌شدت تحت مراقبت ساواک بود. وی در برگزاری راهپیمایی معروف تاسوعا و عاشورای ۱۳۵۷ش، در تهران و شهرستان‌ها قویاً فعال بود.
[[موسوی خوانساری، سید احمد|آیت‌الله سید احمد خوانساری]] نیز بر ضرورت این سفر تأکید داشت. با سفر بهشتی به اروپا، که به علت مخالفت‌های ساواک خالی از دشواری نیز نبود، افق تازه‌ای در برابر ذهن پویا و نوگرای بهشتی گشوده شد. اقامت وی در آلمان پنج سال طول کشید. در این مدت، وی علاوه بر تصدی امور دینی ایرانیان و سایر مسلمانان مقیم هامبورگ و آلمان و بعضی کشورهای دیگر اروپایی، توانست با کمک عده‌ای از دانشجویان متدین ایرانی، «اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان گروه فارسی‌زبان» را ایجاد کند و دانشجویان مبارزی را که به علت اعتقادات مذهبی با تشکیلاتی مانند کنفدراسیون دانشجویان ایرانی و سازمان‌های مشابه آن رابطه‌ای نداشتند، در این اتحادیه گرد آورد. بهشتی در معرفی اسلام به اروپاییان نیز قدم‌های مؤثری برداشت و با تسلط یافتن بر زبان آلمانی در کنار زبان انگلیسی، با افکار متفکران و فیلسوفان غربی آشنا شد. در همین سال‌ها به حج رفت (۱۳۴۵ش) و با [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی]] نیز در عراق ملاقات کرد (۱۳۴۸ش). گزارش‌های ساواک نشان می‌دهد که این سازمان به‌شدت مراقب و نگران فعالیت‌های وی در این دوره بوده است. بهشتی در ۱۳۴۹ش، از آلمان به ایران آمد و ساواک مانع بازگشت وی به آلمان شد. در فاصله سال‌های ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۶ش، بهشتی در تهران و قم به فعالیت‌های علمی و آموزشی و اداره جلسات آموزشی و تبلیغی برای طلاب و جوانان دانشگاهی پرداخت و افکار خود را از این طریق در جامعه ترویج کرد. از جمله فعالیت‌های مهم وی در این دوره، حضور مؤثر در بخش برنامه‌ریزی درس تعلیمات دینی وزارت آموزش‌ و پرورش و مشارکت با روحانیون دیگر مانند شهید دکتر [[محمدجواد باهنر]]، [[علی گلزاده غفوری]] و [[سید رضا برقعی]] در تألیف کتاب‌های درس دینی و قرآن مدارس سراسر کشور بود. این کتاب‌ها در آشنایی وسیع جوانان آن دوره با اسلام و ایجاد زمینه‌های اعتقادی برای انقلاب اسلامی در ذهن آنان مؤثر بود. در ۱۳۵۴ش، ساواک او را دستگیر و مدت کوتاهی زندانی کرد. با اوج‌گیری مبارزات ملت ایران به رهبری امام خمینی در ۱۳۵۶ش، فعالیت‌های بهشتی رنگ سیاسی بیشتری گرفت و توان و تجربه وی در سازمان‌دهی، مدیریت و جذب نیروهای متعهد به ظهور رسید. از جمله نخستین اقدامات وی همکاری در ایجاد تشکلی به نام «جامعه روحانیت مبارز» در پاییز ۱۳۵۷ش، بود که خود نیز در هسته مرکزی آن عضویت داشت. اندکی بعد «شورای انقلاب» به دستور [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی]] تشکیل شد و بهشتی در شمار نخستین کسانی بود که از سوی [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی]] به عضویت این شورا انتخاب شدند. در پاییز و زمستان ۱۳۵۷ش، بهشتی نقش بسیار مؤثری در هدایت و سازمان‌دهی مبارزات اسلامی مردم ایران به رهبری [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی]] داشت و فعالیت‌ها و روابط او با دیگران در این ایام به‌شدت تحت مراقبت ساواک بود. وی در برگزاری راهپیمایی معروف تاسوعا و عاشورای ۱۳۵۷ش، در تهران و شهرستان‌ها قویاً فعال بود.


==تأسیس حزب جمهوری==
==تأسیس حزب جمهوری==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش