۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==وابستهها== ' به '==وابستهها== {{وابستهها}} ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
در چند اثر کرمانی، از اصل عبری کتاب مقدس و نیز فقراتی از انجیل سریانی مطالبی نقل شده است که از آشنایی محتمل او با این زبانها حکایت دارد؛ هرچند ممکن است وی آنها را از مجموعه نقلهایی گرفته باشد که در نوشتههای جدلی ناظر بر اثبات بشارت عهدین به بعثت پیامبر اسلام رواج داشته است. | در چند اثر کرمانی، از اصل عبری کتاب مقدس و نیز فقراتی از انجیل سریانی مطالبی نقل شده است که از آشنایی محتمل او با این زبانها حکایت دارد؛ هرچند ممکن است وی آنها را از مجموعه نقلهایی گرفته باشد که در نوشتههای جدلی ناظر بر اثبات بشارت عهدین به بعثت پیامبر اسلام رواج داشته است. | ||
==مذهب فقهی کرمانی== | ==مذهب فقهی کرمانی== | ||
خط ۷۰: | خط ۶۸: | ||
اما کرمانی همچون اسماعیلیان پیشین و برخلاف فلاسفه اسلامی بر آن بود که خدا را نمیتوان جزئی از این نظام دانست. خدا نه علت نخستین است و نه بههیچوجه مستقیماً در کار جهان مداخله میکند. چیزی که مستقیماً از ابداع الهی پدید آمده، عقل اول است که واجد خصوصیات مبدأ آفرینش در برهانهای فلسفی است. جایگاه خالق و علت همه علل بهصورتی که برای انسان شناختنی است و فیلسوفان آن را تصویر میکنند، با عقل اول در نظام کرمانی مطابقت دارد. این عقل واسطهای است میان خدای ناشناختنی و جهان مخلوق؛ بنابراین، آنچه انسان میتواند بشناسد، در حقیقت نه خدا، بلکه صرفاً عقل اول است. | اما کرمانی همچون اسماعیلیان پیشین و برخلاف فلاسفه اسلامی بر آن بود که خدا را نمیتوان جزئی از این نظام دانست. خدا نه علت نخستین است و نه بههیچوجه مستقیماً در کار جهان مداخله میکند. چیزی که مستقیماً از ابداع الهی پدید آمده، عقل اول است که واجد خصوصیات مبدأ آفرینش در برهانهای فلسفی است. جایگاه خالق و علت همه علل بهصورتی که برای انسان شناختنی است و فیلسوفان آن را تصویر میکنند، با عقل اول در نظام کرمانی مطابقت دارد. این عقل واسطهای است میان خدای ناشناختنی و جهان مخلوق؛ بنابراین، آنچه انسان میتواند بشناسد، در حقیقت نه خدا، بلکه صرفاً عقل اول است. | ||
==وفات== | |||
واپسین تاریخی که از زندگی او در دست داریم 411ق، است؛ یعنی، زمانی که بازنگری نهایی اثر عمدهاش، «راحة العقل» را در عراق به پایان برد. باآنکه در «الرسالة الوضيئه» او ذکر سلسله خلفای فاطمی تا نام دو خلیفه پس از الحاکم ادامه یافته، موجهتر این است که نامهای مذکور را افزوده کاتبان بعدی بدانیم. بهاحتمال بسیار، او در همان حدود سال 411 درگذشته است. | |||
==آثار== | ==آثار== |
ویرایش