۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==وابستهها== [[' به '==وابستهها== {{وابستهها}} [[') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
</div> | </div> | ||
'''محمّد بن عبدالله کاتبی ترشیزی'''، شاعر نادرهگوی و وارسته نیمه اول قرن نهم هجری است که در زمان خود سرآمد اقران بوده است. وی اهل قریه طَرق و راوش (ریوش فعلی) در نزدیکی ترشیز (کاشمر فعلی) است که در مسیر راه نیشابور و کاشمر قرار دارد<ref>ر.ک: وحیدیان کامیار، تقی، ص7</ref>. | '''محمّد بن عبدالله کاتبی ترشیزی''' (متوفای 839ق)، متخلص به کاتبی، ادیب، خوشنویس ، شاعر نادرهگوی و وارسته نیمه اول قرن نهم هجری است که در زمان خود سرآمد اقران بوده است. وی اهل قریه طَرق و راوش (ریوش فعلی) در نزدیکی ترشیز (کاشمر فعلی) است که در مسیر راه نیشابور و کاشمر قرار دارد<ref>ر.ک: وحیدیان کامیار، تقی، ص7</ref>. | ||
==ولادت و موطن== | ==ولادت و موطن== | ||
درباره تاریخ دقیق تولد وی سخنی نگفتهاند و با قرائنی فقط میتوان به حدود آن پی برد. یکی از آن قرائن، شاگردیِ کاتبی نزد سیمی نیشابوری در آداب کتابت و منشیگری است. کاتبی در صِغَر سن به جرگه شاگردان سیمی درآمده و سالها از محضر این خطّاط نامی علمآموزی کرده است. با برداشت از قراینی میتوان زمان تولّد وی را اوایل نیمه دوم از قرن هشتم هجری تخمین زد<ref>ر.ک: حیدری یساولی، علی، ص28-26</ref>. | درباره تاریخ دقیق تولد وی سخنی نگفتهاند و با قرائنی فقط میتوان به حدود آن پی برد. یکی از آن قرائن، شاگردیِ کاتبی نزد [[سیمی نیشابوری]] در آداب کتابت و منشیگری است. کاتبی در صِغَر سن به جرگه شاگردان سیمی درآمده و سالها از محضر این خطّاط نامی علمآموزی کرده است. با برداشت از قراینی میتوان زمان تولّد وی را اوایل نیمه دوم از قرن هشتم هجری تخمین زد<ref>ر.ک: حیدری یساولی، علی، ص28-26</ref>. | ||
بهجز شیرعلیخان لودی در مرآة الخيال که اصل وی را از ناحیهای از اعمال تبریز و هدایت در رياض العارفين که او را از مردم شیراز دانسته، همه مآخذ، اصلش را از ترشیز میگویند؛ اگرچه خود گفته است که از نیشابورم: | بهجز شیرعلیخان لودی در مرآة الخيال که اصل وی را از ناحیهای از اعمال تبریز و هدایت در رياض العارفين که او را از مردم شیراز دانسته، همه مآخذ، اصلش را از ترشیز میگویند؛ اگرچه خود گفته است که از نیشابورم: | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
و البته به قول قاضی نورالله شوشتری، «فرق میانِ این دو سخن بر کسی که عارف به اصل و فرع ولایت نیشابور است، ظاهر است» و بیتردید این مطلب برای [[فروزانفر، بدیعالزمان|بدیعالزّمان فروزانفر]] ظهور داشته که فرموده: متقدمین، اکثر قسمتهای خراسان را نسبت به نیشابور داده و در قرون اوّل [تا] اوایل قرن هفتم، اکثر فضلای تُرشیز و بلوک رخ و حدود آن را به نیشابوری شمردهاند؛ چنانکه معجم الأدبای یاقوت گواه است. ظاهراً تولّد کاتبی در یکی از دهات مابین نیشابور و تُرشیز اتّفاق افتاده و ممکن است که برحسب اختلافِ حدود، گاهی جزء حکومت ترشیز و گاهی جزء حکومت نیشابور محسوب شده باشد<ref>ر.ک: همان، ص26؛ وحیدیان کامیار، تقی، ص7</ref>. | و البته به قول قاضی نورالله شوشتری، «فرق میانِ این دو سخن بر کسی که عارف به اصل و فرع ولایت نیشابور است، ظاهر است» و بیتردید این مطلب برای [[فروزانفر، بدیعالزمان|بدیعالزّمان فروزانفر]] ظهور داشته که فرموده: متقدمین، اکثر قسمتهای خراسان را نسبت به نیشابور داده و در قرون اوّل [تا] اوایل قرن هفتم، اکثر فضلای تُرشیز و بلوک رخ و حدود آن را به نیشابوری شمردهاند؛ چنانکه معجم الأدبای یاقوت گواه است. ظاهراً تولّد کاتبی در یکی از دهات مابین نیشابور و تُرشیز اتّفاق افتاده و ممکن است که برحسب اختلافِ حدود، گاهی جزء حکومت ترشیز و گاهی جزء حکومت نیشابور محسوب شده باشد<ref>ر.ک: همان، ص26؛ وحیدیان کامیار، تقی، ص7</ref>. | ||
== تحصیلات == | |||
کاتبی در ابتدای حال به شهر نیشابور آمد و نزد سیمی نیشابوری تعلیم گرفت. در شاعری و خوشنویسی مهارتی یافت. به سبب همین خوشنویسی، تخلصش کاتبی است. گویند استادش «سیمی» بر او رشک برد و کاتبی دریافت و راهی هرات شد. بایسنقر میرزا او را گرامی داشت. کاتبی چندی بعد به استرآباد و گیلان و از آنجا به شروان نزد امیر ابراهیم شاه شروانی رفت و از آنجا به آذربایجان سفر کرد. کاتبی گرچه از امیران صله و انعام یافت، اما در هیچجا قدرش، چنانکه باید شناخته نشد؛ لذا از تبریز به اصفهان رفت و به صحبت [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|خواجه صاینالدین ترکه]] رسید و در تصوف تربیتها یافت و کسب کمال کرد و سرانجام به استرآباد بازگشت و تا سال 838ق، که وبا یا به قولی طاعون در شهر شایع شد در آنجا بود<ref>ر.ک: وحیدیان کامیار، تقی، ص8-7</ref>. | کاتبی در ابتدای حال به شهر نیشابور آمد و نزد سیمی نیشابوری تعلیم گرفت. در شاعری و خوشنویسی مهارتی یافت. به سبب همین خوشنویسی، تخلصش کاتبی است. گویند استادش «سیمی» بر او رشک برد و کاتبی دریافت و راهی هرات شد. بایسنقر میرزا او را گرامی داشت. کاتبی چندی بعد به استرآباد و گیلان و از آنجا به شروان نزد امیر ابراهیم شاه شروانی رفت و از آنجا به آذربایجان سفر کرد. کاتبی گرچه از امیران صله و انعام یافت، اما در هیچجا قدرش، چنانکه باید شناخته نشد؛ لذا از تبریز به اصفهان رفت و به صحبت [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|خواجه صاینالدین ترکه]] رسید و در تصوف تربیتها یافت و کسب کمال کرد و سرانجام به استرآباد بازگشت و تا سال 838ق، که وبا یا به قولی طاعون در شهر شایع شد در آنجا بود<ref>ر.ک: وحیدیان کامیار، تقی، ص8-7</ref>. | ||
خط ۶۶: | خط ۶۷: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش