۱۴۶٬۰۶۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'استرآبادی (ابهام زدایی)' به 'استرآبادی (ابهامزدایی)') |
||
| (۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
</div> | </div> | ||
{{کاربردهای دیگر|واعظ (ابهام زدایی)}} | |||
{{کاربردهای دیگر| | {{کاربردهای دیگر|استرآبادی (ابهامزدایی)}} | ||
'''سلطان حسین استرآبادى''' (994-1082ق)، فرزند سلطان محمد، عالم، فقیه، متکلم، مورخ، خطیب شیعى عصر صفوی، از شاگردان [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهایى]] است که پس از پایان تحصیلاتش در اصفهان، به زادگاهش استرآباد بازگشت و در آنجا به تألیف کتاب و ارشاد مردمان پرداخت<ref>جهانبخش، جويا، ص237</ref> | |||
'''سلطان حسین استرآبادى''' (994-1082ق)، فرزند سلطان محمد، | |||
او که پدیدآورنده یکى از ترجمه و شرحهاى فارسى اعتقادات [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهایى]] است، از جمله عالمان متعددى است که نشانههایى از فکر و فرهنگ شیخ و خاندان او را هر یک به نحوى، در منش یا مکتوبات خود، جلوه دادهاند. | او که پدیدآورنده یکى از ترجمه و شرحهاى فارسى اعتقادات [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهایى]] است، از جمله عالمان متعددى است که نشانههایى از فکر و فرهنگ شیخ و خاندان او را هر یک به نحوى، در منش یا مکتوبات خود، جلوه دادهاند. | ||
وى که به تعبیر خودش در رساله سعدیه «واعظ دارالمؤمنین استرآباد» بود، در عمل، یکى از شخصیتهاى برجسته دینى عصر صفوى بهشمار مىآید و ظاهراً به سبب نفوذ کلام و تأثیرى که در تودههاى شیعى ناحیه استرآباد داشته است، برخى شیعهستیزان او را به شهادت مىرسانند<ref>همان، ص238</ref> | وى که به تعبیر خودش در رساله سعدیه «واعظ دارالمؤمنین استرآباد» بود، در عمل، یکى از شخصیتهاى برجسته دینى عصر صفوى بهشمار مىآید و ظاهراً به سبب نفوذ کلام و تأثیرى که در تودههاى شیعى ناحیه استرآباد داشته است، برخى شیعهستیزان او را به شهادت مىرسانند<ref>همان، ص238</ref> | ||
== ولادت == | == ولادت == | ||
| خط ۴۹: | خط ۴۵: | ||
گویا تاریخ تقریبى 994ق از تفریق همین عدد مردد میان سىودو و سىوسه از 1027ق برآمده است<ref>همان</ref> | گویا تاریخ تقریبى 994ق از تفریق همین عدد مردد میان سىودو و سىوسه از 1027ق برآمده است<ref>همان</ref> | ||
اِسترآباد (یا: اَسترآباد)، نام کهن شهرستان کنونى گرگان در سدههاى نخستین اسلامى است که مرکز ایالت استرآباد در دوره صفویان و قاجاریان و اندکى پس از آن نیز بوده و از روزگار صفویان- احتمالاً به سبب گرایشهاى شیعى شدید برخى از استرآبادیان- «دارالمؤمنین» خوانده شده است<ref>همان، ص238- 239</ref> | |||
استرآباد در روزگار صفویان، بارها محل تاختوتاز و کشاکش سیاسى و مذهبى با سنیان نواحى اطراف، بویژه ازبکان، واقع گردید. در یکى از همین تاختوتازها که انوشهخان ازبک به استرآباد حمله آورد، سلطان حسین شهید شد. این انوشه، چهاردهمین تن از سلسله خانان ازبک خیوه بود که از 1074 تا حدود 1085ق، فرمانروایى کرده است<ref>همان، ص240</ref> | استرآباد در روزگار صفویان، بارها محل تاختوتاز و کشاکش سیاسى و مذهبى با سنیان نواحى اطراف، بویژه ازبکان، واقع گردید. در یکى از همین تاختوتازها که انوشهخان ازبک به استرآباد حمله آورد، سلطان حسین شهید شد. این انوشه، چهاردهمین تن از سلسله خانان ازبک خیوه بود که از 1074 تا حدود 1085ق، فرمانروایى کرده است<ref>همان، ص240</ref> | ||
| خط ۵۴: | خط ۵۲: | ||
شهادت سلطان حسین، آنگونه که از تصریح میرزا عبدالله اصفهانى برمىآید، به سبب اعتقاد و مرام وى بوده است؛ و اىبسا تبرّى صریح که در میان گویندگان مذهبى آن عصر رواج داشته، موجب حساسیت ازبکان و دستیازى ایشان به قتل وى بوده باشد<ref>همان</ref> | شهادت سلطان حسین، آنگونه که از تصریح میرزا عبدالله اصفهانى برمىآید، به سبب اعتقاد و مرام وى بوده است؛ و اىبسا تبرّى صریح که در میان گویندگان مذهبى آن عصر رواج داشته، موجب حساسیت ازبکان و دستیازى ایشان به قتل وى بوده باشد<ref>همان</ref> | ||
سلطان حسین در شرح «اعتقادات» [[ | سلطان حسین در شرح «اعتقادات» [[ابن بابویه، ابوجعفر، محمد بن علی|ابن بابویه]]، به آزادى و امنیت مذهبى شیعه در ایران صفوى اشارت کرده و مىنویسند: «... مثل ممالک محروسه که هیچ ترس و خوفى نیست به یمن دولت پادشاهان صفویه- على أرواحهم ألف تحیة-...»<ref>همان</ref> | ||
نگاهى به نگارشهاى بازمانده از وى، نشان مىدهد که خود از کسانى بوده که در آن فضا، از تبرّى صریح روىگردان نبوده و بیرون از پرده تقیه مىزیسته است<ref>همان</ref> | نگاهى به نگارشهاى بازمانده از وى، نشان مىدهد که خود از کسانى بوده که در آن فضا، از تبرّى صریح روىگردان نبوده و بیرون از پرده تقیه مىزیسته است<ref>همان</ref> | ||
| خط ۷۶: | خط ۷۴: | ||
دو کتاب فارسى «تحفة المؤمنین» (در اصول دین و عبادات و مواعظ) و «ذخائر الواعظین» (در اخلاق و مواعظ و معارف)، هر دو از استرآبادى، نزد مرحوم حاج ملا على خیابانى تبریزى، صاحب «وقائع الأیام»، موجود بوده است<ref>همان، ص243</ref>سلطان حسین «ضوابط الرضاع» [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|میرداماد]] را نیز در سالههاى 1077 و 1078ق به فارسى ترجمه کرده که دستنوشت آن در کتابخانه دانشگاه تهران هست<ref>همان</ref> | دو کتاب فارسى «تحفة المؤمنین» (در اصول دین و عبادات و مواعظ) و «ذخائر الواعظین» (در اخلاق و مواعظ و معارف)، هر دو از استرآبادى، نزد مرحوم حاج ملا على خیابانى تبریزى، صاحب «وقائع الأیام»، موجود بوده است<ref>همان، ص243</ref>سلطان حسین «ضوابط الرضاع» [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|میرداماد]] را نیز در سالههاى 1077 و 1078ق به فارسى ترجمه کرده که دستنوشت آن در کتابخانه دانشگاه تهران هست<ref>همان</ref> | ||
وى در آثار خویش، از شرحى که بر رساله «اعتقادات» [[ | وى در آثار خویش، از شرحى که بر رساله «اعتقادات» [[ابن بابویه، ابوجعفر، محمد بن علی|ابن بابویه]] نوشته و نیز شرحى که بر باب حادىعشر نوشته، یاد کرده است<ref>همان</ref> | ||
این سلطان حسین استرآبادى، معاصرى دارد سلطان حسین نام، که گویا اهل روستاى ندوشن یزد بوده است؛ چه، وى را سلطان حسین ندوشنى یزدى گویند. میرزا عبدالله اصفهانى، این مرد ندوشنى یزدى را «فاضل عالم متکلم جلیلالقدر» خوانده است. از سلطان حسین ندوشنى هم شرحى بر باب حادى عشر بر جاى مانده است که بهطبع نباید با نوشته همنام استرآبادىاش خلط گردد<ref>همان، 243- 244</ref> | این سلطان حسین استرآبادى، معاصرى دارد سلطان حسین نام، که گویا اهل روستاى ندوشن یزد بوده است؛ چه، وى را سلطان حسین ندوشنى یزدى گویند. میرزا عبدالله اصفهانى، این مرد ندوشنى یزدى را «فاضل عالم متکلم جلیلالقدر» خوانده است. از سلطان حسین ندوشنى هم شرحى بر باب حادى عشر بر جاى مانده است که بهطبع نباید با نوشته همنام استرآبادىاش خلط گردد<ref>همان، 243- 244</ref> | ||
| خط ۸۸: | خط ۸۶: | ||
جهانبخش، جویا، «اعتقادات [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهایى]]: متن عربى رسالة الاعتقادات شیخ بهاءالدین محمد عاملى (953-1030ق) به همراه سه ترجمه و شرح فارسى آن»، تهران، اساطیر، 1387، مقدمه کتاب، از ص237- 244. | جهانبخش، جویا، «اعتقادات [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهایى]]: متن عربى رسالة الاعتقادات شیخ بهاءالدین محمد عاملى (953-1030ق) به همراه سه ترجمه و شرح فارسى آن»، تهران، اساطیر، 1387، مقدمه کتاب، از ص237- 244. | ||
{{الگو:شهیدان}} | |||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
| خط ۹۵: | خط ۹۴: | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده:شهیدان]] | |||