پرش به محتوا

علاءالدوله سمنانی پیر عارفان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'فـ' به 'ف'
جز (جایگزینی متن - 'یـ' به 'ی')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'فـ' به 'ف')
خط ۶۸: خط ۶۸:
بخش خلوت و چلّه از مهمترین و عالیترین فصول این کتاب است که در آن به دقّت تمام از ادب و آداب سلوک و خلوت و چلّه و نحوه‌ی آن و شکل و آن به دقّت تمام سخن رفته است. نویسنده در کتاب [[نجم کبری]] به دقّت و کمال از خلوت و آداب آن و از چلّه و چلّه نشینی و کم و کیف آن سخن گفته که برای فهم بهتر و کاملتر باید به آن کتاب نیز رجوع کرد. ورود به خلوت و چله باید به دستور و اذن مرشد باشد و برای انگیزه و هدفی خاص نیز باشد و لذا بی اذن به خلوت رفتن و چلّه گرفتن خطا و بی خاصیّت و شاید هم مضرّ و آفت‌زا باشد. امّا تعبیری که [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]] در کتاب [[سلوة العاشقین]] و مرشد او [[اسفراینی، عبدالرحمن بن محمد|نورالدین اسفراینی]] در کتاب [[كاشف الأسرار بانضمام پاسخ به چند پرسش و رساله‌ای در روش سلوک و خلوت نشینی|کاشف الاسرار]] در این باره آورده است از بهترین و استثنایی‌ترین مفاهیم در خصوص خلوت است.
بخش خلوت و چلّه از مهمترین و عالیترین فصول این کتاب است که در آن به دقّت تمام از ادب و آداب سلوک و خلوت و چلّه و نحوه‌ی آن و شکل و آن به دقّت تمام سخن رفته است. نویسنده در کتاب [[نجم کبری]] به دقّت و کمال از خلوت و آداب آن و از چلّه و چلّه نشینی و کم و کیف آن سخن گفته که برای فهم بهتر و کاملتر باید به آن کتاب نیز رجوع کرد. ورود به خلوت و چله باید به دستور و اذن مرشد باشد و برای انگیزه و هدفی خاص نیز باشد و لذا بی اذن به خلوت رفتن و چلّه گرفتن خطا و بی خاصیّت و شاید هم مضرّ و آفت‌زا باشد. امّا تعبیری که [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]] در کتاب [[سلوة العاشقین]] و مرشد او [[اسفراینی، عبدالرحمن بن محمد|نورالدین اسفراینی]] در کتاب [[كاشف الأسرار بانضمام پاسخ به چند پرسش و رساله‌ای در روش سلوک و خلوت نشینی|کاشف الاسرار]] در این باره آورده است از بهترین و استثنایی‌ترین مفاهیم در خصوص خلوت است.


بخشی از معنای خلوت با این نگاه چنین است: امّا خلوت چیست؟ غیبت ناکردن، به غیر ذکر لب ناجنبانیدن، آزار خود از خلق بازداشتن، روز به روزه بودن و شب پهلو بر زمین نانهادن، خود را تسلیم لحد و گور کردن، به قضای خدا راضی بودن و بی احتیاج سخن ناگفتن، نماز به جماعت گزاردن، در انتظار نماز جماعت نشستن و وضو بر وضو نگاه داشتن، ترک شهوات گفتن، صبر جمیل در پیش گرفتن، جوع بر جوع افزودن، با نفس و شیطان محاربه کردن، دل را به خدای تعالی راست داشتن، اخلاق مذمومه را محو کردن، نفس خود را به ناکسی شناختن، بر گناهان خود گریستن، ترک ادخار گفتن، توکّل بر خدای تعالی کردن، خود را بدین آیت که «و ما خلقت الجنّ والانس الاّ لیعبدون» مخصوص گردانیدن. فـی الجمله بباید دانستن که نشستن به خلوت: رفتن راه طریقت است، تمامی‌شریعت است، معدن معرفت است، سرمایه‌ی محبّت است، به حقّ مترتّب است، از حقّ تعالی کرامت است، از طاعت خجالت است، از معصیت ندامت است، ترک نخوت است، متابعت سنّت است، و موافقت طریقت است<ref>متن، صص 326-325</ref>.
بخشی از معنای خلوت با این نگاه چنین است: امّا خلوت چیست؟ غیبت ناکردن، به غیر ذکر لب ناجنبانیدن، آزار خود از خلق بازداشتن، روز به روزه بودن و شب پهلو بر زمین نانهادن، خود را تسلیم لحد و گور کردن، به قضای خدا راضی بودن و بی احتیاج سخن ناگفتن، نماز به جماعت گزاردن، در انتظار نماز جماعت نشستن و وضو بر وضو نگاه داشتن، ترک شهوات گفتن، صبر جمیل در پیش گرفتن، جوع بر جوع افزودن، با نفس و شیطان محاربه کردن، دل را به خدای تعالی راست داشتن، اخلاق مذمومه را محو کردن، نفس خود را به ناکسی شناختن، بر گناهان خود گریستن، ترک ادخار گفتن، توکّل بر خدای تعالی کردن، خود را بدین آیت که «و ما خلقت الجنّ والانس الاّ لیعبدون» مخصوص گردانیدن. فی الجمله بباید دانستن که نشستن به خلوت: رفتن راه طریقت است، تمامی‌شریعت است، معدن معرفت است، سرمایه‌ی محبّت است، به حقّ مترتّب است، از حقّ تعالی کرامت است، از طاعت خجالت است، از معصیت ندامت است، ترک نخوت است، متابعت سنّت است، و موافقت طریقت است<ref>متن، صص 326-325</ref>.


بخش واقعات که پیرو چله و خلوت است رسماً نیز به دنبال همین چله و خلوت حاصل می‌شود به نوعی که سالک و مرید چون بر هواهای نفس استیلا یافت به مرور چشم باطنی او هم باز می‌شود و در مقام معینه‌ یا واقعه و یا شهود قادر به دیدن برخی حقایق می‌شود که پیش از این قدرتی بر این کار نداشت. در همین بخش دقّتی لغوی هم بر روی واقعه و مشابهات آن صورت گرفته که به فهم خواننده و به دانش او کمک می‌کند. بخش ذکر و سماع نیز برای خود تطویلی و تفصیلی عالمانه دارد و شیخ نیز به مانند دیگر شیوخ مکتب کبرویه به ذکر و سماع در شرایطی خاص باور و اهتمام داشته است و مجالس ذکر و سماع او نیز به مانند مجالس [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] احتمالاً بسیار پر شور بوده است.
بخش واقعات که پیرو چله و خلوت است رسماً نیز به دنبال همین چله و خلوت حاصل می‌شود به نوعی که سالک و مرید چون بر هواهای نفس استیلا یافت به مرور چشم باطنی او هم باز می‌شود و در مقام معینه‌ یا واقعه و یا شهود قادر به دیدن برخی حقایق می‌شود که پیش از این قدرتی بر این کار نداشت. در همین بخش دقّتی لغوی هم بر روی واقعه و مشابهات آن صورت گرفته که به فهم خواننده و به دانش او کمک می‌کند. بخش ذکر و سماع نیز برای خود تطویلی و تفصیلی عالمانه دارد و شیخ نیز به مانند دیگر شیوخ مکتب کبرویه به ذکر و سماع در شرایطی خاص باور و اهتمام داشته است و مجالس ذکر و سماع او نیز به مانند مجالس [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] احتمالاً بسیار پر شور بوده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش