۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عـ' به 'ع') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'کـ' به 'ک') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
این اثـر نفیس، متقنترین نوشتاری است که در باب شیوه تدریس شایستگیهای دانشجویی در زمینه اخلاق و رفتار دانشپژوهی را یادآور شده است و اساتید و دانشمندان را بـه وظـایف و رسالت خویش بهخوبی آشنا ساخته و از ارکان اساسی تعلیم و تربیت و نکات دقیق آن پرده بـرداشته است. این اثر نزد علمای ژرفاندیش حوزههای علمی از موقعیت ویژهای برخوردار بوده و هست و هـمواره دانشمندان، دانشجویان را به جایگاه و تأثیر سازنده آن در پیشرفت، آگاه ساخته و به مطالعه آن توصیه نمودهاند؛ از جمله میرزای شـیرازی بـزرگ(ره)، عموم اهل دانش را به مطالعه آن سفارش کرده است: «چقدر شایسته است که اهـل علم، مواظبت نمایند به مطالعه این کتاب شریف و متأدب شوند به آداب مزبوره در آن...»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1960/107 ر.ک: میری، سید عباس، ص107]</ref>. | این اثـر نفیس، متقنترین نوشتاری است که در باب شیوه تدریس شایستگیهای دانشجویی در زمینه اخلاق و رفتار دانشپژوهی را یادآور شده است و اساتید و دانشمندان را بـه وظـایف و رسالت خویش بهخوبی آشنا ساخته و از ارکان اساسی تعلیم و تربیت و نکات دقیق آن پرده بـرداشته است. این اثر نزد علمای ژرفاندیش حوزههای علمی از موقعیت ویژهای برخوردار بوده و هست و هـمواره دانشمندان، دانشجویان را به جایگاه و تأثیر سازنده آن در پیشرفت، آگاه ساخته و به مطالعه آن توصیه نمودهاند؛ از جمله میرزای شـیرازی بـزرگ(ره)، عموم اهل دانش را به مطالعه آن سفارش کرده است: «چقدر شایسته است که اهـل علم، مواظبت نمایند به مطالعه این کتاب شریف و متأدب شوند به آداب مزبوره در آن...»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1960/107 ر.ک: میری، سید عباس، ص107]</ref>. | ||
بـدون تردید، یکی از منابع اصلی [[شهید ثانی، زینالدین بن علی|شهید]] در نگارش منية المريد، که سخت تحت تاثیر آن نیز بوده، کتاب «تذكرة السامع في أدب العالم و المتعلم»، نوشته بدرالدین بن جماعه کنانی (م 733ق) است. ازاینروی در بسیاری از مطالب، نظم ابواب، فـصول و مستندات به یکدیگر نزدیک هستند. ایـن همخوانی بـهصورت کلی نمایان است. اما در زیاده و کمی مطالب با یکدیگر تفاوتهایی دارند. «منية المريد» در ابواب کلی بر «تذكرة السامع»، دو باب، خاتمه و تتمه افزون دارد. البته «تذكرة السامع» نیز بابی تحت عنوان «آداب و شرایط سکونت در مدارس» بر «المنية المريد» اضـافه دارد. در مستندات مباحث، نیز تفاوتهای جزئی با یـکدیگر دارند؛ از جمله «منية المريد» در آغاز بابها و برخی فصول از روایات ائمه دوازدهگانه(ع) استفاده کرده و افـزون بـر آنچه «تذكرة السامع» از پیامبر(ص)، اصحاب و بـزرگان دانش آورده است، از روایـات ائمه شیعه در جایجای مباحث سود جسته است، که این خود امتیاز بسیار والایی است که آن را غنیتر و نگرش آن را متقنتر و وسیعتر | بـدون تردید، یکی از منابع اصلی [[شهید ثانی، زینالدین بن علی|شهید]] در نگارش منية المريد، که سخت تحت تاثیر آن نیز بوده، کتاب «تذكرة السامع في أدب العالم و المتعلم»، نوشته بدرالدین بن جماعه کنانی (م 733ق) است. ازاینروی در بسیاری از مطالب، نظم ابواب، فـصول و مستندات به یکدیگر نزدیک هستند. ایـن همخوانی بـهصورت کلی نمایان است. اما در زیاده و کمی مطالب با یکدیگر تفاوتهایی دارند. «منية المريد» در ابواب کلی بر «تذكرة السامع»، دو باب، خاتمه و تتمه افزون دارد. البته «تذكرة السامع» نیز بابی تحت عنوان «آداب و شرایط سکونت در مدارس» بر «المنية المريد» اضـافه دارد. در مستندات مباحث، نیز تفاوتهای جزئی با یـکدیگر دارند؛ از جمله «منية المريد» در آغاز بابها و برخی فصول از روایات ائمه دوازدهگانه(ع) استفاده کرده و افـزون بـر آنچه «تذكرة السامع» از پیامبر(ص)، اصحاب و بـزرگان دانش آورده است، از روایـات ائمه شیعه در جایجای مباحث سود جسته است، که این خود امتیاز بسیار والایی است که آن را غنیتر و نگرش آن را متقنتر و وسیعتر کرده است. آنچه بهطور کلی، اسباب امتیاز کتاب «منية المريد» است، استناد به سخنان گهربار اهلبیت(ع) در دو باب است: یـکی در «آداب فـتوی، مفتی و مستفتی و شرایط آن» و دیگری درباره «مناظره، شروط، آداب و آفات آن» و خاتمه درباره مطالب مهمی در اقسام علوم شرعی و نصایح به دانشجویان است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1960/107 ر.ک: همان]</ref>. | ||
| | ||
در باب دوم، شـرایط و اموری که در مفتی معتبر است، احکام و آداب و وظایف فتوادهنده، آداب فتوا و صادر کردن حکم، احکام و آداب و وظایف مستفتی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. شهید پس از مقدمه به شایستگیهای مفتی از قبیل: عدالت و فقاهت اشاره میکند و بر آن است | در باب دوم، شـرایط و اموری که در مفتی معتبر است، احکام و آداب و وظایف فتوادهنده، آداب فتوا و صادر کردن حکم، احکام و آداب و وظایف مستفتی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. شهید پس از مقدمه به شایستگیهای مفتی از قبیل: عدالت و فقاهت اشاره میکند و بر آن است که فـقیه جامعالشرایط باید به معارف اسلامی، مسائل کلامی و علوم زیربنائی که در شناخت ادله شـرعی نقش دارد آگـاهی داشته و به موارد اختلاف و اتفاق علما و فقها، در مسائل شرعی آشنا باشد و دارای ملکه نفسانی و قوه و نیرویی قدسی و ملکوتی باشد که فروع احکام را از اصول و کلیات آن استنباط کند. کسانی که دارای این ویژگیها باشند بـر آنها واجب خواهد بـود نسبت بـه مسائل مورد نیاز خود فتوا دهند و مسائلی که از آنها پرسش میشود را پاسخ گویند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1960/108 ر.ک: همان، ص108]</ref>. | ||
مطالب باب سوم بدین شرح است: در مقدمه فصل اول، شهید فرموده است: مناظره و تبادل فکر و نظر در احکام دینی، بـخش و عضوی از پیکره دین است و در عمل نیازمند فرصت مناسب، شرایط و آداب ویژهای است | مطالب باب سوم بدین شرح است: در مقدمه فصل اول، شهید فرموده است: مناظره و تبادل فکر و نظر در احکام دینی، بـخش و عضوی از پیکره دین است و در عمل نیازمند فرصت مناسب، شرایط و آداب ویژهای است که کامیابی در آن در گرو رعایت آن شـروط است. مطالب این فصل در هشت موضوع بیان شده که از جمله آن است: هدف مناظرهکننده باید رسیدن بـه حق باشد، نه ریا و خـودنمایی. سپس نشانه مناظرهای که با هـدف الهـی برگزار میشود را برمیشمارد. اشتغال بـه مناظره را در صورتی صحیح میداند که وظایف مهمتر از آن در بین نباشد؛ زیرا درصورتیکه مناظره درباره امر واجب، بـهگونه مشروع انجام گیرد، واجب کفایی خواهد بود. آنگاه شرایط اساسی مناظرهکنندگان در احکام دین را اجتهاد میداند و بر آن است که نتیجه مناظره با این پشتوانه علمی برای دیگران قابل پیروی است و از دیگرچیزهایی که در مناظره سازنده علمی لازم میشمارد وجود جو آرام و متکی بـر منطق، مصون بـودن از تحریکات، رعایت حق و انصاف است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1960/109 ر.ک: همان، ص109]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35159/2/171 متن کتاب، ص173-171]</ref>. | ||
در فصل دوم، از آفات و نتائج سوئی که از رهگذر مناظره مخرب نصیب انسان میشود و تأثیر نامطلوبی که بر اخلاق و رفـتار افـراد میگذارد، سخن گفته است و سفارش نموده مناظره بهمنظور غلبه بـر دیـگران، اقناع و اسکات خـصم و مباهات و فضلفروشی صورت نگیرد. سپس نتائج سوئی را برای مناظره نادرست برشمرده است؛ از قبیل: عدم پذیرش حق از رهگذر گفتگو همراه با جدال و ستیز، جلوهگری رزائل مانند: خشم، غـضب، حقد، کینهتوزی، رشک و حسد، انزوا و گوشهگیری از مردم، سخنان ناروا بر زبان راندن و احساس تکبر و خودستایی در برابر دیگران و...<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1960/109 ر.ک: میری، سید عباس، ص109]</ref>. | در فصل دوم، از آفات و نتائج سوئی که از رهگذر مناظره مخرب نصیب انسان میشود و تأثیر نامطلوبی که بر اخلاق و رفـتار افـراد میگذارد، سخن گفته است و سفارش نموده مناظره بهمنظور غلبه بـر دیـگران، اقناع و اسکات خـصم و مباهات و فضلفروشی صورت نگیرد. سپس نتائج سوئی را برای مناظره نادرست برشمرده است؛ از قبیل: عدم پذیرش حق از رهگذر گفتگو همراه با جدال و ستیز، جلوهگری رزائل مانند: خشم، غـضب، حقد، کینهتوزی، رشک و حسد، انزوا و گوشهگیری از مردم، سخنان ناروا بر زبان راندن و احساس تکبر و خودستایی در برابر دیگران و...<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1960/109 ر.ک: میری، سید عباس، ص109]</ref>. | ||
خـاتمه | خـاتمه کتاب شامل سه مطلب اساسی به شرح زیر است: مطالب بخش اول در دو فصل آمده است: در فصل اول، علوم شرعی و دانشهای اصیل دینی را به چهار بخش علم کلام، علم کتاب (قرآن کریم)، علم به احادیث و علم به احکام شرعی (فقه) تقسیم کرده و ارزش و جایگاه و اهمیت هریک را یادآور شده و از آیات قرآن و سخنان پیامبر(ص) و پیشوایان دین و دانشوران بر نظرگاهها و مطالب خود تأیید آورده است. | ||
فـصل دوم، به علوم و دانشهای فرعی که معرفت و شـناخت علوم شرعی بر آن توقف دارد، مثل معرفت خداوند و مسائل مربوط به آن که از راه تأمل در نشانههای الهی میتوان بدان دست یافت و معرفت و کسب علومی که فهم احکام و آیات قرآن و احادیث بر آن مبتنی است و مقدار لازم از هریک را گوشزد میکند. سپس علوم مورد نیاز علم فقه استدلالی را برمیشمرد که مجموعاً دوازده علم است (صرف، نحو، اشتقاق، معانی، بیان، بدیع، لغت، اصول فقه، رجال، منطق، تفسیر و حدیث)<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1960/110 ر.ک: همان، ص110]</ref>. | فـصل دوم، به علوم و دانشهای فرعی که معرفت و شـناخت علوم شرعی بر آن توقف دارد، مثل معرفت خداوند و مسائل مربوط به آن که از راه تأمل در نشانههای الهی میتوان بدان دست یافت و معرفت و کسب علومی که فهم احکام و آیات قرآن و احادیث بر آن مبتنی است و مقدار لازم از هریک را گوشزد میکند. سپس علوم مورد نیاز علم فقه استدلالی را برمیشمرد که مجموعاً دوازده علم است (صرف، نحو، اشتقاق، معانی، بیان، بدیع، لغت، اصول فقه، رجال، منطق، تفسیر و حدیث)<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1960/110 ر.ک: همان، ص110]</ref>. | ||
بخش پایانی کتاب به توصیهها و پندهای شهید به دانشجویان اختصاص یافته است؛ از جمله توصیههای شهید: قدرشناسی فـرصتهای زودگذر عمر است که محصل باید آن را غنیمت شمرده و از آن کمال بهرهبرداری را در راه کسب فضائل و ملکات علمی و ارتقاء دانش خود بنماید. کوتاهی و سهلانگاری در راه تحصیل دانش، مایه حسرت و تأسف درازمدت و موجب سردرگمی در هـدف میگردد. تلاش در راه کسب دانش، پلکان ترقی است و جایگاه و مدارج عالی قیامت و همجواری با انبیا، شهدا، صالحین، علما و... بهوسیله دانش و با استفاده از همین فرصتهای عمر به دست میآید. اگر دانشجو در طریق تحصیل علم، تنآسایی پیـشه سازد و همت بلند نداشته بـاشد، ایـن ناشی از نارسایی عقل و غفلت او خواهد بود که باید از آن به خداوند پناه برد. البته تأسف در صورتی است که در قیامت از عذاب الهی مصون بـاشد، والا بـاید آماده عذاب الهی بود بهخاطر قصور در وظیفه واجب عینی یـا | بخش پایانی کتاب به توصیهها و پندهای شهید به دانشجویان اختصاص یافته است؛ از جمله توصیههای شهید: قدرشناسی فـرصتهای زودگذر عمر است که محصل باید آن را غنیمت شمرده و از آن کمال بهرهبرداری را در راه کسب فضائل و ملکات علمی و ارتقاء دانش خود بنماید. کوتاهی و سهلانگاری در راه تحصیل دانش، مایه حسرت و تأسف درازمدت و موجب سردرگمی در هـدف میگردد. تلاش در راه کسب دانش، پلکان ترقی است و جایگاه و مدارج عالی قیامت و همجواری با انبیا، شهدا، صالحین، علما و... بهوسیله دانش و با استفاده از همین فرصتهای عمر به دست میآید. اگر دانشجو در طریق تحصیل علم، تنآسایی پیـشه سازد و همت بلند نداشته بـاشد، ایـن ناشی از نارسایی عقل و غفلت او خواهد بود که باید از آن به خداوند پناه برد. البته تأسف در صورتی است که در قیامت از عذاب الهی مصون بـاشد، والا بـاید آماده عذاب الهی بود بهخاطر قصور در وظیفه واجب عینی یـا کفائی که خود گناه است و بنابراین، سرگرمیها و تن پروریها و اشتغالات غیر علمی و شانه خالی کردن از زیر بار رنج تحصیل فقه و مقدمات آن بزرگترین گـناه محسوب میشود؛ گرچه آن اشتغالات غیر علمی، عبادت، مثل: دعا و قرائت قرآن باشد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1960/110 ر.ک: همان]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35159/2/237 متن کتاب، ص238-237]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش