پرش به محتوا

قاعده لا ضرر و لا ضرار: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'کـ' به 'ک'
جز (جایگزینی متن - 'بـ' به 'ب')
جز (جایگزینی متن - 'کـ' به 'ک')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۴: خط ۳۴:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
یـکی از مشهورترین‌ قواعد‌ فقهی که در بیشتر ابواب فـقه مانند عبادات، معاملات و... به آن استناد می‌شود، قاعده «لا ضرر» است که مستند بسیاری‌ از‌ مسائل‌ فقهی می‌باشد. اهمیت قاعده مذکور به حدی است کـه بسیاری‌ از فقها از گذشته دور و نزدیک در تألیفات و تقریرات خود رساله مـستقلی را به آن اختصاص داده‌اند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/84432/18 ر.ک: نصیری جهان‌آباد، عنایت‌اله و دیگران، ص18]</ref>.
یـکی از مشهورترین‌ قواعد‌ فقهی که در بیشتر ابواب فـقه مانند عبادات، معاملات و... به آن استناد می‌شود، قاعده «لا ضرر» است که مستند بسیاری‌ از‌ مسائل‌ فقهی می‌باشد. اهمیت قاعده مذکور به حدی است که بسیاری‌ از فقها از گذشته دور و نزدیک در تألیفات و تقریرات خود رساله مـستقلی را به آن اختصاص داده‌اند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/84432/18 ر.ک: نصیری جهان‌آباد، عنایت‌اله و دیگران، ص18]</ref>.


رساله حاضر در قریب به بیست صفحه به این موضوع پرداخته است. این قاعده از جهت چهار مدرک فقهی قرآن، روایات، عقل و اجماعی ثابت و مسلم است. در رابطه با قرآن در آیات فراوانی در 233 سوره بقره «لا تضار والدة بولدها و لا مولود له بولدة» و یا آیه 231 «لا تمسکوهن ضرارا» و یا آیه 282 همان سوره «لا یضار کاتب و لا شهید» از جمله آیاتی است که دلالت بر عدم جواز ضرر زدن شخص به خود و به مفهوم موافق دلالت بر عدم جواز اضرار و ظلم به دیگران می‌کند. عقل نیز به فراست حکم به‌دشواری زندگی اجتماعی بلکه غیرممکن بودن آن می‌کند اگر ضرر زدن به دیگران و تحمل ضرر به‌عنوان مانع و منطق اجتماعی انسانی وجود نداشته باشد. درباره ضرر زدن که بدیهی است اما تحمل ضرر دو قسم است: تحمل ضرر از دیگری که مخالف قوانین اجتماعی و سبب راحتی و آزادی ستمگران است؛ و تحمل ضرر به خود که با حکمت وجود انسان منافات دارد؛ چراکه تنها خداوند مالک مرگ و زندگی است و برای هیچ‌کس جنایت و ضرر به خود جایز نیست. در رابطه با اجماع نیز به‌طورقطع می‌گوییم که جمیع فقهای امامیه و اهل سنت متفق بر معنی این قاعده هستند همچنان که علامه فتوای مالک و احمد را دراین‌باره نقل کرده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص3-2</ref>.
رساله حاضر در قریب به بیست صفحه به این موضوع پرداخته است. این قاعده از جهت چهار مدرک فقهی قرآن، روایات، عقل و اجماعی ثابت و مسلم است. در رابطه با قرآن در آیات فراوانی در 233 سوره بقره «لا تضار والدة بولدها و لا مولود له بولدة» و یا آیه 231 «لا تمسکوهن ضرارا» و یا آیه 282 همان سوره «لا یضار کاتب و لا شهید» از جمله آیاتی است که دلالت بر عدم جواز ضرر زدن شخص به خود و به مفهوم موافق دلالت بر عدم جواز اضرار و ظلم به دیگران می‌کند. عقل نیز به فراست حکم به‌دشواری زندگی اجتماعی بلکه غیرممکن بودن آن می‌کند اگر ضرر زدن به دیگران و تحمل ضرر به‌عنوان مانع و منطق اجتماعی انسانی وجود نداشته باشد. درباره ضرر زدن که بدیهی است اما تحمل ضرر دو قسم است: تحمل ضرر از دیگری که مخالف قوانین اجتماعی و سبب راحتی و آزادی ستمگران است؛ و تحمل ضرر به خود که با حکمت وجود انسان منافات دارد؛ چراکه تنها خداوند مالک مرگ و زندگی است و برای هیچ‌کس جنایت و ضرر به خود جایز نیست. در رابطه با اجماع نیز به‌طورقطع می‌گوییم که جمیع فقهای امامیه و اهل سنت متفق بر معنی این قاعده هستند همچنان که علامه فتوای مالک و احمد را دراین‌باره نقل کرده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص3-2</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش