۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'جـ' به 'ج') |
جز (جایگزینی متن - 'کـ' به 'ک') |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
زبیر پاشا در ادامه از سعایت یکی از خادمان فرزندش سلیمان، نزد ژنرال گردن که منجر به عزل او شد، گلایه میکند و از کشته شدن تعدادی از علما به دستور او سخن میگوید: «سلیمان چون از صورت معامله مطلع شد، به قصد برائت ذمه چند نفر از علمای سودان را به نزد جنرال گردن فرستاد تا تصدیق بر حسن خدمات سلیمان و تکذیب اقاویل مفتری سابق الذکر نمایند. جنرال موصوف قبل از رسیدگی مشارالیهم را به قتل رسانید. ثانیاً دو نفر دیگر از علما را فرستاده، مشارالیه آنها را نیز هلاک نمود و آنچه تصور مینماییم که آیا این چه نوع رفتاری بوده که در حق فرستادگان مرعی داشتهاند، درجه خیال من به انتها نمیرسد»<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>. | زبیر پاشا در ادامه از سعایت یکی از خادمان فرزندش سلیمان، نزد ژنرال گردن که منجر به عزل او شد، گلایه میکند و از کشته شدن تعدادی از علما به دستور او سخن میگوید: «سلیمان چون از صورت معامله مطلع شد، به قصد برائت ذمه چند نفر از علمای سودان را به نزد جنرال گردن فرستاد تا تصدیق بر حسن خدمات سلیمان و تکذیب اقاویل مفتری سابق الذکر نمایند. جنرال موصوف قبل از رسیدگی مشارالیهم را به قتل رسانید. ثانیاً دو نفر دیگر از علما را فرستاده، مشارالیه آنها را نیز هلاک نمود و آنچه تصور مینماییم که آیا این چه نوع رفتاری بوده که در حق فرستادگان مرعی داشتهاند، درجه خیال من به انتها نمیرسد»<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>. | ||
ژنرال گوردون در سال 1887م، فرماندار و حکمران کل سودان شد و این نخستینبار بود که فردی مسیحی به فرمانداری سودان میرسید. او ایالات مختلف سودان را در میان همکاران اروپایی خود از ایتالیا، آلمان، اتریش و... تقسیم کرد و نتیجه این اقدام این شد که سودان اگرچه رسماً تحت کنترل دولت مصر بود، اما عملاً در تملک نمایندگان استعمار اروپایی بود. پیامد چنین اتفاقی چیزی جز رنج و فقر برای مردم سودان نبود؛ زیرا حاکمان اروپایی مالیاتهای بسیار سنگینی بر مردم تحمیل میکردند و با کسب سودهای کلان، اهالی سودان را غارت میکردند؛ چـیزی | ژنرال گوردون در سال 1887م، فرماندار و حکمران کل سودان شد و این نخستینبار بود که فردی مسیحی به فرمانداری سودان میرسید. او ایالات مختلف سودان را در میان همکاران اروپایی خود از ایتالیا، آلمان، اتریش و... تقسیم کرد و نتیجه این اقدام این شد که سودان اگرچه رسماً تحت کنترل دولت مصر بود، اما عملاً در تملک نمایندگان استعمار اروپایی بود. پیامد چنین اتفاقی چیزی جز رنج و فقر برای مردم سودان نبود؛ زیرا حاکمان اروپایی مالیاتهای بسیار سنگینی بر مردم تحمیل میکردند و با کسب سودهای کلان، اهالی سودان را غارت میکردند؛ چـیزی که در این میان قابل پیش بینی بود. ازاینرو، تحمل چنین وضعیت فلاکتباری برای مردم سودان ممکن نبود و خبر از وقوع قیامهای گسترده مردمی در سراسر این سرزمین علیه دولت مصری - اروپایی میداد<ref>ر.ک: کاظمی راد، رضا؛ مقری، احمد، ص11</ref>. | ||
در بخش دیگری از مطالب کتاب به نقل از کشف الاخبار، نامه هربرت پاشا را ارائه کرده، مینویسد: «هربرت پاشا در تاریخ یازدهم آوریل از قسطنطنیه، مضمونی متعلق به معاملات مصر برای اداره روزنامه لندن طیمس ارسال و مدیر اخبار مذکور شرح آن را بعینها درج روزنامه خود نموده است. صورت مکتوب پاشای موصوف ازاینقرار است: از قراری که به وضوح رسید، اهالی انگلیستان مایلند که در حق دوست قدیمی و محب صمیمی ایشان دولت عثمانی راستی و انصاف از رفتار مرعی و منظور شود. از استماع این مطلب بسیار مسرور و خوشوقت شدهام. «مستر کلید استون»، در مجلس وکلای ملت در یکی از تقریرات خود بیان نموده است (مطلبی را که تاکنون هیچیک از وزرای اعظم انگلیستان بیان ننموده) که مسئله مصر در واقع یک نحوی است که دولت انگلیس و سایر دول متمدنه را درباره او ربطی است؛ لیکن بر ما لازم است که حقوق و روابطی که دولت عثمانی در باب مسئله مصر دارد، بهطور درستی ملحوظ داریم...»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص15-14</ref>. | در بخش دیگری از مطالب کتاب به نقل از کشف الاخبار، نامه هربرت پاشا را ارائه کرده، مینویسد: «هربرت پاشا در تاریخ یازدهم آوریل از قسطنطنیه، مضمونی متعلق به معاملات مصر برای اداره روزنامه لندن طیمس ارسال و مدیر اخبار مذکور شرح آن را بعینها درج روزنامه خود نموده است. صورت مکتوب پاشای موصوف ازاینقرار است: از قراری که به وضوح رسید، اهالی انگلیستان مایلند که در حق دوست قدیمی و محب صمیمی ایشان دولت عثمانی راستی و انصاف از رفتار مرعی و منظور شود. از استماع این مطلب بسیار مسرور و خوشوقت شدهام. «مستر کلید استون»، در مجلس وکلای ملت در یکی از تقریرات خود بیان نموده است (مطلبی را که تاکنون هیچیک از وزرای اعظم انگلیستان بیان ننموده) که مسئله مصر در واقع یک نحوی است که دولت انگلیس و سایر دول متمدنه را درباره او ربطی است؛ لیکن بر ما لازم است که حقوق و روابطی که دولت عثمانی در باب مسئله مصر دارد، بهطور درستی ملحوظ داریم...»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص15-14</ref>. | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
از جمله نکات جالب، ارسال یکی از اعضای پارلمان انگلستان بهعنوان روزنامهنگار دیلی نیوز لندن به سودان است. هدف او اطلاع از عقاید و آرای مهدی و انتشار در روزنامهها بوده است. او در رابطه با این موضوع مینویسد: «عقیده مهدی این است که چون به طرف عامه اهالی دنیا به نظر تعمق ملاحظه نمايیم، این معنی بعید از انصاف و مروت به نظر میآید که بعضی از افراد ناس صاحب دولت و حشمت باشند و برخی از ایشان برای نان شبینه مختاج و برای این معنی دلیل موجهی دارد که عمومی بنی نوع بشر از غنی و فقیر از نسل یک پدرند؛ پس انصاف این است که تمام برادران در حالت مساوات یکسان باشند»<ref>ر.ک: همان، ص22-21</ref>. | از جمله نکات جالب، ارسال یکی از اعضای پارلمان انگلستان بهعنوان روزنامهنگار دیلی نیوز لندن به سودان است. هدف او اطلاع از عقاید و آرای مهدی و انتشار در روزنامهها بوده است. او در رابطه با این موضوع مینویسد: «عقیده مهدی این است که چون به طرف عامه اهالی دنیا به نظر تعمق ملاحظه نمايیم، این معنی بعید از انصاف و مروت به نظر میآید که بعضی از افراد ناس صاحب دولت و حشمت باشند و برخی از ایشان برای نان شبینه مختاج و برای این معنی دلیل موجهی دارد که عمومی بنی نوع بشر از غنی و فقیر از نسل یک پدرند؛ پس انصاف این است که تمام برادران در حالت مساوات یکسان باشند»<ref>ر.ک: همان، ص22-21</ref>. | ||
در خلال سده 18 و 19م، شرایط اجتماعی در بسیاری از جوامع مسلمان بهگونهای رقم خورد | در خلال سده 18 و 19م، شرایط اجتماعی در بسیاری از جوامع مسلمان بهگونهای رقم خورد که پیدایش مدعیان مهدویت با انگیزه اصلاح جامعه و مبارزه علیه استعمار رو به تزاید گذاشت. مهدی سودانی را بهترین نمونه از چنین مدعیانی دانستهاند. آنچه از هـمه این عوامل برداشت میشود این است که ظـهور مهدی سودانی و ادعای وی مبنی بر مهدی موعود بودن، نه بر اساس وجود خصوصیات شخصی خـاص در وی و نه بر اساس پیشگویی و یا پیشبینی شـخصی خـاص مبنی بر ظـهور وی، بلکه معلول شرایط اجتماعی زمان او بوده است. هیچکدام از عوامل ذکرشده برای قیام و ادعای وی به شخص او مرتبط نمیشود، بلکه هـمه بیانکننده اوضاع اجتماعی مردمی است که سودانی در میان آنان زیسته و از میان آنان برخاسته است و این مطلب بهخوبی مؤید این ادعاست که برخی ادعاهای منجیباورانه، معلول شرایط اجتماعی ناشی از فـقر، ظـلم و فـساد است. موثقی نیز این ادعا را تأیید کرده و مینویسد: بنابراین زمینه و ریشه این جنبش را باید در اوضاع داخلی جستجو کرد. از دیگر نشانههای تأیید این ادعا، هدفی است که جنبش مهدی سودانی داشته و به آن دعوت میکرد؛ سودانی و پیروانش مردم را به قیام علیه تاراجگری اروپاییان و استبداد پادشاهان ترک و مصر فرامیخواندند. جمله معروف آنها همان است که: «کندن هزار قبر بهتر از پرداخت یک دینار مالیات است». ازاینرو کاملاً مشخص است که ظـهور و دعوت مهدی سودانی کاملاً ماهیتی ضد استعماری، ملیگرایانه و استقلالطلبانه داشته است.<ref>ر.ک: کاظمی راد، رضا؛ مقری، احمد، ص14</ref>. | ||
کتاب با دو مطلب: اول: ممانعت حکام چینی اهل کاشغر از تجارت مسلمانان رعایای روس با غیر کاشغریها؛ دوم: تظلم هندیها از قرنطینه کشتیهایشان در بنادر مصر و ایتالیا، به پایان آمده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص31-30</ref>. | کتاب با دو مطلب: اول: ممانعت حکام چینی اهل کاشغر از تجارت مسلمانان رعایای روس با غیر کاشغریها؛ دوم: تظلم هندیها از قرنطینه کشتیهایشان در بنادر مصر و ایتالیا، به پایان آمده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص31-30</ref>. |
ویرایش