۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بایزید بسطامی' به 'بایزید بسطامی') |
جز (جایگزینی متن - 'پـ' به 'پ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
کتاب هم به مانند دیگر کتابهای این مجموعه به زبانی بسیار ساده و روان نوشته شده است. نویسنده خود در مقدّمه به این روش نیز اشاره نموده است. وی میگوید این مجموعه، یعنی مشاهیر عرفان و فلسفه و از جمله این کتاب نهایت سعی را در ساده نویسی داشته است تا خواننده با کمترین زحمت و بدون رجوع به قاموسها و فرهنگنامهها بتواند به سهولت متن را بخواند و بفهمد. این شیوه در دستور کار وی بوده است و میتوان گفت در اکثر این کتابهای این مجموعه نیز به همین گونه رفتار شده است با این حال نباید گمان کرد که نویسنده در همه جا از این شیوه استفاده کرده است، کما اینکه در برخی آثار نوشتاری سخت را به کار گرفته که جز افراد متخصّص از خوانش و فهم آن عاجز میشوند، برای نمونه [[تمهیدی بر معرفت نفس]] را میتوان نام برد. | کتاب هم به مانند دیگر کتابهای این مجموعه به زبانی بسیار ساده و روان نوشته شده است. نویسنده خود در مقدّمه به این روش نیز اشاره نموده است. وی میگوید این مجموعه، یعنی مشاهیر عرفان و فلسفه و از جمله این کتاب نهایت سعی را در ساده نویسی داشته است تا خواننده با کمترین زحمت و بدون رجوع به قاموسها و فرهنگنامهها بتواند به سهولت متن را بخواند و بفهمد. این شیوه در دستور کار وی بوده است و میتوان گفت در اکثر این کتابهای این مجموعه نیز به همین گونه رفتار شده است با این حال نباید گمان کرد که نویسنده در همه جا از این شیوه استفاده کرده است، کما اینکه در برخی آثار نوشتاری سخت را به کار گرفته که جز افراد متخصّص از خوانش و فهم آن عاجز میشوند، برای نمونه [[تمهیدی بر معرفت نفس]] را میتوان نام برد. | ||
نویسنده در آغاز کتاب در بخش مقدّمه در خصوص تحقیقاتی با این تم میگوید: تحقیق و جست و جو در اقوال و احوال عارفان و اهل سلوک از لذّتبخشترین کارهای ممکن برای محقّقِ عرفان و تصوّف است، و این به چندین دلیل میتواند باشد، یکی از این بابت که اینان به معرفتِ عرفانی و کشف و شهودی رسیدهاند که بسیاری از | نویسنده در آغاز کتاب در بخش مقدّمه در خصوص تحقیقاتی با این تم میگوید: تحقیق و جست و جو در اقوال و احوال عارفان و اهل سلوک از لذّتبخشترین کارهای ممکن برای محقّقِ عرفان و تصوّف است، و این به چندین دلیل میتواند باشد، یکی از این بابت که اینان به معرفتِ عرفانی و کشف و شهودی رسیدهاند که بسیاری از پردهها و حـجابهای راه از برابر دیدگانشان به کناری رفته، چیزها دیدهاند و به جاهایی رسیدهاند. هم از این بابت که این بزرگان، از رشدیافتگان سلوک معنوی و عرفان الهی هستند و در کشف رمزهای دینی و تأویل آیات قرآنی گامها برداشتهاند و در فهم بهتر کتاب خدا مؤثّر بودهاند، و هم از این بابت که آنان در زمرهی اولیاء الهی و مردان خدا هستند و همین نکات میتواند اسباب شوق و وجد همه کس به ویژه اهل تحقیق را از برای ذکرشان فراهم سازد. برخی از ایشان جزو کسانی هستند که میتوانند برای عصر ما و نسل جوان ما الگویی مثبت و سازنده در جهت سلوک عینی، عملی، انسانی و اجتماعی باشند، زیرا که خود آنان در جمع زیسته و از برای رشد زمان و جامعهی خود کوشیدهاند. شاگردان و مریدان صالح و سالم پروردهاند. حاکمان را نصیحت و اصلاح کردهاند و در بسیاری موارد از خطاها و ظلمهایشان کاستهاند و بسیاری از سرگشتگان را به دین الهی جذب و علاقه مند کردهاند<ref>مقدّمه، صص 8-7</ref>. | ||
نویسنده در انتهای مقدّمه در خصوص این کتاب مینویسد: به هر جهت این نوشته نیز به مانند پنج کتاب گذشته [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]]، [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا جلالالدین محمد مولوی]]، [[ابوبکر شبلی]]، [[غزالی، محمد بن محمد|امام محمد غزالی]] و [[بایزید بسطامی]] به این نیّت نوشته شده تا تحوّلی در زندگی و اندیشهی جوانان ما داشته باشد و آنان را با عرفان عمیق و تصوّف صحیح آشنا کند و از گرایشهای خطا و خام جوانان به برخی مسلکهای ناراست و نادرست جلوگیری کند. شناخت این عارفان با نوع اندیشه و سلوکی که داشتهاند میتواند مرجعی برای گراییدن درست در زندگی باشد و قهراً بدون شناخت این بزرگان به علّت نبودن ملاک و محک صحیح عرفانی ای بسا که برخی به بیراهه روند و به جای کمال به سقوط معنوی و لاابالیگری بگرایند و به جای ایمان به کفر برسند<ref>مقدّمه، ص 16</ref>. | نویسنده در انتهای مقدّمه در خصوص این کتاب مینویسد: به هر جهت این نوشته نیز به مانند پنج کتاب گذشته [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]]، [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا جلالالدین محمد مولوی]]، [[ابوبکر شبلی]]، [[غزالی، محمد بن محمد|امام محمد غزالی]] و [[بایزید بسطامی]] به این نیّت نوشته شده تا تحوّلی در زندگی و اندیشهی جوانان ما داشته باشد و آنان را با عرفان عمیق و تصوّف صحیح آشنا کند و از گرایشهای خطا و خام جوانان به برخی مسلکهای ناراست و نادرست جلوگیری کند. شناخت این عارفان با نوع اندیشه و سلوکی که داشتهاند میتواند مرجعی برای گراییدن درست در زندگی باشد و قهراً بدون شناخت این بزرگان به علّت نبودن ملاک و محک صحیح عرفانی ای بسا که برخی به بیراهه روند و به جای کمال به سقوط معنوی و لاابالیگری بگرایند و به جای ایمان به کفر برسند<ref>مقدّمه، ص 16</ref>. |
ویرایش