پرش به محتوا

آشنایی با نهج‌البلاغه (كاظم محمدى): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'نـ' به 'ن'
جز (جایگزینی متن - 'سـ' به 'س')
جز (جایگزینی متن - 'نـ' به 'ن')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۸: خط ۴۸:
آشنایی با نهج‌البلاغه در عین اختصار به بسیاری مسائل پرداخته و کلّیّتی از کتاب وزین [[نهج‌‌البلاغة (صبحی صالح)|نهج البلاغه]] را به نمایش در آورده است. در نخستین گام از بابت سپاس به معرّفی [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سیّد رضی]] پرداخته و به معرّفی او برای جوانان اهتمام نموده است تا جوانان بدانند که این کتاب گرانسنگ تألیف این دانشمند با فضیلت است و نه چنانکه برخی آن را نوشته‌ی [[امام علی علیه‌السلام|امام علی]] می‌دانند. نویسنده بعد از توصیف [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سیّد رضی]] و بیان قدرتمندی او در دانشها و معنویت در انتها به سخنان او اشاره می‌کند که به کار تدوین [[نهج‌‌البلاغة (صبحی صالح)|نهج البلاغه]] مربوط می‌شود. این نام را [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سیّد رضی]] خود انتخاب کرده و دلیل آن هم از زبان خود او چنین است: کتاب را [[نهج‌‌البلاغة (صبحی صالح)|نهج البلاغه]] نامیدم. چه، درهای بلاغت را برای بیننده می‌گشاید و مطلوبش را بدو نزدیک می‌نماید. هرچه دانشمند و دانش آموز بخواهد در آن هست و مطلوب بلیغ و زاهد در آن موجود و نمایان است و در اثنای آن سخنان شیواست که در توحید و عدل خداست، و پاک دانستن او از همانندی به آفریدگان که نشاننده‌ی سوزش تشنگی است و داروی بیماران، و زداینده‌ی هر شبهه ای از دلهای آنان <ref>متن، ص 16</ref>.
آشنایی با نهج‌البلاغه در عین اختصار به بسیاری مسائل پرداخته و کلّیّتی از کتاب وزین [[نهج‌‌البلاغة (صبحی صالح)|نهج البلاغه]] را به نمایش در آورده است. در نخستین گام از بابت سپاس به معرّفی [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سیّد رضی]] پرداخته و به معرّفی او برای جوانان اهتمام نموده است تا جوانان بدانند که این کتاب گرانسنگ تألیف این دانشمند با فضیلت است و نه چنانکه برخی آن را نوشته‌ی [[امام علی علیه‌السلام|امام علی]] می‌دانند. نویسنده بعد از توصیف [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سیّد رضی]] و بیان قدرتمندی او در دانشها و معنویت در انتها به سخنان او اشاره می‌کند که به کار تدوین [[نهج‌‌البلاغة (صبحی صالح)|نهج البلاغه]] مربوط می‌شود. این نام را [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سیّد رضی]] خود انتخاب کرده و دلیل آن هم از زبان خود او چنین است: کتاب را [[نهج‌‌البلاغة (صبحی صالح)|نهج البلاغه]] نامیدم. چه، درهای بلاغت را برای بیننده می‌گشاید و مطلوبش را بدو نزدیک می‌نماید. هرچه دانشمند و دانش آموز بخواهد در آن هست و مطلوب بلیغ و زاهد در آن موجود و نمایان است و در اثنای آن سخنان شیواست که در توحید و عدل خداست، و پاک دانستن او از همانندی به آفریدگان که نشاننده‌ی سوزش تشنگی است و داروی بیماران، و زداینده‌ی هر شبهه ای از دلهای آنان <ref>متن، ص 16</ref>.


بعد از معرّفی [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سیّد رضی]] معرّفی [[امام علی علیه‌السلام|امام علی]] به اختصار ولی گرانسنگ صورت گرفته است. شاید عبارتی کوتاه از این بخش در بیان موقعیّت آن حضرت بسنده باشد که گفت: [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] چنانکه از روایات و متن تاریخ معلوم است بزرگترین و بهتریـن شـاگرد مکتـب اسلام است. مستقیـماً و بی واسطه از رسول خدا(ص) تعلیم گرفته و تحت نظر آن جناب لحظه به لحظه تربیت می‌شده است. کلماتی که رسول خدا(ص) درباره ی [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] بیان داشته حکایت از بزرگی و عظمت او دارد و می‌نماید که تمامیّت اسلام در وی متجلّی است و اگر قرار باشد که اسلام مجسّمه ای تمام قد داشته باشد که همه ی عظمت، شگفتی، بزرگی، عمق و گستردگی آن را نشان بدهد بدون شک آن فرد [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] است. او، هم تمامیّت اسلام است و هم اسلام مروّجی چون او ندارد. اینکه او باب علم و حکمت نبی است نشان از دانش بیکران او دارد و هم اینکه اگر شهر علم رسول خدا(ص) و باب علم، علی مرتضی(ع) باشد بدون ادراک و سر سپردن به [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] هرگز نمی‌توان به دانش نبوی راه پیدا کرد. لذا شرط ورود به «شهر علم نبی» گذر کردن از «باب علم» آن جناب است. و اینکه او خود را در اوج یقین دانسته و بیان نموده است که: «هـرآینـه همه ی پرده‌ها هم به یکسو برود ذرّه ای بر دانش و یقین من افزوده نمی‌گردد» نشان دیگری از وسعت و عمق دانش بی مانند اوست که جز نبی هیچ کس با او در این رابطه برابری نمی‌کند. و هم اینکه با صراحت و قدرت تمام بیان داشته که: «ای مردم! پیش از اینکه مرا از دست بدهید هر چـه را که می‌خواهیـد بپرسیـد». نیز شاهدی بلنـد بر ایـن مدّعا می‌تواند باشد <ref>متن، صص 18-17</ref>.  
بعد از معرّفی [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سیّد رضی]] معرّفی [[امام علی علیه‌السلام|امام علی]] به اختصار ولی گرانسنگ صورت گرفته است. شاید عبارتی کوتاه از این بخش در بیان موقعیّت آن حضرت بسنده باشد که گفت: [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] چنانکه از روایات و متن تاریخ معلوم است بزرگترین و بهتریـن شـاگرد مکتـب اسلام است. مستقیـماً و بی واسطه از رسول خدا(ص) تعلیم گرفته و تحت نظر آن جناب لحظه به لحظه تربیت می‌شده است. کلماتی که رسول خدا(ص) درباره ی [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] بیان داشته حکایت از بزرگی و عظمت او دارد و می‌نماید که تمامیّت اسلام در وی متجلّی است و اگر قرار باشد که اسلام مجسّمه ای تمام قد داشته باشد که همه ی عظمت، شگفتی، بزرگی، عمق و گستردگی آن را نشان بدهد بدون شک آن فرد [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] است. او، هم تمامیّت اسلام است و هم اسلام مروّجی چون او ندارد. اینکه او باب علم و حکمت نبی است نشان از دانش بیکران او دارد و هم اینکه اگر شهر علم رسول خدا(ص) و باب علم، علی مرتضی(ع) باشد بدون ادراک و سر سپردن به [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] هرگز نمی‌توان به دانش نبوی راه پیدا کرد. لذا شرط ورود به «شهر علم نبی» گذر کردن از «باب علم» آن جناب است. و اینکه او خود را در اوج یقین دانسته و بیان نموده است که: «هـرآینه همه ی پرده‌ها هم به یکسو برود ذرّه ای بر دانش و یقین من افزوده نمی‌گردد» نشان دیگری از وسعت و عمق دانش بی مانند اوست که جز نبی هیچ کس با او در این رابطه برابری نمی‌کند. و هم اینکه با صراحت و قدرت تمام بیان داشته که: «ای مردم! پیش از اینکه مرا از دست بدهید هر چـه را که می‌خواهیـد بپرسیـد». نیز شاهدی بلند بر ایـن مدّعا می‌تواند باشد <ref>متن، صص 18-17</ref>.  


بخش دیگر کتاب معرّفی بخشهای [[نهج‌‌البلاغة (صبحی صالح)|نهج البلاغه]] است که عموماً در سه قسمت تدوین شده است که به ترتیب عبارتند از: الف: خطبه‌ها، ب: نامه‌ها، ج: کلمات حکمت آمیز و کوتاه. در واقع این ترتیبی است که [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سیّد رضی]] خود آن را اختیار کرده و بدین گونه آنها را ترتیب کرده است. چنانکه از زبان سیّد رشی نقل می‌شود که: :« و رأيت كلامه (ع) يدور على أقطاب ثلاثة: أوّلها: الخطب و الأوامر. و ثانيها: الكتب و الرّسائل. و ثالثها: الحكم و المواعظ. فأجمعت بتوفيق الله تعالى على الابتداء باختيار محاسن الخطب، ثمّ محاسن الكتب، ثمّ محاسن الحكم و الأدب مفرداً لكلّ صنف من ذلك باباً و مفصلاً فيه أوراقاً لتكون مقدّمة لاستدراك ما عساه يشذ عني عاجلاً و يقع إلي آجلاً و إذا جاء شي‏ء من كلامه (ع) الخارج في أثناء حوار أو جواب سؤال أو غرض آخر من الأغراض في غير الأنحاء الّتي ذكرتها و قررت القاعدة عليها نسبته إلى أليق الأبواب به و أشدّها ملامحة لغرضه و ربّما جاء فيما أختاره من ذلك فصول غير متسقة و محاسن كلم غير منتظمة لأنّي أورد النّكت و اللّمع و لا أقصد التّتالي و النّسق» <ref>متن، صص 28-27</ref>.
بخش دیگر کتاب معرّفی بخشهای [[نهج‌‌البلاغة (صبحی صالح)|نهج البلاغه]] است که عموماً در سه قسمت تدوین شده است که به ترتیب عبارتند از: الف: خطبه‌ها، ب: نامه‌ها، ج: کلمات حکمت آمیز و کوتاه. در واقع این ترتیبی است که [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سیّد رضی]] خود آن را اختیار کرده و بدین گونه آنها را ترتیب کرده است. چنانکه از زبان سیّد رشی نقل می‌شود که: :« و رأيت كلامه (ع) يدور على أقطاب ثلاثة: أوّلها: الخطب و الأوامر. و ثانيها: الكتب و الرّسائل. و ثالثها: الحكم و المواعظ. فأجمعت بتوفيق الله تعالى على الابتداء باختيار محاسن الخطب، ثمّ محاسن الكتب، ثمّ محاسن الحكم و الأدب مفرداً لكلّ صنف من ذلك باباً و مفصلاً فيه أوراقاً لتكون مقدّمة لاستدراك ما عساه يشذ عني عاجلاً و يقع إلي آجلاً و إذا جاء شي‏ء من كلامه (ع) الخارج في أثناء حوار أو جواب سؤال أو غرض آخر من الأغراض في غير الأنحاء الّتي ذكرتها و قررت القاعدة عليها نسبته إلى أليق الأبواب به و أشدّها ملامحة لغرضه و ربّما جاء فيما أختاره من ذلك فصول غير متسقة و محاسن كلم غير منتظمة لأنّي أورد النّكت و اللّمع و لا أقصد التّتالي و النّسق» <ref>متن، صص 28-27</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش