پرش به محتوا

تاریخ فلسفه اسلامی (نصر): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'جـ' به 'ج'
جز (جایگزینی متن - 'صـ' به 'ص')
جز (جایگزینی متن - 'جـ' به 'ج')
خط ۸۶: خط ۸۶:
بخش دهم (4 فصل)، به تفسیر و تعبیری که در دوران جدید از فلسفه اسلامی در مغرب زمین به ‌عمل ‌آمده است، پرداخته می‌شود و درباره موضوعاتی چون «مشرق‌شناسی و فلسفه اسلامی»، «آثار و نقش هانری کربن در معرفی فلسفه اسلامی به جهان غرب»، «فلسفه اسلامی در روسیه و اتحاد جماهیر شوروی (سابق)» و «امکان داشتن یک فلسفه اسلامی» بحث می‌شود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1372/166 ر.ک: سوزنچی، حسین، ص166]</ref>.
بخش دهم (4 فصل)، به تفسیر و تعبیری که در دوران جدید از فلسفه اسلامی در مغرب زمین به ‌عمل ‌آمده است، پرداخته می‌شود و درباره موضوعاتی چون «مشرق‌شناسی و فلسفه اسلامی»، «آثار و نقش هانری کربن در معرفی فلسفه اسلامی به جهان غرب»، «فلسفه اسلامی در روسیه و اتحاد جماهیر شوروی (سابق)» و «امکان داشتن یک فلسفه اسلامی» بحث می‌شود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1372/166 ر.ک: سوزنچی، حسین، ص166]</ref>.


در روسیه تا قبل از انقلاب اکتبر مطالعات مربوط به اسلام بیشتر در چهارچوب زبان‌شناسی، ادبیات و گاه تـاریخ صورت می‌گرفت و تـوجه چندانی به فلسفه نمی‌شد. بعد از انقلاب نیز به علت ماهیت ایدئولوژیک نظام جدید به فلسفه به‌صورت تضاد میان ماتریالیسم (مادرایی) و ایدئالیسم (آرمان‌گرایی) نگریسته می‌شد و به هـمین دلیـل اعـتباری حتی کمتر از گذشته داشت. بااین‌وجود، به اعتقاد الکساندر کنیش (Alcxander Knysh) آثار معدودی که درباره متفکرین مـسلمانی چـون [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن ‌سینا]] و [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوریحان بیرونی]] به‌وسیله استادان روسی مانند آرتور سـاکادیف، گـرگوریان و چـند تن دیگر انتشار یافته، ابعاد تازه‌ای از زندگی و افکار این فلاسفه مسلمان راه ارائه می‌دهد. شاید در آیـنده آثار باارزشی از این منطقه مخصوصاًً از جمهوری‌های مسلمان به دنیای فلسفه ارائه شـود؛ به‌ویژه اگر جـستجو بـرای یافتن نسخ خطی ادامه یابد و به پیدا شدن آثار کمیاب و احتمالاً گمشده نیز بینجامد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/18472/324 ر.ک: فغفوری، محمد، ص324]</ref>.
در روسیه تا قبل از انقلاب اکتبر مطالعات مربوط به اسلام بیشتر در چهارچوب زبان‌شناسی، ادبیات و گاه تـاریخ صورت می‌گرفت و تـوجه چندانی به فلسفه نمی‌شد. بعد از انقلاب نیز به علت ماهیت ایدئولوژیک نظام جدید به فلسفه به‌صورت تضاد میان ماتریالیسم (مادرایی) و ایدئالیسم (آرمان‌گرایی) نگریسته می‌شد و به هـمین دلیـل اعـتباری حتی کمتر از گذشته داشت. بااین‌وجود، به اعتقاد الکساندر کنیش (Alcxander Knysh) آثار معدودی که درباره متفکرین مـسلمانی چـون [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن ‌سینا]] و [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوریحان بیرونی]] به‌وسیله استادان روسی مانند آرتور سـاکادیف، گـرگوریان و چـند تن دیگر انتشار یافته، ابعاد تازه‌ای از زندگی و افکار این فلاسفه مسلمان راه ارائه می‌دهد. شاید در آیـنده آثار باارزشی از این منطقه مخصوصاًً از جمهوری‌های مسلمان به دنیای فلسفه ارائه شـود؛ به‌ویژه اگر جستجو بـرای یافتن نسخ خطی ادامه یابد و به پیدا شدن آثار کمیاب و احتمالاً گمشده نیز بینجامد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/18472/324 ر.ک: فغفوری، محمد، ص324]</ref>.


آخرین بخش کتاب (بخش یازدهم) به کتاب‌شناسی اختصاص دارد. اولیور لیمن طی دو فصل، راهنمایی به منابعِ کتاب‌شناختیِ فلسفه اسلامی و نیز فهرستی از کتاب‌های مقدماتی که در باب فلسفه اسلامی به زبان‌های غربی نوشته شده، ارائه کرده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1372/166 ر.ک: سوزنچی، حسین، ص166]</ref>.
آخرین بخش کتاب (بخش یازدهم) به کتاب‌شناسی اختصاص دارد. اولیور لیمن طی دو فصل، راهنمایی به منابعِ کتاب‌شناختیِ فلسفه اسلامی و نیز فهرستی از کتاب‌های مقدماتی که در باب فلسفه اسلامی به زبان‌های غربی نوشته شده، ارائه کرده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1372/166 ر.ک: سوزنچی، حسین، ص166]</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش