۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
ميرلوحى به تاريخ اسلام نيز دلبستگى داشت و در سال 1043ق يا كمى بعد از آن كتابى درباره قيام ابومسلم خراسانى بر ضد امويان به رشته نگارش درآورد. بر اساس يادداشتى كه در سال 1063ق، به قلم محمد عبدالحسيب حسينى نوشته شده است، ميرلوحى در اين كتاب در اين باره بحث مىكند كه ابومسلم (متوفى 137ق) كه مشخص نشده است كه اصل او از خراسان، مرو يا اصفهان است، در عمل خلافت را براى عباسيان ستمكار به دست آورد، ولى هرگز دوست امامان شيعه نبود و به سبب كردارهاى زشت خود به دست خليفه وقت عباسى، المنصور (متوفى 158ق) كه از خود او پليدتر بود، كشته شد. برخى مردم نكوهش ابومسلم از سوى ميرلوحى را برنمىتافتند و با تمام تلاش و قدرت خود به مخالفت و دشمنى با او مىپرداختند. بااينحال شمارى از علماى معاصر ميرلوحى با نوشتن كتابها و رسالههاى بسيار درباره موضوع، از بحث او حمايت میكردند و يكى از آن رسالهها «إظهار الحق و معيار الصدق» بود كه در 1043ق، به قلم سيّد احمد علوى عاملى، پدر عبدالحسيب نوشته شد<ref>محمدحسين آقابزرگ تهرانى، الذريعة إلی تصانيف الشيعة، ج 4، تهران، 1941، ص 1 - 150</ref> | ميرلوحى به تاريخ اسلام نيز دلبستگى داشت و در سال 1043ق يا كمى بعد از آن كتابى درباره قيام ابومسلم خراسانى بر ضد امويان به رشته نگارش درآورد. بر اساس يادداشتى كه در سال 1063ق، به قلم محمد عبدالحسيب حسينى نوشته شده است، ميرلوحى در اين كتاب در اين باره بحث مىكند كه ابومسلم (متوفى 137ق) كه مشخص نشده است كه اصل او از خراسان، مرو يا اصفهان است، در عمل خلافت را براى عباسيان ستمكار به دست آورد، ولى هرگز دوست امامان شيعه نبود و به سبب كردارهاى زشت خود به دست خليفه وقت عباسى، المنصور (متوفى 158ق) كه از خود او پليدتر بود، كشته شد. برخى مردم نكوهش ابومسلم از سوى ميرلوحى را برنمىتافتند و با تمام تلاش و قدرت خود به مخالفت و دشمنى با او مىپرداختند. بااينحال شمارى از علماى معاصر ميرلوحى با نوشتن كتابها و رسالههاى بسيار درباره موضوع، از بحث او حمايت میكردند و يكى از آن رسالهها «إظهار الحق و معيار الصدق» بود كه در 1043ق، به قلم سيّد احمد علوى عاملى، پدر عبدالحسيب نوشته شد<ref>محمدحسين آقابزرگ تهرانى، الذريعة إلی تصانيف الشيعة، ج 4، تهران، 1941، ص 1 - 150</ref> | ||
او فرزندى به نام سيّد محمدهادى بن اللوحى الحسينى داشته كه آثارى به زبان فارسى با عنوان «أصول العقائد» و «أربعين» از خود باقى گذاشته است (الذريعة، ج 1، نجف، 1963، ص 431). او نياى سادات درچه مانند يكى از مجتهدان در گذشته، سيد محمد درچهاى (متوفى 1364ق) و برادر او سيد مهدى درچهاى (متوفى 1364ق) محسوب مىشود <ref>عبدالكريم جزى، رجال اصفهان يا تذكرة القبور، 1949، ص 8 - 67، و 122</ref> | او فرزندى به نام [[میرلوحی سبزواری، محمدهادی|سيّد محمدهادى بن اللوحى الحسينى]] داشته كه آثارى به زبان فارسى با عنوان «أصول العقائد» و «أربعين» از خود باقى گذاشته است (الذريعة، ج 1، نجف، 1963، ص 431). او نياى سادات درچه مانند يكى از مجتهدان در گذشته، سيد محمد درچهاى (متوفى 1364ق) و برادر او سيد مهدى درچهاى (متوفى 1364ق) محسوب مىشود <ref>عبدالكريم جزى، رجال اصفهان يا تذكرة القبور، 1949، ص 8 - 67، و 122</ref> | ||
== وفات == | == وفات == | ||
زمان وفات میرلوحی همانند ولادتش ثبت نشده، اما از آنجا که فرزندش | زمان وفات میرلوحی همانند ولادتش ثبت نشده، اما از آنجا که فرزندش [[میرلوحی سبزواری، محمدهادی|محمدهادی]]، رساله «إعلام الأحباء فی حرمة الغناء فی القرآن و الدعاء» را در اوایل سال ۱۰۸۷ق به رشته تحریر درآورده و در آنجا از واژه "مرحوم" برای پدرش نیز یاد میکند، لذا سال فوت میرلوحی را میتوان مابین سالهای ۱۰۸۳ تا ۱۰۸۷ق تخمین زد. برخی گفتهاند میرلوحی به دست مخالفان کشته شد.<ref>میرلوحی، کفایة المهتدی، ص۶۸-۷۰</ref>موسوی اصفهانی محقق کتاب کفایه المهتدی معتقد است که میرلوحی در سن ۷۲ سالگی و در سال ۱۰۶۳ق فوت کرده است.<ref>میرلوحی، کفایه المهتدی، ص۶۹</ref> | ||
==آثار== | ==آثار== |
ویرایش