پرش به محتوا

سفرنامه پولاک؛ ایران و ایرانیان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'افسه‌گانه' به 'افسانه')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲: خط ۳۲:
}}
}}
   
   
'''سفرنامه پولاك''' ترجمه كتاب '''ايران و ايرانيان''' ياكوب ادوراد پولاك به قلم كيكاووس جهانگيرى است. پولاك در ديباچه كتاب مى‌نويسد: «در كتاب حاضر كوشش كرده‌ام از اخلاق و رفتار، آداب و زندگى يكى از جالب توجه‌ترين ملل عالم تصويرى بدست دهم. ملتى كه افتخاراتش بيشتر زاده اعمال واقداماتى كه در گذشته‌هاى دور انجام گرفته است؛ ولى هنوز گرفتار كهولت نشده، بلكه كاملا لياقت آن را دارد كه باز در تاريخ فرهنگ و جهان آينده سهم بسزايى به عهده بگيرد».
'''سفرنامه پولاك''' ترجمه كتاب '''ایران و ایرانیان''' [[پولاک، یاکوب ادوارد|یاکوب ادوارد پولاک]] به قلم [[جهانگیری، محسن|كیكاووس جهانگیرى]] است. پولاك در دیباچه كتاب مى‌نویسد: «در كتاب حاضر كوشش كرده‌ام از اخلاق و رفتار، آداب و زندگى یكى از جالب توجه‌ترین ملل عالم تصویرى بدست دهم. ملتى كه افتخاراتش بیشتر زاده اعمال واقداماتى كه در گذشته‌هاى دور انجام گرفته است؛ ولى هنوز گرفتار كهولت نشده، بلكه كاملا لیاقت آن را دارد كه باز در تاریخ فرهنگ و جهان آینده سهم بسزایى به عهده بگیرد».


== ساختار==
== ساختار==
كتاب در دو بخش تنظيم شده است. بخش نخست كه يازده فصل است، به زندگانى اجتماعى ايران و بخش دوم در دوازده فصل به تاريخ اقتصادى، نظام سياسى و سرانجام علوم پزشکى در ايران اختصاص دارد. پولاك در فصول كتاب تصوير تمام‌نمايى از جامعه، اقتصاد و سياست ايران در دهه نخستين سلطنت ناصرالدين شاه بدست مى‌دهد و هر يك از فصل‌هاى كتابش حاوى نكات بسيار و مشاهدات تاريخى و اجتماعى با ارزشى است.
كتاب در دو بخش تنظیم شده است. بخش نخست كه یازده فصل است، به زندگانى اجتماعى ایران و بخش دوم در دوازده فصل به تاریخ اقتصادى، نظام سیاسى و سرانجام علوم پزشکى در ایران اختصاص دارد. پولاك در فصول كتاب تصویر تمام‌نمایى از جامعه، اقتصاد و سیاست ایران در دهه نخستین سلطنت ناصرالدین شاه بدست مى‌دهد و هر یك از فصل‌هاى كتابش حاوى نكات بسیار و مشاهدات تاریخى و اجتماعى با ارزشى است.


== گزارش محتوا==
== گزارش محتوا==
پولاك در سفرنامه خود آگاهى‌هاى بسيارى از جمعيت، تبار و صنوف ايران به خواننده عرضه مى‌كند. او با آنكه مسافران اروپايى را از اين حيث كه مشاهدات خود را، از يك فرد و يا يك طبقه به كل ملت ايران نسبت مى‌دهند، انتقاد مى‌كند؛ ولى خود از اين آفت مصون نمانده است، چنانكه گاه با بى‌مبالاتى جملاتى اينچنين بر قلم آورده است: «ايرانى روى هم رفته طماع است. دلش مى‌خواهد پول فراوان به چنگ آورد، بدون اين كه پروا كند كه اين از چه محلى به دست مى‌آيد. به همان آسانى هم كه پول را به دست آورده باز آن را به باد مى‌دهد تا دستگاه پرتجملى درچيند. در بعضى موارد سخت خسيس مى‌شود، و در كار عشق و عاشقى اندازه نگه نمى‌دارد».
پولاك در سفرنامه خود آگاهى‌هاى بسیارى از جمعیت، تبار و صنوف ایران به خواننده عرضه مى‌كند. او با آنكه مسافران اروپایى را از این حیث كه مشاهدات خود را، از یك فرد و یا یك طبقه به كل ملت ایران نسبت مى‌دهند، انتقاد مى‌كند؛ ولى خود از این آفت مصون نمانده است، چنانكه گاه با بى‌مبالاتى جملاتى اینچنین بر قلم آورده است: «ایرانى روى هم رفته طماع است. دلش مى‌خواهد پول فراوان به چنگ آورد، بدون این كه پروا كند كه این از چه محلى به دست مى‌آید. به همان آسانى هم كه پول را به دست آورده باز آن را به باد مى‌دهد تا دستگاه پرتجملى درچیند. در بعضى موارد سخت خسیس مى‌شود، و در كار عشق و عاشقى اندازه نگه نمى‌دارد».


روشن است كه خصلت‌هاى منفى در ميان همه ملت‌ها ديده مى‌شود و منحصر به ايرانيان نيست، افراد رذل و فاسد و بزهكار بيش و كم در جوامع گوناگون حضور دارند و حتى در جوامع غربى به دليل سست بودن بنيان‌هاى اعتقادى و معنوى اين نابهنجارى‌ها فزونتر است. و تازه برخى از مواردى كه در نگاه پولاك منفى بشمار آمده، از منظر همگان آن گونه نيست؛ زيرا محكم بودن بنياد خانواده و علاقه موجود ميان ارحام كه از بركت آموزه‌هاى دينى و سنتى، نصيب جامعه شرقى و ايرانى شده است، چندان مبارک و ارجمند است كه موجب حسرت جوامع متمدن گرديده است، و البته برخى مواردى را كه او گزارش مى‌كند، درست است؛ اما وى با تعميم جزء به كل، چه بسا از حقيقت دور مى‌گردد. چنانكه مى‌نويسد: «ايرانى با وجود اين كه هر جمله‌اى را مؤكد ادا مى‌كند، به راستگويى چندان پايبند نيست و از هنگامى كه سعدى گفت «دروغ مصلحت‌آميز به از راست فتنه‌انگيز» هر دروغ و دغلى را مصلحت‌آميز قلمداد مى‌كند.»
روشن است كه خصلت‌هاى منفى در میان همه ملت‌ها دیده مى‌شود و منحصر به ایرانیان نیست، افراد رذل و فاسد و بزهكار بیش و كم در جوامع گوناگون حضور دارند و حتى در جوامع غربى به دلیل سست بودن بنیان‌هاى اعتقادى و معنوى این نابهنجارى‌ها فزونتر است. و تازه برخى از مواردى كه در نگاه پولاك منفى بشمار آمده، از منظر همگان آن گونه نیست؛ زیرا محكم بودن بنیاد خانواده و علاقه موجود میان ارحام كه از بركت آموزه‌هاى دینى و سنتى، نصیب جامعه شرقى و ایرانى شده است، چندان مبارک و ارجمند است كه موجب حسرت جوامع متمدن گردیده است، و البته برخى مواردى را كه او گزارش مى‌كند، درست است؛ اما وى با تعمیم جزء به كل، چه بسا از حقیقت دور مى‌گردد. چنانكه مى‌نویسد: «ایرانى با وجود این كه هر جمله‌اى را مؤكد ادا مى‌كند، به راستگویى چندان پایبند نیست و از هنگامى كه سعدى گفت «دروغ مصلحت‌آمیز به از راست فتنه‌انگیز» هر دروغ و دغلى را مصلحت‌آمیز قلمداد مى‌كند.»


در عين حال پولاك در كنار اين نيش‌هاى زهرآميز كه اقتضاى طبيعت خاورشناسان اروپايى است، بى‌آنكه بخواهد برخى از صفات و خصلت‌هاى مثبت مردم ايران برمى‌شمارد، چنانكه آورده است: «ايرانى در خوراك اعتدال و قناعت را رعايت مى‌كند و در هر مقامی‌باشد، باز مقدارى نان، پنير و سبزى صحرايى او را راضى و خشنود مى‌كند... به آسايش و آرامش دلبسته است؛ اما در اوضاع و احوال خاصى سخت‌كوش و خستگى‌ناپذير مى‌شود». او صفات و خصلت‌هاى مثبت و منفى ديگرى را به ايرانيان نسبت مى‌دهد كه اگر چه برخى از آن‌ها درست است؛ اما وى با تعميم جزء به كل، جه بسا از حقيقت دور مى‌گردد.
در عین حال پولاك در كنار این نیش‌هاى زهرآمیز كه اقتضاى طبیعت خاورشناسان اروپایى است، بى‌آنكه بخواهد برخى از صفات و خصلت‌هاى مثبت مردم ایران برمى‌شمارد، چنانكه آورده است: «ایرانى در خوراك اعتدال و قناعت را رعایت مى‌كند و در هر مقامی‌باشد، باز مقدارى نان، پنیر و سبزى صحرایى او را راضى و خشنود مى‌كند... به آسایش و آرامش دلبسته است؛ اما در اوضاع و احوال خاصى سخت‌كوش و خستگى‌ناپذیر مى‌شود». او صفات و خصلت‌هاى مثبت و منفى دیگرى را به ایرانیان نسبت مى‌دهد كه اگر چه برخى از آن‌ها درست است؛ اما وى با تعمیم جزء به كل، جه بسا از حقیقت دور مى‌گردد.


با وجود بدبينى‌ها، كج انديشى‌ها و كينه توزى‌هايى كه در گزارش‌هاى پولاك نسبت به ايران و ايرانيان ديده مى‌شود، آگاهى‌هاى بس ارجمند و سودمندى از جغرافيا و تاريخ و فرهنگ ايران در سفرنامه خود گرد آورده است كه هيچ پژوهش‌گرى از آن بى‌نياز نيست.
با وجود بدبینى‌ها، كج اندیشى‌ها و كینه توزى‌هایى كه در گزارش‌هاى پولاك نسبت به ایران و ایرانیان دیده مى‌شود، آگاهى‌هاى بس ارجمند و سودمندى از جغرافیا و تاریخ و فرهنگ ایران در سفرنامه خود گرد آورده است كه هیچ پژوهش‌گرى از آن بى‌نیاز نیست.


از نظر جغرافياى شهرى و تاريخ شهرسازى و معمارى اسلامى مبحث خانه‌ها، شهرها و باغ‌ها بسيار جالب توجه است. وى ساختمان خانه‌هاى قديمى شهر را با بافت سنتى آن بى‌ارتباط نمى‌داند و از محله‌هاى مختلف و اماكن صنفى به طور مبسوط ياد مى‌كند.
از نظر جغرافیاى شهرى و تاریخ شهرسازى و معمارى اسلامى مبحث خانه‌ها، شهرها و باغ‌ها بسیار جالب توجه است. وى ساختمان خانه‌هاى قدیمى شهر را با بافت سنتى آن بى‌ارتباط نمى‌داند و از محله‌هاى مختلف و اماكن صنفى به طور مبسوط یاد مى‌كند.


راه‌هاى داخلى ايران نيز مورد توجه او بوده است. وى با تقسيم‌بندى چهارگانه راه مشهد در شرق، راه استرآباد در شمال، راه كوهستانى استان‌ها و ولايات غربى و سرانجام راه نواحى جنوبى را مورد تفحص قرار مى‌دهد و ويژگى‌هاى هر يك از آن‌ها و مشكلات مسافران را برمى‌شمارد.
راه‌هاى داخلى ایران نیز مورد توجه او بوده است. وى با تقسیم‌بندى چهارگانه راه مشهد در شرق، راه استرآباد در شمال، راه كوهستانى استان‌ها و ولایات غربى و سرانجام راه نواحى جنوبى را مورد تفحص قرار مى‌دهد و ویژگى‌هاى هر یك از آن‌ها و مشكلات مسافران را برمى‌شمارد.


پولاك به مانند بسيارى از جهانگردان و شرق شناسان غربى، آگاهى ژرفى از باورهاى دينى ندارد، بلكه شناخت او از اسلام با گفتار و كردارهايى كه در ايران شنيده و ديده، مساوى است. همين مشاهدات هم با پيش‌داورى‌ها و عينك خاص يك اروپايى، شكل ديگرى مى‌يابد. سخنان پولاك، گرچه آميخته به غرض‌ورزى است؛ اما به طور كامل از حقيقت بى‌بهره نيست؛ به ويژه منظره زشت متكديان شهرهاى زيارتى كه بسيار بدنما است.
پولاك به مانند بسیارى از جهانگردان و شرق شناسان غربى، آگاهى ژرفى از باورهاى دینى ندارد، بلكه شناخت او از اسلام با گفتار و كردارهایى كه در ایران شنیده و دیده، مساوى است. همین مشاهدات هم با پیش‌داورى‌ها و عینك خاص یك اروپایى، شكل دیگرى مى‌یابد. سخنان پولاك، گرچه آمیخته به غرض‌ورزى است؛ اما به طور كامل از حقیقت بى‌بهره نیست؛ به ویژه منظره زشت متكدیان شهرهاى زیارتى كه بسیار بدنما است.


برخى از حكمت‌هاى احكامى همچون صدقات، براى مستشرقانى چون پولاك بهتر قابل درك است تا عباداتى؛ مانند روزه، از اين روى مى‌نويسد: روزه رشته كسب و كار و آمد و شد را به كلى قطع مى‌كند و باعث مى‌شود روال زندگى كاملاً دگرگون شود. آن‌ها شب‌ها بيدار مى‌مانند و مى‌خورند و روز را تا طلوع ستارگان مى‌خوابند. قبل از پديدار شدن شفق در شهرها توپى شليك مى‌شود و به نشانى آن كه از آن لحظه به بعد بايد از خوردن و نوشيدن پرهيز كرد؛ از آن پس نماز صبح را مى‌گزارند و مى‌خوابند. بعد از ظهرها مساجد پر از مؤمنين مى‌شود؛ ديگران تا غروب آفتاب در ميدان بزرگ كه به بازار و نمايشگاه اجناس فرنگى تبديل شده است، درنگ مى‌كنند.
برخى از حكمت‌هاى احكامى همچون صدقات، براى مستشرقانى چون پولاك بهتر قابل درك است تا عباداتى؛ مانند روزه، از این روى مى‌نویسد: روزه رشته كسب و كار و آمد و شد را به كلى قطع مى‌كند و باعث مى‌شود روال زندگى كاملاً دگرگون شود. آن‌ها شب‌ها بیدار مى‌مانند و مى‌خورند و روز را تا طلوع ستارگان مى‌خوابند. قبل از پدیدار شدن شفق در شهرها توپى شلیك مى‌شود و به نشانى آن كه از آن لحظه به بعد باید از خوردن و نوشیدن پرهیز كرد؛ از آن پس نماز صبح را مى‌گزارند و مى‌خوابند. بعد از ظهرها مساجد پر از مؤمنین مى‌شود؛ دیگران تا غروب آفتاب در میدان بزرگ كه به بازار و نمایشگاه اجناس فرنگى تبدیل شده است، درنگ مى‌كنند.


از مستشرقى؛ مانند پولاك كه در محيط اروپاى جديد رشد يافته انتظارى بيش از اين نيست. يك ناظر غربى هيچ گاه نمى‌تواند، ميان واقعيت و حقيقت فرق بگذارد. او نمى‌تواند، دريابد كه آنچه برخى از مسلمانان ناآگاه انجام مى‌دهند، لزوما مطابق آموزه‌هاى دينى نيست، رفتار ناشايست برخى از عوام را نبايد به حساب حقيقت دين گذارد.
از مستشرقى؛ مانند پولاك كه در محیط اروپاى جدید رشد یافته انتظارى بیش از این نیست. یك ناظر غربى هیچ گاه نمى‌تواند، میان واقعیت و حقیقت فرق بگذارد. او نمى‌تواند، دریابد كه آنچه برخى از مسلمانان ناآگاه انجام مى‌دهند، لزوما مطابق آموزه‌هاى دینى نیست، رفتار ناشایست برخى از عوام را نباید به حساب حقیقت دین گذارد.


پولاك درباره مراسم و سنت‌هاى مذهبى، راست و دروغ را به هم مى‌آميزد و همان گونه كه پيش از اين ياد كرديم، او گاه به بزرگ‌نمايى واقعيات نامطبوع كه از جهل عوام مايه مى‌گيرد، مى‌پردازد و آن‌ها را به پاى اسلام و مسلمين مى‌گذارد. مثلاً درباره عيد قربان ضمن اشاره به جهات سودمند آن مخصوصاً كمكى كه به گرسنگان و تهيدستان مى‌شود، از عدم عايت بهداشت در ذبح قربانى، افسانه‌ها مى‌سازد. در گزارش از تعزيه‌دارى و شبيه‌خوانى و ساير مراسم مربوط به محرم نيز همين شگرد را به كار مى‌برد.
پولاك درباره مراسم و سنت‌هاى مذهبى، راست و دروغ را به هم مى‌آمیزد و همان گونه كه پیش از این یاد كردیم، او گاه به بزرگ‌نمایى واقعیات نامطبوع كه از جهل عوام مایه مى‌گیرد، مى‌پردازد و آن‌ها را به پاى اسلام و مسلمین مى‌گذارد. مثلاً درباره عید قربان ضمن اشاره به جهات سودمند آن مخصوصاً كمكى كه به گرسنگان و تهیدستان مى‌شود، از عدم عایت بهداشت در ذبح قربانى، افسانه‌ها مى‌سازد. در گزارش از تعزیه‌دارى و شبیه‌خوانى و سایر مراسم مربوط به محرم نیز همین شگرد را به كار مى‌برد.


او از شهرهاى بسيارى ديدن كرده و بر خلاف ساير ايران شناسان بيش از آثار تاريخى، به آداب و رسوم و روحيات مردم شهرها با دقت ويژه‌اى نگريسته و به تحليل پديده‌هاى گوناگون جامعه ايرانى پرداخته است. او حتى از شرح پديده‌هاى عادى و طبيعى و مسائل بسيار ريزى كه در چشم اندازش قرار داشته فروگذار نكرده است.
او از شهرهاى بسیارى دیدن كرده و بر خلاف سایر ایران شناسان بیش از آثار تاریخى، به آداب و رسوم و روحیات مردم شهرها با دقت ویژه‌اى نگریسته و به تحلیل پدیده‌هاى گوناگون جامعه ایرانى پرداخته است. او حتى از شرح پدیده‌هاى عادى و طبیعى و مسائل بسیار ریزى كه در چشم اندازش قرار داشته فروگذار نكرده است.


== وضعيت كتاب==
== وضعیت كتاب==
فهرست مطالب كتاب در ابتدا و فهرست اعلام در انتهاى اثر آمده است. در پاورقى اثر برخى الفاظ و اصطلاحات شرح شده است.
فهرست مطالب كتاب در ابتدا و فهرست اعلام در انتهاى اثر آمده است. در پاورقى اثر برخى الفاظ و اصطلاحات شرح شده است.


خط ۶۷: خط ۶۷:


2- سفرنامه پولاك، احمد اشرف، مجله كلك، بهمن و اسفند 1372، شماره 47 و48، ص 230-234
2- سفرنامه پولاك، احمد اشرف، مجله كلك، بهمن و اسفند 1372، شماره 47 و48، ص 230-234


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده: تاریخ]]
[[رده: تاریخ]]
[[رده: تاریخ ایران]]
[[رده: تاریخ ایران]]
۶۱٬۱۸۹

ویرایش