پرش به محتوا

بارع، حسین بن محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابن خلكان' به 'ابن خلكان'
جز (جایگزینی متن - '== وابسته‌ها ==' به '== وابسته‌ها == {{وابسته‌ها}}')
جز (جایگزینی متن - 'ابن خلكان' به 'ابن خلكان')
خط ۵۴: خط ۵۴:
به گفته ابن جزرى، ابومحمد مقرى، معروف به سبط خياط، كتابى در علم قرائت با عنوان «الشمس المنيرة في التسعة الشهيرة» در خلافيات قرائت بارع تأليف كرد، اما ذهبى و صفدى، به‌اشتباه بارع را نه صاحب روايات آن كتاب، بلكه مؤلف آن دانسته‌اند و همين خلط، به منابع متأخرتر نيز وارد شده است.
به گفته ابن جزرى، ابومحمد مقرى، معروف به سبط خياط، كتابى در علم قرائت با عنوان «الشمس المنيرة في التسعة الشهيرة» در خلافيات قرائت بارع تأليف كرد، اما ذهبى و صفدى، به‌اشتباه بارع را نه صاحب روايات آن كتاب، بلكه مؤلف آن دانسته‌اند و همين خلط، به منابع متأخرتر نيز وارد شده است.


از ديوان منسوب به او كه گويا تا قرن 11ق، وجود داشته، اينك اثرى برجاى نمانده است، اما حدود 375 بيت از اشعار او را مى‌توان در منابع يافت كه همه به‌صورت كامل نقل نشده‌اند، زيرا غالب نويسندگان (به‌خصوص ابن خلكان) ترجيح داده‌اند كه بخش‌هايى از اشعار او را به سبب گرايش تند وى به شعر سخف، حذف كنند. بااين‌همه، نمونه‌هاى چندى از غزل‌هاى او در دست است كه از ظرافت و لطافت تهى نيست، جز اينكه مضامين نو در آنها يافت نمى‌شود.
از ديوان منسوب به او كه گويا تا قرن 11ق، وجود داشته، اينك اثرى برجاى نمانده است، اما حدود 375 بيت از اشعار او را مى‌توان در منابع يافت كه همه به‌صورت كامل نقل نشده‌اند، زيرا غالب نويسندگان (به‌خصوص [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]]) ترجيح داده‌اند كه بخش‌هايى از اشعار او را به سبب گرايش تند وى به شعر سخف، حذف كنند. بااين‌همه، نمونه‌هاى چندى از غزل‌هاى او در دست است كه از ظرافت و لطافت تهى نيست، جز اينكه مضامين نو در آنها يافت نمى‌شود.


اثر معروف او «طرايف الطرف» نام دارد. از مدايح او، چهار قصيده نسبتاً كامل در دست است. اين قصايد به سبك قصايد كهن پرداخته شده است و با نسيب آغاز مى‌گردد؛ در آن، گاه به پيرى و جدايى از دلبران اشاره مى‌رود و آنگاه شعر با وصف‌هاى اغراق‌آميز در مدايح امير به پايان مى‌رسد. در لابه‌لاى اين اشعار، گاه قطعه‌هاى وصفى نسبتاً نو هم كه معمولاً از دو سه بيت درنمى‌گذرد، نيز يافت مى‌شود.
اثر معروف او «طرايف الطرف» نام دارد. از مدايح او، چهار قصيده نسبتاً كامل در دست است. اين قصايد به سبك قصايد كهن پرداخته شده است و با نسيب آغاز مى‌گردد؛ در آن، گاه به پيرى و جدايى از دلبران اشاره مى‌رود و آنگاه شعر با وصف‌هاى اغراق‌آميز در مدايح امير به پايان مى‌رسد. در لابه‌لاى اين اشعار، گاه قطعه‌هاى وصفى نسبتاً نو هم كه معمولاً از دو سه بيت درنمى‌گذرد، نيز يافت مى‌شود.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش