۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== وابستهها ==' به '== وابستهها == {{وابستهها}}') |
جز (جایگزینی متن - 'ابن خلكان' به 'ابن خلكان') |
||
| خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
وى حدود 10 سال در اسلام زيست و احتمالاً در همين دوره بود كه همه يا بيشتر آثارش را تأليف كرد. از اين دوره، چند حكايت و روايت در دست است كه شخصيت و برخى از گوشههاى زندگى او را باز مىنمايد، اما در بازسازى زندگى او در خلال اين مدت، چندان كمك نمىكند. | وى حدود 10 سال در اسلام زيست و احتمالاً در همين دوره بود كه همه يا بيشتر آثارش را تأليف كرد. از اين دوره، چند حكايت و روايت در دست است كه شخصيت و برخى از گوشههاى زندگى او را باز مىنمايد، اما در بازسازى زندگى او در خلال اين مدت، چندان كمك نمىكند. | ||
تاريخ قتل ابن مقفع، برخلاف بسيارى از مشاهير آن روزگار، چندان دستخوش بحث و گفتوگو نيست و تقريباً مىتوان 142ق / 759م را با اطمينان پذيرفت، زيرا ابن خلكان كه سن او را 36 سال دانسته، از كتاب «اخبار البصرة» عمر بن شبه، نقل مىكند كه وى در 142 يا 143ق، درگذشته است. | تاريخ قتل ابن مقفع، برخلاف بسيارى از مشاهير آن روزگار، چندان دستخوش بحث و گفتوگو نيست و تقريباً مىتوان 142ق / 759م را با اطمينان پذيرفت، زيرا [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] كه سن او را 36 سال دانسته، از كتاب «اخبار البصرة» عمر بن شبه، نقل مىكند كه وى در 142 يا 143ق، درگذشته است. | ||
شخصيت ابن مقفع: ابن مقفع يكى از مشهورترين چهرههاى فرهنگى در تاريخ اسلام، بلكه در فرهنگ جهان است. بىگمان شخصيت اجتماعى - اخلاقى او بيش از هر چيز مسير فرهنگى و ادبى او را ترسيم مىكرده است. خردمندى، هوش بسيار، روح شفاف آينهگون، انساندوستى، اخلاق، آدابدانى، خوشزبانى و زيبارويى، همه در زندگى كاملاً مرفه او جمع آمده بود. سپس اين ويژگىها، در داستانهايى دلانگيز، در مفاهيمى حكيمانه، در اندرزهايى عينى و ملموس و همه به زبانى پاك، بىگره و بههمپيوسته متجلى گرديده است. | شخصيت ابن مقفع: ابن مقفع يكى از مشهورترين چهرههاى فرهنگى در تاريخ اسلام، بلكه در فرهنگ جهان است. بىگمان شخصيت اجتماعى - اخلاقى او بيش از هر چيز مسير فرهنگى و ادبى او را ترسيم مىكرده است. خردمندى، هوش بسيار، روح شفاف آينهگون، انساندوستى، اخلاق، آدابدانى، خوشزبانى و زيبارويى، همه در زندگى كاملاً مرفه او جمع آمده بود. سپس اين ويژگىها، در داستانهايى دلانگيز، در مفاهيمى حكيمانه، در اندرزهايى عينى و ملموس و همه به زبانى پاك، بىگره و بههمپيوسته متجلى گرديده است. | ||
ویرایش