۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر = NURkar69.jpg | عنوان = منهاج السالکین و معراج الطالبین |...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
''' منهاج السالکین و معراج الطالبین''' نوشتهی شیخ کامل [[نجمالدین کبری، احمد بن عمر|نجمالدین کبری]] است که توسّط استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] تصحیح و منتشر شده است. قابل ذکر است که مصحح مقدّمهای کامل هم برای این رساله نوشته است. | ''' منهاج السالکین و معراج الطالبین''' نوشتهی شیخ کامل [[نجمالدین کبری، احمد بن عمر|نجمالدین کبری]] است که توسّط استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] تصحیح و منتشر شده است. قابل ذکر است که مصحح مقدّمهای کامل هم برای این رساله نوشته است. | ||
شیخ [[نجمالدین کبری، احمد بن عمر|نجمالدین کبری]] یکی از بزرگترین عارفان تاریخ ایران و اسلام است با اندیشههایی ناب و سترک و با آثاری بسیار ارزنده که از زمان او تا به امروز مورد نظر اهل عرفان و معرفت بوده است. خوشبختانه در روزگار ما مصحح این اثر توجّهات ویژهای به این عارف بزرگ نشان داده و گذشته از نوشتن شرح حال و اندیشه و سلوک عرفانی او تحت عنوان [[نجم کبری]] برخی از کتابهای او را نیز تصحیح و شرح کرده است، از جمله کتاب [[فوائح الجمال]] و این کتاب فعلی، یعنی | شیخ [[نجمالدین کبری، احمد بن عمر|نجمالدین کبری]] یکی از بزرگترین عارفان تاریخ ایران و اسلام است با اندیشههایی ناب و سترک و با آثاری بسیار ارزنده که از زمان او تا به امروز مورد نظر اهل عرفان و معرفت بوده است. خوشبختانه در روزگار ما مصحح این اثر توجّهات ویژهای به این عارف بزرگ نشان داده و گذشته از نوشتن شرح حال و اندیشه و سلوک عرفانی او تحت عنوان [[نجم کبری]] برخی از کتابهای او را نیز تصحیح و شرح کرده است، از جمله کتاب [[فوائح الجمال و فواتح الجلال|فوائح الجمال]] و این کتاب فعلی، یعنی منهاج السالکین و معراج الطالبین. | ||
مصحح کتاب، استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] که خود ادامهی معنوی مکتب کبرویه است بیشترین و بهترین مطالب را در بارهی این پیر بزرگ طریقت نوشته است. وی کتابی دیگر هم دارد با نام [[نجم الدّین کبری پیر ولی تراش]] که انتشارات نجم کبری آن را انتشار داده است. غیر از این در کارنامهی پژوهشهای عرفانی استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] شرح زندگانی یاران و خلفای این شیخ بزرگ نیز وجود دارد، کتابهایی به مانند: [[بهاء ولد (زندگی، سلوک و اندیشه)]]، [[سید برهانالدین، مرشد مولانا]]، [[مکتوبات علاءالدّوله سمنانی]]، [[تأویلات باطنی در شهود معنوی رنگ و نور]]، [[مولانا پیر عشق و سماع]]، [[آشنایی با مکتب کبرویه]]، [[علاءالدوله سمنانی پیر عارفان]]، [[سعد الدّین حموی (زندگی، سلوک و اندیشه)]]، [[نجم کبری]]، [[سر سماع]]، [[رساله عشق و عقل]]، [[اشعار نجمالدین رازی]]. | مصحح کتاب، استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] که خود ادامهی معنوی مکتب کبرویه است بیشترین و بهترین مطالب را در بارهی این پیر بزرگ طریقت نوشته است. وی کتابی دیگر هم دارد با نام [[نجم الدّین کبری پیر ولی تراش]] که انتشارات نجم کبری آن را انتشار داده است. غیر از این در کارنامهی پژوهشهای عرفانی استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] شرح زندگانی یاران و خلفای این شیخ بزرگ نیز وجود دارد، کتابهایی به مانند: [[بهاء ولد (زندگی، سلوک و اندیشه)]]، [[سید برهانالدین، مرشد مولانا]]، [[مکتوبات علاءالدّوله سمنانی]]، [[تأویلات باطنی در شهود معنوی رنگ و نور]]، [[مولانا پیر عشق و سماع]]، [[آشنایی با مکتب کبرویه]]، [[علاءالدوله سمنانی پیر عارفان]]، [[سعد الدّین حموی (زندگی، سلوک و اندیشه)]]، [[نجم کبری]]، [[سر سماع]]، [[رساله عشق و عقل]]، [[اشعار نجمالدین رازی]]. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
کتاب منهاج السالکین و معراج الطالبین از آثار ارزشمند شیخ مؤسس [[نجمالدین کبری، احمد بن عمر|نجمالدین کبری]] است که در آن از راه و روش سیر و سلوک و از ادب و آداب آن سخن گفته است. متن کتاب به عربی است و حجم کمیهم دارد ولی با این حال از بابت محتوا یکی از عالیترین رساله های عرفانی است که در دسترس ما قرار گرفته است. | کتاب منهاج السالکین و معراج الطالبین از آثار ارزشمند شیخ مؤسس [[نجمالدین کبری، احمد بن عمر|نجمالدین کبری]] است که در آن از راه و روش سیر و سلوک و از ادب و آداب آن سخن گفته است. متن کتاب به عربی است و حجم کمیهم دارد ولی با این حال از بابت محتوا یکی از عالیترین رساله های عرفانی است که در دسترس ما قرار گرفته است. | ||
کتاب با مقدّمهای بسیار عالی از استاد عرفان شناس [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] شروع شده که هم زندگی و سلوک شیخ کبری را مورد نظر قرار داده و هم به آثار متعدّد وی توجّه کرده و معرّفی نموده و هم در خصوص این رساله سخن گفته است. مصحح در این مقدّمه مینویسد: یکی دیگر از آثار پربار شیخ المشایخ حضرت پیر ولی تراش، جناب [[نجم الدین کبری]] رساله ي پُر ارج | کتاب با مقدّمهای بسیار عالی از استاد عرفان شناس [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] شروع شده که هم زندگی و سلوک شیخ کبری را مورد نظر قرار داده و هم به آثار متعدّد وی توجّه کرده و معرّفی نموده و هم در خصوص این رساله سخن گفته است. مصحح در این مقدّمه مینویسد: یکی دیگر از آثار پربار شیخ المشایخ حضرت پیر ولی تراش، جناب [[نجم الدین کبری]] رساله ي پُر ارج منهاج السّالکین و معراج الطّالبین است. این رساله با وجود کوتاهی در عین حال بسیار گرامیو نغز است و نکتههایی از باب سلوک در آن وجود دارد که در کمتر جایی از آثار عارفان میتوان به آن دست یافت. منهاج السّالکین چنانکه از نام آن پیداست جهت ارشاد سالکان و طالبان حقیقت به رشتهی تحریر درآمده است و باز از ابتدای متن آن نیز چنانکه معلوم است به تقاضا و پرسش پرسندهای به نگارش درآمده است و در پاسخ همان گونه که اشارت دادیم با عبارت مشهور: «خیر الکلام قلّ و دلّ» این نوشته را به پایان برده است<ref>مقدّمه، ص 47</ref>. | ||
شرحی که استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در خصوص این رساله دارد بسیار جالب است، میگوید: رسالهی حاضر انصافاً از عالیترین کتابها در زمینهی عرفان و تصوّف است و بیشتر میتوان از آن با عنوان رسالهی عملیه و احکام عملی و عینی سلوک یاد کرد. شیخ کبری از یافته ها و دریافته هایش با صراحت و صداقت مینویسد و لحن صمیمیشیخ چنان است که هر خواننده را به خود جلب و جذب میکند و او را به تمامیبه فکر و اندیشه فرو میبرد. کلمات کوتاه و عالی او قهراً زمینهای معنوی و روحانی دارد، نوع کلمات و ترتیب آن پیداست که از عالمیعامل صادر شده است و به همین خاطر هم بسیار تأثیر گذار است. خاصّه آن که با «دیدم» و «ندیدم»، «رأیتُ» و «مارأیت» آغاز شده و نشان از رسیدن و دیدن کامل دارد. آنچه را که شیخ به آن باور دارد و به آن رسیده را چنان در قالب کلمات ریخته که شرح و تفسیر آن شاید به این سادگیها نباشد. یافت این مراتب جز از پختگان ممکن نیست و توصیهی آن نیز جز از مسئولی متعهّد بر نمیآید. نکتههایی که شیخ در این رساله به آنها اشاره کرده شاید برای هر کسی در هر سطحی مفید و کارآ باشد. و اگر بگوییم که این کتاب برای هر سالکی که در راه طریقت برای رسیدن به حقیقت گام بر میدارد در حکم کتابی بالینی است و وی هر لحظه و در هر شرایطی محتاج آن است بی راه نخواهد بود، زیرا از نوعی است که آدمیاحساس میکند که مدام محتاج خواندن و تکرار آن چیزی است که شیخ به آن اشاره نموده است<ref>مقدّمه، صص 49-48</ref>. | شرحی که استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در خصوص این رساله دارد بسیار جالب است، میگوید: رسالهی حاضر انصافاً از عالیترین کتابها در زمینهی عرفان و تصوّف است و بیشتر میتوان از آن با عنوان رسالهی عملیه و احکام عملی و عینی سلوک یاد کرد. شیخ کبری از یافته ها و دریافته هایش با صراحت و صداقت مینویسد و لحن صمیمیشیخ چنان است که هر خواننده را به خود جلب و جذب میکند و او را به تمامیبه فکر و اندیشه فرو میبرد. کلمات کوتاه و عالی او قهراً زمینهای معنوی و روحانی دارد، نوع کلمات و ترتیب آن پیداست که از عالمیعامل صادر شده است و به همین خاطر هم بسیار تأثیر گذار است. خاصّه آن که با «دیدم» و «ندیدم»، «رأیتُ» و «مارأیت» آغاز شده و نشان از رسیدن و دیدن کامل دارد. آنچه را که شیخ به آن باور دارد و به آن رسیده را چنان در قالب کلمات ریخته که شرح و تفسیر آن شاید به این سادگیها نباشد. یافت این مراتب جز از پختگان ممکن نیست و توصیهی آن نیز جز از مسئولی متعهّد بر نمیآید. نکتههایی که شیخ در این رساله به آنها اشاره کرده شاید برای هر کسی در هر سطحی مفید و کارآ باشد. و اگر بگوییم که این کتاب برای هر سالکی که در راه طریقت برای رسیدن به حقیقت گام بر میدارد در حکم کتابی بالینی است و وی هر لحظه و در هر شرایطی محتاج آن است بی راه نخواهد بود، زیرا از نوعی است که آدمیاحساس میکند که مدام محتاج خواندن و تکرار آن چیزی است که شیخ به آن اشاره نموده است<ref>مقدّمه، صص 49-48</ref>. | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
در این رساله عبارتهای کوتاه و نغزی که از ادراک و فهم و نیز تجربهی سلوکی شیخ حاصل شده وجود دارد که بسیا کاربردی است و با حفظ آن میتوان بسیاری چیزها را مدام در خاطر سپرد. از مقولات مورد توجّه این که بیان میدارد: چیزی نزدیکتر از مرگ و آخرت ندیده است. خیر دنیا و آخرت در قناعت است. شرّ دنیا و آخرت را در طمع و آز و زیاده خواهی دیده است. عمر کوتاه بسیاری را «لعلّ» و «عسی» و «سوف» رقم زده است که نشان از خامیو نادانی ایشان بوده است. برکت عمر و زندگی و روزی در بندگی و عبادت خداست. دوری از لقمهی حرام و شبهه ناک چیزی است که پیوسته سفارش کرده است. بهشت با لقمهی حلال و طیب و دوزخ با لقمهی حرام شکل میگیرد. و نکاتی از این دست در این رساله بسیار زیاد دیده میشود. | در این رساله عبارتهای کوتاه و نغزی که از ادراک و فهم و نیز تجربهی سلوکی شیخ حاصل شده وجود دارد که بسیا کاربردی است و با حفظ آن میتوان بسیاری چیزها را مدام در خاطر سپرد. از مقولات مورد توجّه این که بیان میدارد: چیزی نزدیکتر از مرگ و آخرت ندیده است. خیر دنیا و آخرت در قناعت است. شرّ دنیا و آخرت را در طمع و آز و زیاده خواهی دیده است. عمر کوتاه بسیاری را «لعلّ» و «عسی» و «سوف» رقم زده است که نشان از خامیو نادانی ایشان بوده است. برکت عمر و زندگی و روزی در بندگی و عبادت خداست. دوری از لقمهی حرام و شبهه ناک چیزی است که پیوسته سفارش کرده است. بهشت با لقمهی حلال و طیب و دوزخ با لقمهی حرام شکل میگیرد. و نکاتی از این دست در این رساله بسیار زیاد دیده میشود. | ||
رساله دارای چند منهج است که هر منهجی در واقع فصلی جدا از دیگر فصول است، به طور کلّی 8 منهج در این کتاب وجود دارد که فواصل آنها بسیار کوتاه است. لحن شیخ در این رساله یاد آور جملات فصیح و بلیغ [[امام علی (ع)]] در [[ | رساله دارای چند منهج است که هر منهجی در واقع فصلی جدا از دیگر فصول است، به طور کلّی 8 منهج در این کتاب وجود دارد که فواصل آنها بسیار کوتاه است. لحن شیخ در این رساله یاد آور جملات فصیح و بلیغ [[امام علی (ع)]] در [[نهجالبلاغة (صبحی صالح)|نهجالبلاغه]] است که کلمات در اوج و بلوغ و در هارمونی کامل و با قوافی و جناس عالی مطرح شده است. در المنهج الاول آمده است: | ||
فی تعب الفقیر السّالک فی طریق التّصوّف سألتنی وفّقک الله تعالی عن حلیۀ الفقیر الصّادق اجعل یا أخی زادک التّقوی، و بضاعتک الافلاس، و سفرک الآخرۀ، و انفاسک المراحل، و منزلک القبر، و قرینک الصّبر، و صاحبک الیقین، و تدبیرک العجز، و حرکاتک السّکون، وبیتک الخلوۀ، و طعامک الجوع، و شرابک الدّمع، و لباسک الفقر، و نومک محاسبۀ العمر، و سادتک رکبتک، و مجلسک المسجد، و درسک الحکمۀ، و نظرک العبرة، و مراقبک الجیاد[الحیاء]، و رفیقک التّوفیق، و سمتک حُسن الخُلق، و معلّمک القناعۀ، و صلوتک الوداع، و صومک الصّمت، و همّک النّار، و فرحک الجنّۀ، و صحّتک الیأس، و مرضک الطّمع، و مذکّرک المقابر، و واعظک الأیّام، و مطربک الحزن، و سماعک ذکر الموت، و رقصک رفض الدّنیا و اریابها، و سلاحک[صلاحک] الوضوء، و مرکبک الورع، و خصمک الشّیطان، و عدوّک النّفس، و سجنک الدّنیا، و سجّانک الهوی، ولیلک التّضرّع، و نهارک الإستغفار و الإستعداد للموت، و حاصلک الوقت، و حصنک الدّین، و شعارک الشّرع، و حدیثک کتاب الله تعالی، و رأس ما لک حُسن الظنّ بالله، و حرفتک الصّلوۀ علی رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم، و عادتک الدّعا لجمیع المسلمین، و أمنک العمل الصّالح، و خوفک ردّ العمل و سوء الخاتمۀ و غایۀ همّتک الله تعالی و قصاری هواک هذا نعت الفقیر و سمته و ماعداً ذاک فأمانی و غرور فاذا وفقت و فعلت عشت حرّاً و مت فارغاً و قمت بحمدالله تعالی من القبر أمناً و دخلت الجنّۀ سعیداً انشاءالله تعالی<ref>متن، صص 58-57</ref>. | فی تعب الفقیر السّالک فی طریق التّصوّف سألتنی وفّقک الله تعالی عن حلیۀ الفقیر الصّادق اجعل یا أخی زادک التّقوی، و بضاعتک الافلاس، و سفرک الآخرۀ، و انفاسک المراحل، و منزلک القبر، و قرینک الصّبر، و صاحبک الیقین، و تدبیرک العجز، و حرکاتک السّکون، وبیتک الخلوۀ، و طعامک الجوع، و شرابک الدّمع، و لباسک الفقر، و نومک محاسبۀ العمر، و سادتک رکبتک، و مجلسک المسجد، و درسک الحکمۀ، و نظرک العبرة، و مراقبک الجیاد[الحیاء]، و رفیقک التّوفیق، و سمتک حُسن الخُلق، و معلّمک القناعۀ، و صلوتک الوداع، و صومک الصّمت، و همّک النّار، و فرحک الجنّۀ، و صحّتک الیأس، و مرضک الطّمع، و مذکّرک المقابر، و واعظک الأیّام، و مطربک الحزن، و سماعک ذکر الموت، و رقصک رفض الدّنیا و اریابها، و سلاحک[صلاحک] الوضوء، و مرکبک الورع، و خصمک الشّیطان، و عدوّک النّفس، و سجنک الدّنیا، و سجّانک الهوی، ولیلک التّضرّع، و نهارک الإستغفار و الإستعداد للموت، و حاصلک الوقت، و حصنک الدّین، و شعارک الشّرع، و حدیثک کتاب الله تعالی، و رأس ما لک حُسن الظنّ بالله، و حرفتک الصّلوۀ علی رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم، و عادتک الدّعا لجمیع المسلمین، و أمنک العمل الصّالح، و خوفک ردّ العمل و سوء الخاتمۀ و غایۀ همّتک الله تعالی و قصاری هواک هذا نعت الفقیر و سمته و ماعداً ذاک فأمانی و غرور فاذا وفقت و فعلت عشت حرّاً و مت فارغاً و قمت بحمدالله تعالی من القبر أمناً و دخلت الجنّۀ سعیداً انشاءالله تعالی<ref>متن، صص 58-57</ref>. | ||
ویرایش