۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابن سينا' به 'ابن سينا') |
جز (جایگزینی متن - 'حكيم سبزوارى' به 'حكيم سبزوارى') |
||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
7- استاد آشتيانى با ذكر اين مطلب كه كسانى مانند حكيم ميرزا ابوالحسن جلوه گفتهاند: «مىشود وجودى در مرتبهاى از مراتب ثابت و در مرتبه ديگر متحرك باشد، اتحاد وجودى اعراض و موضوعات دليل بر حركت جوهر نمىشود»، منتقدانه افزوده است: اين سخن، كلامى باطل است براى آنكه اگر با فرض اتحاد جوهر و عرض، وجود تدريجى عرض بدون آنكه تبديل در موضوع حاصل شود محقق گردد، لازم آيد كه ماهيت عرضى در اين نحوه از وجود، مستقل باشد و تابع محض جوهر نباشد <ref>همان، ص 557، پاورقى 1</ref>. | 7- استاد آشتيانى با ذكر اين مطلب كه كسانى مانند حكيم ميرزا ابوالحسن جلوه گفتهاند: «مىشود وجودى در مرتبهاى از مراتب ثابت و در مرتبه ديگر متحرك باشد، اتحاد وجودى اعراض و موضوعات دليل بر حركت جوهر نمىشود»، منتقدانه افزوده است: اين سخن، كلامى باطل است براى آنكه اگر با فرض اتحاد جوهر و عرض، وجود تدريجى عرض بدون آنكه تبديل در موضوع حاصل شود محقق گردد، لازم آيد كه ماهيت عرضى در اين نحوه از وجود، مستقل باشد و تابع محض جوهر نباشد <ref>همان، ص 557، پاورقى 1</ref>. | ||
8- استاد آشتيانى با ذكر اين مطلب كه بر اساس نظر صدرالمتألهين شيرازى وجود بنابر عليت و معلوليت بدون شك داراى مراتبى است، صدور فيض از علت، مستلزم انحطاط وجود از مقام اطلاق است و هر موجودى كه از مقام وجوبى انحطاط داشته باشد، قهراً ماهيت دارد و داراى تعين است، افزوده است: اينكه صدرالمتألهين و آقا على مدرس و حكيم سبزوارى به تبع شيخالاشراق ماهيت را از عقول و نفوس نفى نمودهاند، درست نيست و دليل و برهانى هم براى مطلب خود ذكر نكردهاند؛ لذا عرفاى شامخين فرمودهاند: عين ثابت ممكن، محو نمىشود و وجود هرچه كامل باشد، اگر به معلوليت، متصف گردد بايد صرف ربط به علت خود باشد، چنين وجودى، محدود و صاحب ماهيت خواهد بود <ref>همان، ص 612 و همان صفحه، پاورقى 3</ref>. | 8- استاد آشتيانى با ذكر اين مطلب كه بر اساس نظر صدرالمتألهين شيرازى وجود بنابر عليت و معلوليت بدون شك داراى مراتبى است، صدور فيض از علت، مستلزم انحطاط وجود از مقام اطلاق است و هر موجودى كه از مقام وجوبى انحطاط داشته باشد، قهراً ماهيت دارد و داراى تعين است، افزوده است: اينكه صدرالمتألهين و آقا على مدرس و [[سبزواری، هادی|حكيم سبزوارى]] به تبع شيخالاشراق ماهيت را از عقول و نفوس نفى نمودهاند، درست نيست و دليل و برهانى هم براى مطلب خود ذكر نكردهاند؛ لذا عرفاى شامخين فرمودهاند: عين ثابت ممكن، محو نمىشود و وجود هرچه كامل باشد، اگر به معلوليت، متصف گردد بايد صرف ربط به علت خود باشد، چنين وجودى، محدود و صاحب ماهيت خواهد بود <ref>همان، ص 612 و همان صفحه، پاورقى 3</ref>. | ||
فهرست مطالب در ابتداى كتاب و فهرست مصادر تحقيق و نمايه در انتهاى اثر آمده است. | فهرست مطالب در ابتداى كتاب و فهرست مصادر تحقيق و نمايه در انتهاى اثر آمده است. |
ویرایش