۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== وابستهها ==' به '== وابستهها == {{وابستهها}}') |
جز (جایگزینی متن - 'ابن سينا' به 'ابن سينا') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
«الشفاء» مهمترين و جامعترين اثر ابن | «الشفاء» مهمترين و جامعترين اثر [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، به زبان عربى است كه در آن چكيده آراى فلاسفه بزرگ قديم يونان و شارحان مدرسه اسكندريه و افلاطونيان و نوافلاطونيان و... در همه علوم عقلى، اعم از منطق، طبيعيات، رياضيات و الهيات فراهم آمده و مورد تحليل و نقد و بررسى علمى قرار گرفته است. | ||
اين كتاب، با آنكه بهطور پراكنده و در بيش از ده سال، در حالات و شرايط كاملا متفاوت و پرفراز و نشيب، نوشته شده است و با آنكه بخش اعظم آن، بدون دسترسى به منابع و تنها با تكيه بر حافظه، تأليف گرديده است، از عالىترين دقايق و تحليلهاى علمى و فلسفى برخوردار است. | اين كتاب، با آنكه بهطور پراكنده و در بيش از ده سال، در حالات و شرايط كاملا متفاوت و پرفراز و نشيب، نوشته شده است و با آنكه بخش اعظم آن، بدون دسترسى به منابع و تنها با تكيه بر حافظه، تأليف گرديده است، از عالىترين دقايق و تحليلهاى علمى و فلسفى برخوردار است. | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
شيخ الرئيس در مسبوطترين اثر خود؛ يعنى شفا كه قصد همراهى با حكماى مشاء را داشته، خود را ملزم كرده تا حد امكان از مخالفت با ايشان بپرهيزد. در تأليف اين كتاب تا حد زيادى از طريق ارسطو پيروى كرده است؛ به گونهاى كه مىتوان بخش منطق شفا را شرحى بر ارغنون ارسطو دانست و چنانكه خود او در مقدمه آن گفته است، در ترتيب مطالب از ترتيب كتابهاى صاحب منطق(ارسطو) پيروى كرده است. | شيخ الرئيس در مسبوطترين اثر خود؛ يعنى شفا كه قصد همراهى با حكماى مشاء را داشته، خود را ملزم كرده تا حد امكان از مخالفت با ايشان بپرهيزد. در تأليف اين كتاب تا حد زيادى از طريق ارسطو پيروى كرده است؛ به گونهاى كه مىتوان بخش منطق شفا را شرحى بر ارغنون ارسطو دانست و چنانكه خود او در مقدمه آن گفته است، در ترتيب مطالب از ترتيب كتابهاى صاحب منطق(ارسطو) پيروى كرده است. | ||
شيخ الرئيس در پايان كتاب سفسطه از منطق شفاء، سخن خود ارسطو را نقل مىكند كه او در باب قياس از پيشينيان خود جز قوانين مجمل و ضوابط غير مفصل، چيزى به ارث نبرده و اين او بوده است كه با رنج فراوان و كوشش بسيار، ضروب هر قياس و شرايط انتاج آن را بيان داشته است. آنگاه ابن سينا پس از نقل سخن ارسطو، خود، مىگويد: «اى گروه دانشپژوهان و انديشمندان در باره آنچه اين مرد بزرگ گفته تأمل كنيد كه آيا بعد از او تا به امروز كه نزديك به هزار وسىصد سال مىگذرد، كسى آمده است كه بر آن خرده گيرد و يا ثابت كند كه در سخن او نقصى هست ويا بر آن چيزى بيفزايد؟ خير آنچه ارسطو آورده، كامل و ميزان صحيح و حق صريح مىباشد». | شيخ الرئيس در پايان كتاب سفسطه از منطق شفاء، سخن خود ارسطو را نقل مىكند كه او در باب قياس از پيشينيان خود جز قوانين مجمل و ضوابط غير مفصل، چيزى به ارث نبرده و اين او بوده است كه با رنج فراوان و كوشش بسيار، ضروب هر قياس و شرايط انتاج آن را بيان داشته است. آنگاه [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] پس از نقل سخن ارسطو، خود، مىگويد: «اى گروه دانشپژوهان و انديشمندان در باره آنچه اين مرد بزرگ گفته تأمل كنيد كه آيا بعد از او تا به امروز كه نزديك به هزار وسىصد سال مىگذرد، كسى آمده است كه بر آن خرده گيرد و يا ثابت كند كه در سخن او نقصى هست ويا بر آن چيزى بيفزايد؟ خير آنچه ارسطو آورده، كامل و ميزان صحيح و حق صريح مىباشد». | ||
ناگفته نماند كه پيروى ابن سينا از ارسطو، هرگز مقلدانه نبوده كه فقط به شرح و تفسير كلام او اكتفا كند، بلكه چنانكه خود او تصريح فرموده، هيچ مطلب قابل توجهّى در آثار پيشينيان نبوده مگر آنكه آن را در اين كتاب گرد آورده است، احكام و مطالبى كه در كتب قدما در جايگاه شايسته خود قرار نداشته به جايگاه شايستهاش انتقال داده، اگر در مطالب گذشتگان خلل و نقصانى ديده با فكر و نظر خود بر آنها افزوده و تكميل كرده و بر خلاف عادت منطقيان، مطالب بىارتباط با اين علم و مرتبط با فلسفه اولى را از منطق حذف و در فلسفه اولى مطرح كرده است و به اين ترتيب مهمترين نقش را در تنظيم، تبيين و تكميل منطق و فلسفه ارسطويى ايفا نموده است. | ناگفته نماند كه پيروى [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] از ارسطو، هرگز مقلدانه نبوده كه فقط به شرح و تفسير كلام او اكتفا كند، بلكه چنانكه خود او تصريح فرموده، هيچ مطلب قابل توجهّى در آثار پيشينيان نبوده مگر آنكه آن را در اين كتاب گرد آورده است، احكام و مطالبى كه در كتب قدما در جايگاه شايسته خود قرار نداشته به جايگاه شايستهاش انتقال داده، اگر در مطالب گذشتگان خلل و نقصانى ديده با فكر و نظر خود بر آنها افزوده و تكميل كرده و بر خلاف عادت منطقيان، مطالب بىارتباط با اين علم و مرتبط با فلسفه اولى را از منطق حذف و در فلسفه اولى مطرح كرده است و به اين ترتيب مهمترين نقش را در تنظيم، تبيين و تكميل منطق و فلسفه ارسطويى ايفا نموده است. | ||
فنون نهگانهاى كه در منطق شفاء مطرح شدهاند، عبارتند از: 1- ايساغوجى يا مدخل منطق كه در آن از معرفى منطق و ساير علوم؛ فايده و موضوع منطق؛ تعريف لفظ مفرد ومركب؛ بررسى نظريات گوناگون در مورد ذاتى و عرضى؛ بررسى نظرات گوناگون در باره آنچه بر ماهيت دلالت مىكند؛ تقسيم لفظ مفرد كلى به اقسام پنجگانه؛ جنس؛ نوع؛ بررسى تعاريف نوع؛ كلى طبيعى، عقلى و منطقى؛ فصل؛ عرض خاص و عام؛ اشتراكات و اختلافات كليات خمس با يكديگر... بحث شده است. | فنون نهگانهاى كه در منطق شفاء مطرح شدهاند، عبارتند از: 1- ايساغوجى يا مدخل منطق كه در آن از معرفى منطق و ساير علوم؛ فايده و موضوع منطق؛ تعريف لفظ مفرد ومركب؛ بررسى نظريات گوناگون در مورد ذاتى و عرضى؛ بررسى نظرات گوناگون در باره آنچه بر ماهيت دلالت مىكند؛ تقسيم لفظ مفرد كلى به اقسام پنجگانه؛ جنس؛ نوع؛ بررسى تعاريف نوع؛ كلى طبيعى، عقلى و منطقى؛ فصل؛ عرض خاص و عام؛ اشتراكات و اختلافات كليات خمس با يكديگر... بحث شده است. |
ویرایش