۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR56876J1.jpg | عنوان =الوصف المناسب لشرع الحكم | عنوان...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
'''الوصف المناسب لشرع الحكم'''، تألیف احمد بن محمود عبدالوهاب | '''الوصف المناسب لشرع الحكم'''، تألیف [[شنقیطی، احمد|احمد بن محمود عبدالوهاب شنقیطی]]، به بررسی موضوع «مناسبت» در کتاب قیاس و جایگاه آن در فقه اهل سنت پرداخته است. این اثر در یک جلد به زبان عربی منتشر شده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب، مشتمل بر تمهید (در چهار فصل)، سه باب (ابواب اول و دوم در سه فصل و باب سوم در نه فصل) و خاتمه است. | کتاب، مشتمل بر تمهید (در چهار فصل)، سه باب (ابواب اول و دوم در سه فصل و باب سوم در نه فصل) و خاتمه است. | ||
نویسنده در هر بحث دیدگاه و آرای علما و ادله ایشان و ایرادات وارد بر آنها و پاسخ ایرادات را ذکر کرده است، سپس اگر وجه و دلیلی برای رجحان یکی از آراء داشته، آن را ترجیح داده است. | نویسنده در هر بحث دیدگاه و آرای علما و ادله ایشان و ایرادات وارد بر آنها و پاسخ ایرادات را ذکر کرده است، سپس اگر وجه و دلیلی برای رجحان یکی از آراء داشته، آن را ترجیح داده است. | ||
خط ۴۱: | خط ۴۲: | ||
نویسنده سه تعریف از ابن حاجب، بیضاوی و ابن سبکی را انتخاب و ایرادات وارد بر هریک را مورد بررسی قرار داده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص20</ref>. | نویسنده سه تعریف از ابن حاجب، بیضاوی و ابن سبکی را انتخاب و ایرادات وارد بر هریک را مورد بررسی قرار داده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص20</ref>. | ||
# تعریف علت و اقوال علما در تعلیل افعال خداوند: علت یکی از ارکان قیاس و به تعبیر بعضی از اصولیون رکن اعظم است<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>. | # تعریف علت و اقوال علما در تعلیل افعال خداوند: علت یکی از ارکان قیاس و به تعبیر بعضی از اصولیون رکن اعظم است<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>. | ||
در رابطه با افعال خداوند به گفته شیخ محمد عبده: «همه علمای اهل سنت متفقند که افعال خداوند متعال بدون حکمت نیست»<ref>ر.ک: همان، ص61</ref>. همه مذاهب اهل سنت تعبیر به حکمت و رحمت کردهاند. تنها معتزله تعبیر به غرض کردهاند. همه این تعریفات در غایت و قصد متفق هستند، اگرچه در عباراتشان با هم اختلاف دارد<ref>ر.ک: همان</ref>. | در رابطه با افعال خداوند به گفته شیخ [[عبده، محمد|محمد عبده]]: «همه علمای اهل سنت متفقند که افعال خداوند متعال بدون حکمت نیست»<ref>ر.ک: همان، ص61</ref>. همه مذاهب اهل سنت تعبیر به حکمت و رحمت کردهاند. تنها معتزله تعبیر به غرض کردهاند. همه این تعریفات در غایت و قصد متفق هستند، اگرچه در عباراتشان با هم اختلاف دارد<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
# شروط علت: شروط مورد اتفاق و شروط اختلافی<ref>ر.ک: همان، ص63</ref>. | # شروط علت: شروط مورد اتفاق و شروط اختلافی<ref>ر.ک: همان، ص63</ref>. | ||
# مسالک علت<ref>ر.ک: همان، ص123</ref>. | # مسالک علت<ref>ر.ک: همان، ص123</ref>. | ||
در باب اول کتاب در سه فصل تعریف «مناسبت»، اقامه دلیل بر اعتبار آن و تعریف «مناسب» شرح و توضیح داده شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص173-159</ref>. | در باب اول کتاب در سه فصل تعریف «مناسبت»، اقامه دلیل بر اعتبار آن و تعریف «مناسب» شرح و توضیح داده شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص173-159</ref>. | ||
از مسلک مناسبت با نامهایی چون اخاله، مصلحت، استدلال و رعایت مقاصد نیز یاد میشود و ستون فقرات کتاب قیاس و نقطه غموض و وضوح آن و همچنین مبحث محوری استصلاح است. «مناسب» در این مباحث دو نوع مناسب حقیقی و مناسب اقناعی را در بر میگیرد و مناسب حقیقی خود بر سه گونه است: آنچه در ضرورات رخ مینماید، آنچه در حاجات رخ مینماید و آنچه در امور تحسینی رخ مینماید<ref>ر.ک: صابری، حسین، ص124</ref>. | از مسلک مناسبت با نامهایی چون اخاله، مصلحت، استدلال و رعایت مقاصد نیز یاد میشود و ستون فقرات کتاب قیاس و نقطه غموض و وضوح آن و همچنین مبحث محوری استصلاح است. «مناسب» در این مباحث دو نوع مناسب حقیقی و مناسب اقناعی را در بر میگیرد و مناسب حقیقی خود بر سه گونه است: آنچه در ضرورات رخ مینماید، آنچه در حاجات رخ مینماید و آنچه در امور تحسینی رخ مینماید<ref>ر.ک: صابری، حسین، ص124</ref>. | ||
هرچند برخی از فقیهان امامی «مناسبت» را از دیدگاه شیعه نامعتبر دانستهاند و برخی آن را منوط به احراز شرایطی پذیرفتهاند، اما واقعیت آن است که در جایجای فقه امامیه بر مناسبت حکم و موضوع و نیز در کنار آن به الغای خصوصیت مورد یا عناوینی همانند استناد جسته شده است؛ برای نمونه شهید ثانی که خود عدم اعتبار مناسبت را از دیدگاه امامیه نقل میکند، در مواردی به همین مناسبت استدلال میجوید یا بدون اظهار نظر مخالفت از اهل سنت نقل میکند که به اشتراک در علت مناسب استناد جستهاند. یکی دیگر از بزرگانی که در میان متقدمان به مناسبت یا مناسبت و دوران استناد جسته علامه حلی است. علامه حلی در مختلف الشيعة در اثبات عدم جواز نماز گزاردن با جامهای فراهم آمده از کرک غیر مأکول اللحم، به ادلهای استناد میکند و از جمله آن ادله بدین میپردازد که: «مناسبت و دوران مقتضی منع است؛ زیرا حرمت گوشت، مدفوع و ادرار با همان خبثی تناسب دارد که وجود اجتناب را اقتضا میکند و...»<ref>ر.ک: همان، ص126-125</ref>. | هرچند برخی از فقیهان امامی «مناسبت» را از دیدگاه شیعه نامعتبر دانستهاند و برخی آن را منوط به احراز شرایطی پذیرفتهاند، اما واقعیت آن است که در جایجای فقه امامیه بر مناسبت حکم و موضوع و نیز در کنار آن به الغای خصوصیت مورد یا عناوینی همانند استناد جسته شده است؛ برای نمونه شهید ثانی که خود عدم اعتبار مناسبت را از دیدگاه امامیه نقل میکند، در مواردی به همین مناسبت استدلال میجوید یا بدون اظهار نظر مخالفت از اهل سنت نقل میکند که به اشتراک در علت مناسب استناد جستهاند. یکی دیگر از بزرگانی که در میان متقدمان به مناسبت یا مناسبت و دوران استناد جسته علامه حلی است. علامه حلی در مختلف الشيعة در اثبات عدم جواز نماز گزاردن با جامهای فراهم آمده از کرک غیر مأکول اللحم، به ادلهای استناد میکند و از جمله آن ادله بدین میپردازد که: «مناسبت و دوران مقتضی منع است؛ زیرا حرمت گوشت، مدفوع و ادرار با همان خبثی تناسب دارد که وجود اجتناب را اقتضا میکند و...»<ref>ر.ک: همان، ص126-125</ref>. | ||
در میان مـتأخران، محقق | در میان مـتأخران، [[اصفهانی، محمدحسین|محقق اصفهانی]]، [[نائینی، محمدحسین|نائینی]] و [[خوانساری (ابهام زدایی)|خوانساری]] به دلیل مناسبت حکم و موضوع استناد جستهاند<ref>ر.ک: همان، ص128</ref>. | ||
در باب دوم در سه فصل تقسیمات «مناسب» مطرح شده است. در یکی از تقسیمات این باب، مناسب حقیقی به دینی و دنیوی تقسیم شده است: مناسب دینی اموری است که نفعی را جلب یا ضرری را از انسان دفع میکند؛ بهگونهای که هر دوی اینها به امور آخرت تعلق بگیرد؛ مانند: تزکیه نفس، تهذیب اخلاق، ریاضت نفوس که مناسب با شرع عبادات هستند؛ چراکه بهعنوان مثال نماز برای خضوع و فروتنی و روزه برای شکستن نفس از جهت قوای شهوانی و عصبیت وضع شده است. پس هنگامیکه نفوس پاک بوده و اوامر الهی را انجام دهند و از نواهی الهی پرهیز کنند، سعادت اخروی را تحصیل میکنند؛ چراکه منافع عبادات اخروی هستند که به حصول ثواب و دفع عقاب بازمیگردد و حقیقی دنیوی اموری است که نفعی را جلب و ضرری را دفع میکند که هر دو متعلق به دنیا باشند؛ مانند: سرقت و زنا، که منفعت مترتب بر شرع حکم در این دو، حفظ نفس و حفظ مال متعلق به دنیاست<ref>ر.ک: متن کتاب، ص194-193</ref>. | در باب دوم در سه فصل تقسیمات «مناسب» مطرح شده است. در یکی از تقسیمات این باب، مناسب حقیقی به دینی و دنیوی تقسیم شده است: مناسب دینی اموری است که نفعی را جلب یا ضرری را از انسان دفع میکند؛ بهگونهای که هر دوی اینها به امور آخرت تعلق بگیرد؛ مانند: تزکیه نفس، تهذیب اخلاق، ریاضت نفوس که مناسب با شرع عبادات هستند؛ چراکه بهعنوان مثال نماز برای خضوع و فروتنی و روزه برای شکستن نفس از جهت قوای شهوانی و عصبیت وضع شده است. پس هنگامیکه نفوس پاک بوده و اوامر الهی را انجام دهند و از نواهی الهی پرهیز کنند، سعادت اخروی را تحصیل میکنند؛ چراکه منافع عبادات اخروی هستند که به حصول ثواب و دفع عقاب بازمیگردد و حقیقی دنیوی اموری است که نفعی را جلب و ضرری را دفع میکند که هر دو متعلق به دنیا باشند؛ مانند: سرقت و زنا، که منفعت مترتب بر شرع حکم در این دو، حفظ نفس و حفظ مال متعلق به دنیاست<ref>ر.ک: متن کتاب، ص194-193</ref>. | ||
در باب سوم، مناسب مرسل در نه فصل مورد بررسی قرار گرفته است. از مرسل تعبیر به استصلاح، استدلال و مصالح مرسله نیز شده است<ref>ر.ک: همان، ص249</ref>. | در باب سوم، مناسب مرسل در نه فصل مورد بررسی قرار گرفته است. از مرسل تعبیر به استصلاح، استدلال و مصالح مرسله نیز شده است<ref>ر.ک: همان، ص249</ref>. | ||
در فصول این باب، دیدگاه امام | در فصول این باب، دیدگاه [[مالک بن انس|امام مالک]]، [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد حنبل]]، [[شافعی، محمد بن ادریس|شافعی]] و [[ابوحنیفه، نعمان بن ثابت|ابوحنیفه]] و [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در رابطه با مرسل بررسی شده است<ref>ر.ک: همان، ص337-247</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۶۲: | خط ۶۴: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش