۵۳٬۳۲۷
ویرایش
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'>
[[پرونده:NUR15356J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
در مورد روش و محتواى اثر حاضر چند نكته گفتنى است: | در مورد روش و محتواى اثر حاضر چند نكته گفتنى است: | ||
1. نويسنده، زمانى كه احساس نياز كرد كه كتابهايى آموزشى و منظم و روشن براى تعليم زبان عربى و به جهت كمك به معلمان پديد آورد، نخست كتاب «الدروس العربية» را در چهار جلد براى نوآموزان زبان عربى تأليف و تنظيم كرد و بعد از آن همان كتاب را در سه جلد براى دوره متوسط آماده ساخت. اين كتابها مورد استقبال فراوان قرار گرفتند و استادان ادبيات عربى، آن را پسنديدند و در مجامع علمى، بسيار رواج يافتند و در نتيجه بارها و بارها چاپ شدند و آنگاه نويسنده، كتاب «جامع الدروس العربية» را براى استادان و پژوهندگان دوره عالى صرف و نحو عربى نوشت. «جامع الدروس العربية»، در سه جزء، شامل همه قواعدى است كه يك اديب به آن نياز دارد و براى تدريس زبان عربى در دوره عالى، كفايت مىكند | 1. نويسنده، زمانى كه احساس نياز كرد كه كتابهايى آموزشى و منظم و روشن براى تعليم زبان عربى و به جهت كمك به معلمان پديد آورد، نخست كتاب «الدروس العربية» را در چهار جلد براى نوآموزان زبان عربى تأليف و تنظيم كرد و بعد از آن همان كتاب را در سه جلد براى دوره متوسط آماده ساخت. اين كتابها مورد استقبال فراوان قرار گرفتند و استادان ادبيات عربى، آن را پسنديدند و در مجامع علمى، بسيار رواج يافتند و در نتيجه بارها و بارها چاپ شدند و آنگاه نويسنده، كتاب «جامع الدروس العربية» را براى استادان و پژوهندگان دوره عالى صرف و نحو عربى نوشت. «جامع الدروس العربية»، در سه جزء، شامل همه قواعدى است كه يك اديب به آن نياز دارد و براى تدريس زبان عربى در دوره عالى، كفايت مىكند <ref>جامع الدروس العربية، ص 7</ref>. | ||
2. مؤلف در چند مورد تصريح و تكرار كرده كه تأليف اجزاى سهگانه اين كتاب در سال 1330ق، برابر با 1912م، در بيروت - كه زادگاه و پرورشگاهش بوده - انجام شده است | 2. مؤلف در چند مورد تصريح و تكرار كرده كه تأليف اجزاى سهگانه اين كتاب در سال 1330ق، برابر با 1912م، در بيروت - كه زادگاه و پرورشگاهش بوده - انجام شده است <ref>همان، ص 8 و 173 و 409</ref>. | ||
3. نويسنده در مقدمه تأكيد كرده است كه مردمان عربزبان چون با مردمان عجم معاشرت كردند، ترسيدند كه نكند عربيت آنان فراموش و با بيگانگان آميخته شود، پس معجمها و قاموسها پرداختند و اصولى ساختند. اين اصول، «علوم عربيت» ناميده مىشود كه باعث مصونيت زبان از اشتباه و لغزش مىشود و عبارت از سيزده علم است: 1. صرف؛ 2. اعراب؛ 3. رسم؛ 4. معانى؛ 5. بيان؛ 6. بديع؛ 7. عروض؛ 8. قوافى؛ 9. قرض الشعر؛ 10. انشاء؛ 11. خطابه؛ 12. تاريخ ادبيات؛ 13. متن اللغة. او ابراز عقيده كرده است كه علم صرف و اعراب - كه تعبير «نحو» جامع آن دو است - از مهمترين اين علوم است. نويسنده در پاورقى، يادآور شده است كه منظور از علم رسم، عبارت است از آشنايى با اصول نگارش كلمات | 3. نويسنده در مقدمه تأكيد كرده است كه مردمان عربزبان چون با مردمان عجم معاشرت كردند، ترسيدند كه نكند عربيت آنان فراموش و با بيگانگان آميخته شود، پس معجمها و قاموسها پرداختند و اصولى ساختند. اين اصول، «علوم عربيت» ناميده مىشود كه باعث مصونيت زبان از اشتباه و لغزش مىشود و عبارت از سيزده علم است: 1. صرف؛ 2. اعراب؛ 3. رسم؛ 4. معانى؛ 5. بيان؛ 6. بديع؛ 7. عروض؛ 8. قوافى؛ 9. قرض الشعر؛ 10. انشاء؛ 11. خطابه؛ 12. تاريخ ادبيات؛ 13. متن اللغة. او ابراز عقيده كرده است كه علم صرف و اعراب - كه تعبير «نحو» جامع آن دو است - از مهمترين اين علوم است. نويسنده در پاورقى، يادآور شده است كه منظور از علم رسم، عبارت است از آشنايى با اصول نگارش كلمات <ref>همان، ص 9</ref>. | ||
4. نويسنده در خاتمه، در باره چند بحث توضيح داده است: عامل، معمول، عمل، عمل مصدر، عمل اسم مصدر، عمل صفاتى كه شبيه فعل هستند، مانند اسم فاعل، اسم مفعول، صفت مشبهه و اسم تفضيل و جملههايى كه محلى از اعراب ندارند | 4. نويسنده در خاتمه، در باره چند بحث توضيح داده است: عامل، معمول، عمل، عمل مصدر، عمل اسم مصدر، عمل صفاتى كه شبيه فعل هستند، مانند اسم فاعل، اسم مفعول، صفت مشبهه و اسم تفضيل و جملههايى كه محلى از اعراب ندارند <ref>همان، ص 596 - 608</ref>. | ||
5. اين نوشته از نظر آموزش زبان عربى، از آثار بسيار جالب و استثنايى زمانه ماست و همانطوركه استاد المنجى بوسنينه، بهروشنى نوشته، همانند همرديفش «النحو الوافي»، نوشته استاد دكتر عباس حسن، در دوران معاصر، سنجيده، رسا و روشمند سامان يافته است | 5. اين نوشته از نظر آموزش زبان عربى، از آثار بسيار جالب و استثنايى زمانه ماست و همانطوركه استاد المنجى بوسنينه، بهروشنى نوشته، همانند همرديفش «النحو الوافي»، نوشته استاد دكتر عباس حسن، در دوران معاصر، سنجيده، رسا و روشمند سامان يافته است <ref>موسوعة أعلام العلماء و الأدباء، ج 6، ص 399</ref>. | ||
6. به دليل روشمندى كتاب «جامع الدروس العربية» و اتقان مطالبش و شيوايى عبارات آن، برخى از استادان حوزههاى علميه و نيز برخى از نويسندگان و اديبان معاصر، سالها قبل، پيشنهاد دادهاند كه كتابهاى قديمى و مشكل مانند «البهجة المرضية»، «مغني اللبيب» و... از چرخه تدريس خارج شود و اين كتاب، بهعنوان متن آموزشى در حوزههاى علميه مورد توجه و شرح و تدريس و... قرار گيرد. | 6. به دليل روشمندى كتاب «جامع الدروس العربية» و اتقان مطالبش و شيوايى عبارات آن، برخى از استادان حوزههاى علميه و نيز برخى از نويسندگان و اديبان معاصر، سالها قبل، پيشنهاد دادهاند كه كتابهاى قديمى و مشكل مانند «البهجة المرضية»، «مغني اللبيب» و... از چرخه تدريس خارج شود و اين كتاب، بهعنوان متن آموزشى در حوزههاى علميه مورد توجه و شرح و تدريس و... قرار گيرد. | ||
7. در پايان كتاب حاضر، فهرست شواهد شعرى بهكاررفته در آن ذكر شده است | 7. در پايان كتاب حاضر، فهرست شواهد شعرى بهكاررفته در آن ذكر شده است <ref>همان، ص 615 - 633</ref>. اين فهرست را استاد محمد حورانى فراهم آورده و در مطلبى كه در تاريخ 1382ق، در سوريه نوشته، يادآور شده است كه اين فهرست را براى مدد به دانشجويان زبان و ادبيات عربى و صرفهجويى در وقت آنان تنظيم و به روح شيخ استادان زبان عربى در عصر حاضر؛ يعنى شيخ مصطفى غلايينى تقديم كرده است. جناب حورانى در راهنماى اين فهرست تأكيد كرده است كه متخصصان و حاذقان در علم عروض مىدانند كه اشعار بر اساس حروف رَوى تنظيم شدهاند، ولى مبتديان گاه گمراه مىشوند و راه به مقصود نمىبرند <ref>همان، ص 611</ref>. | ||
8. نويسنده گاه خلاصه برخى از مباحث نحوى را كه قبلاً توضيح داده نيز ذكر كرده است | 8. نويسنده گاه خلاصه برخى از مباحث نحوى را كه قبلاً توضيح داده نيز ذكر كرده است <ref>همان، ص 24</ref>. | ||
9. نويسنده در پاورقىهاى خودش گاه اصطلاحى را معنا كرده | 9. نويسنده در پاورقىهاى خودش گاه اصطلاحى را معنا كرده <ref>مثلاً ر. ك.: همان، ص 9، پاورقى 1</ref> و يا معناى لغات را آورده <ref>مثلاً ر. ك.: همان، ص 152، پاورقىهاى 1 و 2 و 3 و 4</ref>؛ گاهى نحوه اعلال و چگونگى تغييرات صرفى را بيان كرده <ref>مثلاً ر. ك.: همان، ص 12، پاورقى 1 و 2 و 3</ref> و گاه اعراب كلمات يا جملات را معين كرده <ref>مثلاً ر. ك.: همان، ص 15، پاورقى 2 و 3</ref>؛ گاه نام سوره و شماره آيه را آورده <ref>مثلاً ر. ك.: همان، ص 12</ref> و گاه أعلام جغرافيايى يا تاريخى را شرح داده <ref>مثلاً ر. ك.: همان، ص 15، پاورقى 1</ref> و گاه با اشاره به اختلافات انديشمندان صرفى و نحوى، نظر خودش را بيان كرده و آن را بر ساير نظرها ترجيح داده و بر اين مطلب استدلال ادبى هم كرده است <ref>مثلاً ر. ك.: همان، ص 117</ref>. | ||
10. هرچند اثر حاضر سودمند و روشمند است و بلكه از مفيدترين آثار آموزشى براى فراگيرى زبان عربى بشمار مىرود و لكن از جدول و نمودار و... در آن استفادهاى نشده است. | 10. هرچند اثر حاضر سودمند و روشمند است و بلكه از مفيدترين آثار آموزشى براى فراگيرى زبان عربى بشمار مىرود و لكن از جدول و نمودار و... در آن استفادهاى نشده است. | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
11. يكى از اشكالات اين كتاب، آن است كه فهرست و مشخصات منابع مورد استفاده ذكر نشده و به ذكر فهرست مطالب و فهرست شواهد شعرى بسنده شده است. | 11. يكى از اشكالات اين كتاب، آن است كه فهرست و مشخصات منابع مورد استفاده ذكر نشده و به ذكر فهرست مطالب و فهرست شواهد شعرى بسنده شده است. | ||
12. نويسنده در اثر حاضر، افزون بر ارجاع و استناد به شواهد شعرى، در موارد متعددى به آيات قرآن كريم نيز استناد كرده است | 12. نويسنده در اثر حاضر، افزون بر ارجاع و استناد به شواهد شعرى، در موارد متعددى به آيات قرآن كريم نيز استناد كرده است <ref>بهعنوان مثال ر. ك.: همان، ص 35، 38، 96، 104، 110، 111، 289، 291 و...</ref>؛ همين نكته بر ارزش روشى و اعتبار معنوى كتاب حاضر افزوده است. | ||
13. امتياز ديگر كتاب حاضر عبارت از اين نكته است كه بعد از سالها تدريس و بعد از نگارش چند كتاب آموزشى و با بهرهگيرى از تجربههاى گوناگون و با استفاده از نقد و نظر استادان و پرسشهاى دانشجويان نوشته شده است و به همين جهت بعد از گذشت يك قرن از تأليف آن، هنوز هم به گواهى استادان و كارشناسان، روشمندى، طراوت و غناى مباحث آن دلكش و ستودنى است. | 13. امتياز ديگر كتاب حاضر عبارت از اين نكته است كه بعد از سالها تدريس و بعد از نگارش چند كتاب آموزشى و با بهرهگيرى از تجربههاى گوناگون و با استفاده از نقد و نظر استادان و پرسشهاى دانشجويان نوشته شده است و به همين جهت بعد از گذشت يك قرن از تأليف آن، هنوز هم به گواهى استادان و كارشناسان، روشمندى، طراوت و غناى مباحث آن دلكش و ستودنى است. | ||
14. جالب است كه نويسنده، كتابش را با اين جمله به پايان برده است: «إذا نهضت الأمّة بلغت من المجد الغاية و أدركت من السؤدد النهاية»؛ «اگر مردمان بهپا خيزند، به غايت عظمت مىرسند و درجه پايانى سرورى را مىيابند | 14. جالب است كه نويسنده، كتابش را با اين جمله به پايان برده است: «إذا نهضت الأمّة بلغت من المجد الغاية و أدركت من السؤدد النهاية»؛ «اگر مردمان بهپا خيزند، به غايت عظمت مىرسند و درجه پايانى سرورى را مىيابند <ref>همان، ص 608</ref>. اين كلام، از سويى اميدبخش است و از سوى ديگر شرط لازم براى پيشرفت را مبارزه و ايستادگى همه مردم مىداند و از ديگرسو با روش حسن ختام، سخن از غايت و نهايت به ميان آورده و مقصودش را خاتمه داده است. | ||
==پانويس == | |||
<references /> | |||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
1. جامع الدروس العربية، الشيخ مصطفى الغلايينى، راجع هذه الطبعة و نتّحها سالم شمسالدين، دارالكوخ للطباعة و النشر، الطبعة الأولى 1425ق. | 1. جامع الدروس العربية، الشيخ مصطفى الغلايينى، راجع هذه الطبعة و نتّحها سالم شمسالدين، دارالكوخ للطباعة و النشر، الطبعة الأولى 1425ق. | ||
خط ۹۶: | خط ۹۷: | ||
[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/20626 مطالعه کتاب جامع الدروس العربیة: موسوعة من ثلاثة أجزاء در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور] | [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/20626 مطالعه کتاب جامع الدروس العربیة: موسوعة من ثلاثة أجزاء در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور] | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
ویرایش