۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
بخش نخست کتاب «خدا و انسان» نام دارد. این بخش با این بخش از آیهی قرآن آغاز میشود: «الله الّذی خلقکم»<ref>سوره روم، آیات 40 و 54</ref>. توضیح و تفسیر آیه را نیز منقطع و عبارت عبارت به کار برده تا اثربخشیِ بیشتر برای خواننده ایجاد کند. بحث اصلی در این ارتباط به نوعی با معرفت نفس عجین است و از پرسشهای انسانی در خصوص چیستی و کیستی به دقّت مطالبی مطرح میشود تا آن انسانی که در ارتباط خدا و انسان مدّ نظر است روشن شود. در واقع آن انسانی مراد است که از چیستی و کیستیِ خود و هستی پرسش کند. این انسان که در پاسخ به پرسشهای خود با رازهای هستی مواجه میشود در این حال است که به نیازهای درونیِ خود پی میبرد که یکی از آنها همین نیاز دعا و نیایش است. | بخش نخست کتاب «خدا و انسان» نام دارد. این بخش با این بخش از آیهی قرآن آغاز میشود: «الله الّذی خلقکم»<ref>سوره روم، آیات 40 و 54</ref>. توضیح و تفسیر آیه را نیز منقطع و عبارت عبارت به کار برده تا اثربخشیِ بیشتر برای خواننده ایجاد کند. بحث اصلی در این ارتباط به نوعی با معرفت نفس عجین است و از پرسشهای انسانی در خصوص چیستی و کیستی به دقّت مطالبی مطرح میشود تا آن انسانی که در ارتباط خدا و انسان مدّ نظر است روشن شود. در واقع آن انسانی مراد است که از چیستی و کیستیِ خود و هستی پرسش کند. این انسان که در پاسخ به پرسشهای خود با رازهای هستی مواجه میشود در این حال است که به نیازهای درونیِ خود پی میبرد که یکی از آنها همین نیاز دعا و نیایش است. | ||
در همین بخش فهرستی اندک ولی گویا از کسانی آورده میشود که در اوج بالندگی در فلسفه و عرفان در عین حال پرسشی پر تکرار و مستمر از چیستی و کیستی خود و عالم دارند که در این بین میتوان از این افراد نامور یاد کرد: [[ بایزید بسطامی]]، [[ابن سینا]]، [[ | در همین بخش فهرستی اندک ولی گویا از کسانی آورده میشود که در اوج بالندگی در فلسفه و عرفان در عین حال پرسشی پر تکرار و مستمر از چیستی و کیستی خود و عالم دارند که در این بین میتوان از این افراد نامور یاد کرد: [[ بایزید بسطامی]]، [[ابن سینا]]، [[فارابی، محمد بن محمد|ابونصر فارابی]]، [[شیخ اشراق]]، [[ابوحامد غزالی]]، [[عین القضاة همدانی]]، [[نجمالدین کبری]]، [[مولانا]] و دیگران. در انتهای این بخش میخوانیم: انسانی که «خود» را به خوبی میشناسد و از حقیقت و رازهای نهفتهی خود با خبر است بهتر میداند که: چه بکند، به کجا برود، از کجا برود، و چگونه برود. این خودشناسی، مقدّمهای از برای ارتباط یافتن با عالم بالاست. چه آدمِ مرغ صفت که بالایی است و ساخته و پرداختهی دست خداست و از لحاظ باطنی ساکن عالم ملکوت است. ارتباط او بیشتر باید با عالم بالا باشد، نه خاک. خاک جایگاه موقّت اوست. پس باید بپرد و در آسمانها طیران و پرواز نماید. و بداند که: «ما زبالاییم و بالا میرویم»<ref>متن، صص 18-17</ref>. | ||
بخش دوّم به گنج مخفی تعبیر شده است، گنج مخفی اشاره به حدیث قدسی<ref>متن، ص 20</ref>. مشهوری دارد که عارفان عموماً از آن سخن گفته و برخی نیز شرحی بر آن نوشتهاند. مراد از آن نیز معرفت یافتن انسان از خدا به قدر وسع خود است. خدا شناسی و معرفت حاصل کردن به آن ذات مطلق چیزی است که از بطن این حدیث قدسی بر میآید و غرض نویسند، [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] هم در کتاب | بخش دوّم به گنج مخفی تعبیر شده است، گنج مخفی اشاره به حدیث قدسی<ref>متن، ص 20</ref>. مشهوری دارد که عارفان عموماً از آن سخن گفته و برخی نیز شرحی بر آن نوشتهاند. مراد از آن نیز معرفت یافتن انسان از خدا به قدر وسع خود است. خدا شناسی و معرفت حاصل کردن به آن ذات مطلق چیزی است که از بطن این حدیث قدسی بر میآید و غرض نویسند، [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] هم در کتاب آرزوی وصال همین مطلب است که ارتباط انسان و خدا را نشان بدهد و با این روایت در بخش دوّم تمهیدات اصلی را برای این کار معلوم میکند. | ||
بخش دیگر کتاب به تحسین خالق نام گرفته است. در این بخش از آیات الهی نام برده میشود و زیبایی و شکوه و جلال طبیعتِ خداداد را بر میشمارد و آدمیرا به تأمّل و دقّت در آفرینش فرا میخواند. در این بخش از زیرمجموعه هایی با همان مفهوم یاد میشود. فهرستی الفبائی از الف تا چ بدین شرح مورد نظر قرار گرفته است: الف- آفرینش کل هستی ب- آفرینش آسمانها و زمین پ- آفرینش هر چه در زمین است ت- آفرینش انسان ث- آفرینش مرد و زن ج- آفرینش مرگ و زندگی چ- آفرینش شب و روز و خورشید و ماه. | بخش دیگر کتاب به تحسین خالق نام گرفته است. در این بخش از آیات الهی نام برده میشود و زیبایی و شکوه و جلال طبیعتِ خداداد را بر میشمارد و آدمیرا به تأمّل و دقّت در آفرینش فرا میخواند. در این بخش از زیرمجموعه هایی با همان مفهوم یاد میشود. فهرستی الفبائی از الف تا چ بدین شرح مورد نظر قرار گرفته است: الف- آفرینش کل هستی ب- آفرینش آسمانها و زمین پ- آفرینش هر چه در زمین است ت- آفرینش انسان ث- آفرینش مرد و زن ج- آفرینش مرگ و زندگی چ- آفرینش شب و روز و خورشید و ماه. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
در بخش دیگر از انسان عالم سخن میگوید انسان عالمیکه مورد نظر خداوند است. در آیات قرآن نیز این پرسش مطرح میشود که آیا دانا و نادان یکسانند؟ و آیا بینا و نابینا یکسانند؟ مسلّماً یکسان نیستند و همیشه ترجیح با دانایان و بینایان بوده است در اینجا نیز همین مطلب را مراد میدارد. گذشته از آیات قرآن به چندین حدیث نیز استشهاد میشود تا علم، معنای علم و حقیقت عالم مورد شناسایی قرار بگیرد. بخش هفتم هم در ادامهی همین موضوع «معرفت توحید» نام دارد که همچنان از خدا و انسان و جهان بحث میکند و روابط فیمابین این هر سه را فهرست کرده و به شرح و تفسیر آن میپردازد. در همین معرفت توحید است که بحث دعا و نیایش مطرح میشود و پرسشهایی بدین صورت مد نظر قرار میگیرد: چه کسی دعا میکند؟ چرا دعا میکند؟ رو به چه کسی دعا میکند؟ چه موقع دعا میکند و در دعا چه چیزی را تقاضا میکند<ref>متن، ص 81</ref>. | در بخش دیگر از انسان عالم سخن میگوید انسان عالمیکه مورد نظر خداوند است. در آیات قرآن نیز این پرسش مطرح میشود که آیا دانا و نادان یکسانند؟ و آیا بینا و نابینا یکسانند؟ مسلّماً یکسان نیستند و همیشه ترجیح با دانایان و بینایان بوده است در اینجا نیز همین مطلب را مراد میدارد. گذشته از آیات قرآن به چندین حدیث نیز استشهاد میشود تا علم، معنای علم و حقیقت عالم مورد شناسایی قرار بگیرد. بخش هفتم هم در ادامهی همین موضوع «معرفت توحید» نام دارد که همچنان از خدا و انسان و جهان بحث میکند و روابط فیمابین این هر سه را فهرست کرده و به شرح و تفسیر آن میپردازد. در همین معرفت توحید است که بحث دعا و نیایش مطرح میشود و پرسشهایی بدین صورت مد نظر قرار میگیرد: چه کسی دعا میکند؟ چرا دعا میکند؟ رو به چه کسی دعا میکند؟ چه موقع دعا میکند و در دعا چه چیزی را تقاضا میکند<ref>متن، ص 81</ref>. | ||
بخشهای بعدی | بخشهای بعدی آرزوی وصال به ترتیب از جستجوی خویشتن سخن میگوید که هم در دین، فلسفه، عرفان و حتّی روان شناسی مجال و موقعیّت بحث پیدا میکند. بعد از آن بحث از دعای عارفان است. دیگر سخن از تأخیر پاسخ در دعاست و موضوع دیگر احتیاج ذاتی تمام هستی و مظاهر آن به خداوند مورد نظر قرار میگیرد. سپس از مستجابان یاد میشود که در ذیل آن دوازده مصداق را معلوم کرده است که برای نمونه میتوان از دعای امام عادل برای رعیت، دعای مرد مؤمن برای برادر ایمانی، دهای پدر صالح برای فرزند و غیره یاد کرد. فصول بعدی از کسانی یاد میکند که دعایشان رد شده است، بعد به شرایط اجابت میپردازد و در عین حال در فصلی هم از موانع اجادیت دعا یاد میکند. | ||
بخش شانزدهم از ادب و آداب دعا سخن میگوید که بسیار مهم است و برای آن چهارده مورد را از دل آیات و روایات شاهد میآورد که هر یک دارای اهمّیّت ویژهای است. بخش هفدهم که بسیار مهم است سخن در حقیقت دعا است با دوازده زیر مجموعه که از طریق آیات و روایت مفهوم حقیقیِ دعا را برای ما معلوم میسازد. دو بخش دیگر با زیرمجموعههای متعدّد و شواهد بسیار به دعای اولیاء و انبیا و دیگر اقشار میپردازد که در مجموع ما را با انواع دعا و درخواست از حضرت حق آشنا میکند و معلوم میکند که افراد در سطوح مختلف خواستههای مختلفی از خداوند دارند و تعلیم میدهد که ما باید آن چیزی را طلب کنیم که دانایان از خداوند طلب میکنند که خیر دنیا و آخرت در آن نهفته است. آخرین سخن کتاب در آخرین صفحهی کتاب نیز چنین است: ای کسانی کهایمان آورده اید، به درگاه خدا توبه کنید، توبهای از روی اخلاص. باشد که پروردگارتان گناهانتان را محو کند و شما را به بهشتهایی داخل کند که در آن نهرها جاری است. در آن روز، خداوند پیامبر و کسانی را که با او ایمان آورده اند فرو نگذارد، و نورشان پیشاپیش و سمت راستشان در حرکت باشد. میگویند: ای پروردگار ما! نور ما را برای ما به کمال رسان و ما را بیامرز، که تو بر هر کاری توانا هستی<ref>متن، ص 304</ref>. | بخش شانزدهم از ادب و آداب دعا سخن میگوید که بسیار مهم است و برای آن چهارده مورد را از دل آیات و روایات شاهد میآورد که هر یک دارای اهمّیّت ویژهای است. بخش هفدهم که بسیار مهم است سخن در حقیقت دعا است با دوازده زیر مجموعه که از طریق آیات و روایت مفهوم حقیقیِ دعا را برای ما معلوم میسازد. دو بخش دیگر با زیرمجموعههای متعدّد و شواهد بسیار به دعای اولیاء و انبیا و دیگر اقشار میپردازد که در مجموع ما را با انواع دعا و درخواست از حضرت حق آشنا میکند و معلوم میکند که افراد در سطوح مختلف خواستههای مختلفی از خداوند دارند و تعلیم میدهد که ما باید آن چیزی را طلب کنیم که دانایان از خداوند طلب میکنند که خیر دنیا و آخرت در آن نهفته است. آخرین سخن کتاب در آخرین صفحهی کتاب نیز چنین است: ای کسانی کهایمان آورده اید، به درگاه خدا توبه کنید، توبهای از روی اخلاص. باشد که پروردگارتان گناهانتان را محو کند و شما را به بهشتهایی داخل کند که در آن نهرها جاری است. در آن روز، خداوند پیامبر و کسانی را که با او ایمان آورده اند فرو نگذارد، و نورشان پیشاپیش و سمت راستشان در حرکت باشد. میگویند: ای پروردگار ما! نور ما را برای ما به کمال رسان و ما را بیامرز، که تو بر هر کاری توانا هستی<ref>متن، ص 304</ref>. |
ویرایش