۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
'''المدخل لعلم تفسير كتاب الله تعالى'''، از آثار ابومنصور احمد بن محمد بن احمد سمرقندى، معروف به حدادى (متوفاى بعد از سال 400ق) است كه آن را استاد صفوان عدنان داوودى بر اساس نسخهاى منحصربهفرد، تصحيح و همراه با مقدمهاى عالمانه منتشر ساخته است. | |||
در اين اثر، كه به زبان عربى و براى نقادى ادبى اعتراضات و شبهات در مورد زبان و ادبيات قرآن كريم نوشته شده، به برخى از پرسشها در مورد ابعاد نحوى و بلاغى اين كتاب آسمانى پاسخ علمى و مستند ارائه شده است. | در اين اثر، كه به زبان عربى و براى نقادى ادبى اعتراضات و شبهات در مورد زبان و ادبيات قرآن كريم نوشته شده، به برخى از پرسشها در مورد ابعاد نحوى و بلاغى اين كتاب آسمانى پاسخ علمى و مستند ارائه شده است. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
در باره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است: | در باره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است: | ||
#نويسنده، در مقدمهاش كه زمان و مكان و مشخصات نگارشش را معين نكرده است، تأكيد كرده است كه چون از نگارش كتاب «المُوضِح لعلم القرآن» فراغت حاصل كردم، كتاب حاضر را براى فرزندم «محمد نعمتالله» نوشتم و بهعنوان هديه به او و همه مسلمانان تقديم كردم تا مقدمهاى براى ورود به دانش تفسير قرآن كريم باشد و موارد غامض آن را روشن سازد و طعن و نقدهاى ملحدان و خدشهكنندگان در كتاب خدا را ردّ كند؛ زيرا آنان از لطائف و فصاحت زبان قرآن و موارد ذيل آگاه نيستند: روشهاى حذف و اختصار، ايجاز و تكرار، تقديم و تأخير، اطاله و تقصير، ذكر تثنيه با لفظ جمع و ذكر جمع با لفظ تثنيه و مذكر با لفظ مؤنث و مؤنث با لفظ مذكر، حذف مضاف و قرار دادن مضافاليه در جاى آن، حذف جواب از شرط و قسم، قرار دادن برخى از حروف در جاى برخى ديگر و... <ref>مقدمه كتاب، ص 51 - 52</ref>. | |||
#نويسنده در مورد آوردن تثنيه به معناى جمع، چنين آورده است: اگر در باره اين آيه: ''' «وَ إِذْ قَتَلْتُمْ نَفْساً فَادَّارَأْتُمْ فيها...» ''' <ref>بقره / 72</ref>، سؤال شود: آيا مگر نه در تفسير آمده كه دو تا پسرعمو اقدام كردند و پسرعموى خودشان به نام عاميل را كشتند؛ پس چرا آنان را با لفظ جمع مورد خطاب قرار داده است؟! جواب اين است كه برخى از نحويان گفتهاند: دو و بالاترش جمع است... و برخى ديگر گفتهاند: اين استعاره كلام عرب است <ref>همان، ص 280</ref>. | |||
#نويسنده، يادآور شده است كه گاهى در قرآن كريم امر آمده، ولى معنايش خبر يا شرط است مانند اين آيه: ''' «وَ أَسِرُّوا قَوْلَكُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ إِنَّهُ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» ''' <ref>ملك / 13</ref>، كه به اين معناست كه اگر سخنتان را آشكار كنيد و يا پنهان سازيد خدا به آن آگاه است <ref>ر. ك.: همان، ص 373</ref>. | |||
#نويسنده در مورد «مَن» نوشته است اين كلمه به هفت صورت مى آيد: استفهام، جزاء، موصول، موصوف و... امّا استفهام، مانند: ''' «قالُوا يا وَيْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا هذا...» ''' <ref>يس / 52</ref>، كه آن را بهصورت استفهام آورده و معنايش تنبيه و آگاهسازى بر احوال آنهاست كه از قيامت غافل نشوند <ref>ر. ك.: متن كتاب، ص 482</ref>. | |||
#متأسفانه نويسنده در مقدمه يا در پايان و يا در بين مباحث، مشخصات كامل نگارش كتاب، مانند زمان و مكان و غيره را توضيح نداده است. | |||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش