پرش به محتوا

الغربة الغربية: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '}} '''' به '}} ''''
جز (جایگزینی متن - '==وابسته‌ها== ' به '==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''')
خط ۱۷: خط ۱۷:
| شابک =977-419-758-5
| شابک =977-419-758-5
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =  
| کتابخانۀ دیجیتال نور =20578
| کتابخوان همراه نور =20578
| کتابخوان همراه نور =20578
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
خط ۲۳: خط ۲۳:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}


'''الغربة الغربیة''': یکی از پنج رساله عرفانی [[سهروردی، یحیی بن حبش|شهاب‌الدین سهروردی]] است که عادل محمود بدر پس از ترجمه به عربی، به‌همراه شرح مقالات، با نام [[الرسائل الصوفية]] منتشر کرده است. رساله‌ای به عربی و بیانی رؤیاگونه از سقوط انسان به عالم ماده و سفر او برای دیدار با پدر نورانی خویش است. سهروردی در این اثر با پیوند زدن اشراق و عرفان و فلسفه گنوسی، موضوع «بازگشت به اصل» را بیان می‌کند.<ref>عباسی، محمود و دیگران، ص185</ref> فتح‌الله مجتبایی، پا را از قائل بودن به شباهت فراتر نهاده، می‌گوید: «داستان الغربة الغربیة همان داستان گنوسی سرود مروارید است که بخشی از کتاب اعمال توماس رسول، یکی از انجیل‌های غیر رسمی و داستانی ایرانی و متعلق به زمان اشکانیان است که به عالم غرب و مسیحیت و مذاهب گنوسی وارد شده و پس از هزار سال در ایران به شیخ اشراق رسیده است.<ref>همان؛ مرادخانی، زهرا، ص47</ref>
'''الغربة الغربیة''': یکی از پنج رساله عرفانی [[سهروردی، یحیی بن حبش|شهاب‌الدین سهروردی]] است که عادل محمود بدر پس از ترجمه به عربی، به‌همراه شرح مقالات، با نام [[الرسائل الصوفية]] منتشر کرده است. رساله‌ای به عربی و بیانی رؤیاگونه از سقوط انسان به عالم ماده و سفر او برای دیدار با پدر نورانی خویش است. سهروردی در این اثر با پیوند زدن اشراق و عرفان و فلسفه گنوسی، موضوع «بازگشت به اصل» را بیان می‌کند.<ref>عباسی، محمود و دیگران، ص185</ref> فتح‌الله مجتبایی، پا را از قائل بودن به شباهت فراتر نهاده، می‌گوید: «داستان الغربة الغربیة همان داستان گنوسی سرود مروارید است که بخشی از کتاب اعمال توماس رسول، یکی از انجیل‌های غیر رسمی و داستانی ایرانی و متعلق به زمان اشکانیان است که به عالم غرب و مسیحیت و مذاهب گنوسی وارد شده و پس از هزار سال در ایران به شیخ اشراق رسیده است.<ref>همان؛ مرادخانی، زهرا، ص47</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش