۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
'''معجم الشعراء'''، اثر [[مرزبانی، محمد بن عمران |محمد بن عمران بن موسى بن سعيد كاتب مرزبانى]] (بغداد، 297-384ق) است كه نويسنده در آن، جمعى از شاعران مسلمان را معرفى كرده است. متأسفانه نسخه كاملى از اين اثر ارزنده در دست نيست و فقط بخش اندكى (حدود يكپنجم از متن اصلى) موجود است كه در اينجا تصحيح شده و مشاهده مىشود. تصحيح اثر حاضر را فاروق اسليم انجام داده است. | |||
== ساختار == | == ساختار == | ||
| خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
برخى از مطالب جالب و سودمند اثر حاضر به اين صورت است: | برخى از مطالب جالب و سودمند اثر حاضر به اين صورت است: | ||
#يادكرد كسانى كه اسمشان على است: اميرالمؤمنين ابوالحسن على بن ابىطالب(ع). اشعار فراوانى روايت شده كه او سروده است، از جمله در غزوه خيبر در پاسخ به مرحب كه گفته بود: | |||
{{شعر}} | |||
{| | #:{{ب|''قد علمت خيبر أني مرحب ''|2=''شاكي السلاح بطل مجرب''}}{{پایان شعر}} | ||
يعنى: «خيبر مىداند كه من مرحبم و همواره با سلاح و پهلوانى باتجربه»، چنين رجز خوانده است:{{شعر}} | |||
#:{{ب|''أنا الذي سمتنى أمي حيدرة ''|2=''كليث غابات كريه المنظرة''}}{{پایان شعر}} | |||
يعنى: «من همان هستم كه مادرش او را حيدر ناميده؛ حيدرى مانند شير سهمگين بيشهها» <ref>ر.ك: متن كتاب، ص168</ref>. | |||
#يادكرد كسانى كه اسمشان قيس است: نابغه جعدى، اسمش قيس بن عبدالله بن عدس بن ربيعة بن جعدة بن كعب بن ربيعة بن عامر بن صعصعه است؛ نسبش را ابوعبيده و ابن الكلبى و محمد بن سلام و لقيط و اكثر اهل علم، اينگونه بيان كردهاند. | |||
{| | #:قحذمى گفته: اسمش حيان بن قيس بن عبدالله بن وحوح بن عدس بن ربيعة بن جعدة است و كنيهاش ابوليلى است و شاعرى مُفلِق (شاعرى حرفهاى، توانا، قَدَر قدرت و...) بود و در جاهليت و اسلام زندگانى طولانى داشت و از نابغه ذبيانى بزرگتر بود و بعد از او هم مدت مديدى زندگى كرد و او يكى از معمرين است. گويند دويست سال زندگى كرد و برخى گويند كه كمتر از آن زيست و... <ref>ر.ك: همان، ص237</ref>. | ||
#يادكرد كسانى كه اسمشان مسعود است: مسعود بن معتب بن مالك ثقفى، شاعر جاهلى است و پسرش عروة بن مسعود همان است كه قومش را به اسلام دعوت كرد، پس او را كشتند، پس پيامبر(ص) گفت: «مثل عروة مثل صاحب ياسين، دعاهم إلى الله - تعالى - فقتلوه»؛ يعنى: «مَثَل عروه، مثل صاحب ياسين است كه آنان را به خداى متعال فراخواند، ولى او را كشتند»... <ref>ر.ك: همان، ص334</ref>. | |||
#يادكرد كسانى كه نامشان همام است: فرزدق، اسمش همام بن غالب بن صعصعة بن ناجية بن عقال بن محمد بن سفيان بن مجاشع بن دارم بن مالك بن حنظلة بن مالك بن زيد مناة بن تميم بن مر بن اد بن طابخه است و كنيهاش ابوفراس و به اين جهت فرزدق ناميده شد كه صورتش كه گرد و كريه بود، به خُبزه (چونه و خميرى افتاده در تنور) تشبيه شد... <ref>ر.ك: همان، ص537-538</ref>. | |||
#يوسف بن قاسم بن صبيح كاتب، از موالى بنى عجل، كه در سواد كوفه منزل داشتند، كنيهاش ابوالقاسم است و او پدر احمد بن يوسف وزير مأمون است و يوسف با عبدالله بن على عموى منصور، مكاتبه مىكرد و در اين موضوع اشعارى نوشته است و با آن اشعار مكاتبه مىكرد و آنان از اهل بيت شعر و ادبيات و بلاغت بودند و... <ref>ر.ك: همان، ص580</ref>. | |||
#دانستنى است كه مصحح اثر حاضر، افزون بر تصحيح، به بيان منابع مباحث مطرحشده اقدام كرده و همچنين اطلاعات نويسنده را از جهت شرح حال و جزئيات تاريخى و... غنى ساخته است. افزودههاى مصحح در هر صفحه با تكرار شماره هر شاعر و نيز با نقطهچين به اين شكل «..........» از مطالب نويسنده تفكيك شده است. | |||
قحذمى گفته: اسمش حيان بن قيس بن عبدالله بن وحوح بن عدس بن ربيعة بن جعدة است و كنيهاش ابوليلى است و شاعرى مُفلِق (شاعرى حرفهاى، توانا، قَدَر قدرت و...) بود و در جاهليت و اسلام زندگانى طولانى داشت و از نابغه ذبيانى بزرگتر بود و بعد از او هم مدت مديدى زندگى كرد و او يكى از معمرين است. گويند دويست سال زندگى كرد و برخى گويند كه كمتر از آن زيست و... <ref>ر.ك: همان، ص237</ref>. | |||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
ویرایش