۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
'''تحفة الفتى في تفسير سورة هل أتى'''، از آثار [[دشتکی، منصور بن محمد |غياثالدين منصور دشتكى شيرازى]] (866 - 948ق) است كه در آن، آيات هفتاد و ششمين سوره قرآن كريم را كه به نامهاى «انسان»، «دهر» و «هل أتى» ناميده مىشود، بهصورت تفسير ترتيبى و به شيوهاى مختصر با گرايش فلسفى و عرفانى و تأويلى توضيح داده است. | |||
اين اثر پژوهشى، به زبان عربى قديمى و سرشار از اصطلاحات فنى كلامى، فلسفى و عرفانى نوشته شده و با تصحيح و مقدمه عالمانه سركار خانم پروين بهارزاده و همراه ترجمهاى شيوا به زبان فارسى و نيز تعليقات دو زبانه (عربى - فارسى) از ايشان منتشر گرديده است. | اين اثر پژوهشى، به زبان عربى قديمى و سرشار از اصطلاحات فنى كلامى، فلسفى و عرفانى نوشته شده و با تصحيح و مقدمه عالمانه سركار خانم پروين بهارزاده و همراه ترجمهاى شيوا به زبان فارسى و نيز تعليقات دو زبانه (عربى - فارسى) از ايشان منتشر گرديده است. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
در باره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است: | در باره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است: | ||
#مصحح در مقدمهاش كه زمان و مكان و ساير مشخصات نگارش آن را معين نكرده است، چند نكته را يادآور شده است: الف)- رساله تحفة الفتى في تفسير سورة هل أتى، تفسيرى است فشرده و سرشار از اشارات فلسفى و عرفانى...؛ | |||
#:ب)- نويسنده، كوشيده است تا ضمن تفسير آيات سوره انسان، علاوه بر ذكر آراء ديگر مفسران، مطالب نو و كشفيات خود را كه غالباً رنگوبوى فلسفى و عرفانى و تأويلى دارد، در قالب جملاتى كوتاه و اشارهاى عرضه كند؛ | |||
ب)- نويسنده، كوشيده است تا ضمن تفسير آيات سوره انسان، علاوه بر ذكر آراء ديگر مفسران، مطالب نو و كشفيات خود را كه غالباً رنگوبوى فلسفى و عرفانى و تأويلى دارد، در قالب جملاتى كوتاه و اشارهاى عرضه كند؛ | #:ج)- نويسنده در موارد متعدد، تفصيل مطالب را به رسالههاى ديگر خويش احاله كرده و درك عميق آن را به داشتن ذوقى سليم و فهمى مستقيم مشروط كرده است و... <ref>ر. ك.: مقدمه مصحح، ص يازده - بيست و نه</ref>. | ||
#نويسنده در تفسير آيه {{متن قرآن|مُتَّكِئينَ فيها عَلَى الْأَرائِكِ لا يَرَوْنَ فيها شَمْساً وَ لا زَمْهَريراً|سوره=انسان|آیه=13}}چنين آورده است: «... آيه بيانگر اثبات لذات و نفى درد و رنج در بهشت است. «شمس»، مشقتى توأم با شوريدگى و «زمهرير»، سرما و جمودى است كه كاهلى و بىخبرى در پى دارند و بهشت عارى از اين دو رنج است <ref>متن كتاب، ص 141 و مقايسه شود با: همان، ص 44</ref>. | |||
ج)- نويسنده در موارد متعدد، تفصيل مطالب را به رسالههاى ديگر خويش احاله كرده و درك عميق آن را به داشتن ذوقى سليم و فهمى مستقيم مشروط كرده است و... <ref>ر. ك.: مقدمه مصحح، ص يازده - بيست و نه</ref>. | #نويسنده در تفسير آيه{{متن قرآن|إِنَّ هذا كانَ لَكُمْ جَزاءً وَ كانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُوراً|سوره=انسان|آیه=22}}چنين آورده است: «مقصود آن است كه آن نعمت كه به شما عنايت شد، به ميزان تلاش و كوشش شما است؛ يعنى همه آن فعاليتهاى حسى و عقلى شما براى دستيابى به آن است و سپاس از جانب خدا به اين معنا بازمىگردد كه وى در دايره علم خويش اهميت و سزاوارى اينان را به آن نعمتهاى بخشوده، سنجيده است و الله اعلم» <ref>همان، ص 148 - 149 و مقايسه شود با: همان، ص 54</ref>. | ||
#نويسنده مطالبش را با مناجاتى جالب به پايان برده كه سركار خانم پروين بهارزاده آن را به اين صورت زيبا ترجمه كرده است: «بارالها! اى آنكه هستى را حيات بخشيدى و اى آنكه اسير و دربند را صاحب اختيارى! بندهاى كه سر بر آستانت مىسايد و ميهمان ناخوانده خوان كرمت گشته است، اميد آن دارد كه توبهاش بپذيرى؛ عفو و بخششت مقصود اوست و...» <ref>همان، ص 155</ref>. | |||
#نويسنده گاه از اشعار فارسى نيز براى توضيح مطالبش استفاده كرده است، مانند استشهاد به اين ابيات از مولوى:{{شعر}} | |||
#:{{ب|''گر نبودى خلق، محجوب و كثيف ''|2=''ور نبودى حلقها، تنگ و ضعيف''}} | |||
#:{{ب|''در بيابان، داد معنى دادمى ''|2=''غير از اين، نطق دگر بگشادمى''}} | |||
#:{{ب|''من چه گويم يك رگم هشيار نيست''|2=''وصف آن يارى كه او را يار نيست''}} | |||
{{پایان شعر}}<ref>متن كتاب، ص 40</ref>. | |||
#در پايان متن كتاب نوشته شده است: «قد تمّ كتابة تفسير سورة الإنسان في يوم الإثنين التاسع من شهر ربيعالآخر سنة تسعين و تسعمائة الهجرية» (نگارش تفسير سوره انسان در روز دوشنبه نهم ماه ربيعالثانى سال 990 هجرى تمام شد) <ref>همان، ص 61</ref>. به نظر مىرسد اين جمله كلام نويسنده كتاب نيست و گفته كاتب نسخه خطى است. | |||
{| | |||
{| | |||
<ref>متن كتاب، ص 40</ref>. | |||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش